چرایی ایجاد نظام تأمین کالا و تجهیزات در پروژههای عظیم نفت و گاز با توجه به اولویتها احمدرضا ترابی چکیده مروری کوتاه بر فهرست پروژههای بزرگ کشور حاکی از آن است که در برنامهریزی توسعه پایدار، نوسازی و گسترش صنایع نفت و گاز (پتروشیمی) به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. این […]
چرایی ایجاد نظام تأمین کالا و تجهیزات در پروژههای عظیم نفت و گاز با توجه به اولویتها
احمدرضا ترابی
چکیده
مروری کوتاه بر فهرست پروژههای بزرگ کشور حاکی از آن است که در برنامهریزی توسعه پایدار، نوسازی و گسترش صنایع نفت و گاز (پتروشیمی) به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. این امر مستلزم انجام سرمایهگذاری سنگین در بازه زمانی محدود است که با توجه به تنگناهای حاضر در تأمین منابع مالی، بهرهوری و بازگشت بهنگام این سرمایهگذاری، نقشی اساسی در تداوم پیشرفت کشور و تولید منابع مالی برای بخشها برعهده دارد.
بخش اعظم سرمایهگذاری در توسعه صنایع نفت و گاز به تأمین کالاها و تجهیزات لازم برای فرایندهای مختلف تولیدی اختصاص مییابد بهگونهای که هزینه تأمین و تدارک کالاها و تجهیزات بیشترین سهم در کل هزینه این پروژهها را داراست. گستردگی طیف، گوناگونی و پراکندگی منابع، پیچیدگیهای تکنولوژیکی، شتاب تغییرات زیاد جهانی، تزاید صادرکنندگان، فشارهای زیستمحیطی، کمک به رشد صنایع داخلی و ارتقای رقابتپذیری آنها، زمانبر بودن ساخت تجهیزات، لزوم رعایت قوانین و مقررات مختلف و تحولات بازار از عوامل مهمی است که تأمین و تدارک کالاها و تجهیزات لازم، جلوه بارز موفقیت در به ثمر رساندن هر پروژه عظیم بهویژه در صنعت نفت و گاز به شمار میرود. ساماندهی این نظام با برخورداری از قاعدهمندیهای اجرایی هر پروژه و با هماهنگی کامل تمامی بخشهای آن تنها راه نیل به بازدهی مطلوب تأمین و تدارک پروژههای بزرگ است.
بررسی اجمالی برخی از پروژههای عظیم صنعت نفت و گاز نشاندهنده این واقعیت است که توجه لازم به اهمیت و نقش ایجاد نظام تأمین و تدارک پروژهها صورت نگرفته و این امر تهدیدهای جدی فرآروی بهرهبرداری و بازگشت بهنگام سرمایهگذاریهای انجامشده قرارداده است. بر این اساس در مقاله حاضر سعی بر آن شده است تا با تصویر کشیدن وجوه و عوامل مختلف، چرایی ایجاد نظام تأمین کالاها و تجهیزات در پروژههای عظیم صنعت نفت و گاز بهویژه با توجه به اولویتها مورد بررسی قرار گیرد.
توسعه بخش نفت و گاز
در نیمه دوم قرن بیستم همراه با رشد سریع اقتصاد جهانی، مصرف حاملهای انرژی بهصورت چشمگیری افزایش یافت بهگونهای که در انتهای قرن بیستم میزان مصرف حاملهای انرژی به بیش از ۴٫۵ برابر میزان مصرف آن در سال ۱۹۵۰ بالغ گردید. پیشبینیهای مراکز معتبر حاکی از آن است که این روند با شدت بیشتری در نیمه اول قرن بیست و یکم نیز ادامه مییابد به صورتی که میزان حاملهای انرژی در نیمه اول قرن بیست و یکم میلادی نزدیک به ۱۰ برابر میزان مصرف در نیمه اول قرن بیستم برآورد میشود.
در دهههای پایانی قرن بیستم و با وجود توسعه فناوریهای مرتبط با انرژی هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش شدید تقاضای حاملهای انرژی عمدتاً توسط نفت و گاز تأمین گردید. در حال حاضر نفت و گاز بخش مهمی از حاملهای انرژی مصرفی دنیا را تشکیل میدهند و پیشبینی میشود که سهم نفت و گاز در تأمین حاملهای انرژی اولیه تا نیمه دوم قرن بیست و یکم تقریباً ثابت و پس از آن طی دورهای کوتاه به طور قابل ملاحظهای کاهش یابد.
طی دهههای گذشته برای تأمین تقاضای نفت و گاز در سطح جهانی سرمایهگذاریهای عظیمی صورت پذیرفته است. در این حال توسعه صنایع نفت و گاز کشور در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل مختلف و از جمله جنگ تحمیلی و تحریمهای اقتصادی همگام با سرمایهگذاریهای بینالمللی صورت نپذیرفت. اکنون نزدیک به یک دهه است که علیرغم محدودیتهای موجود پروژههای عظیمی برای توسعه صنایع نفت و گاز تعریف و به اجرا درآمده و تداوم آن با شدت بیشتر برای سالهای آتی نیز دنبال میگردد. تبیین چشمانداز بیست ساله و سرمایهگذاری در جهت نیل به اهدافی متعالی نمونه بارزی از توجه خاص به این مهم است. تنها در برنامه توسعه ۱۰ ساله (شروع سال ۱۳۸۴) سرمایهگذاری به میزان ۱۰۰ میلیارد دلار جهت ارتقای تأسیسات نفت و گاز و پتروشیمی پیشبینی گردیده است که در مقابل آمار سرمایهگذاری در گذشته بهخوبی بیانگر رشد سرمایهگذاری در این صنعت است. بخش اعظم این سرمایهگذاری، بیش از ۵۵ میلیارد دلار، صرف تأمین کالاها و تجهیزات موردنیاز خواهد شد.
بدون شک از مهمترین بخشهای تأثیرگذار در پروژههای نفت و گاز (وپتروشیمی) بخش تأمین کالا و تجهیزات است که علاوه بر هزینهبری به دلیل گستردگی و پیچیدگی آن تأثیر بسزایی در اجرا موفقیتآمیز و تحویل بهموقع این پروژهها دارد. از این رو توجه ویژه به این بخش و رفع چالشها و ارتقای توان کشور در این زمینه از عوامل بسیار کلیدی موفقیت سرمایهگذاری برنامهریزی شده در این صنعت است. این امر به ویژه با توجه به سایر اهدافی که در کنار انجام سرمایهگذاریهای عظیم مورد توجه قرار میگیرند نظیر افزایش سهم ساخت داخل و بالابردن توان فنی سازندگان ایرانی دارای اهمیت دوچندان میگردد. تجربیات پیشین پروژههای عظیم به ویژه پروژههای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی نشان داده است که به دلیل عدم وجود نظامی کارا در حوزه تأمین کالاها و تجهیزات، کارفرمایان و پیمانکاران با مشکلات فراوانی نظیر تأخیرهای غیرقابل انتظار، عدم کیفیت محصولات تولیدی و بروز هزینههای اضافی مواجه بودهاند. از این رو تحقق مجموعه اهداف مورد نظر برنامههای توسعه کشور تنها از طریق برقراری نظامی مؤثر که امکان ارتباط تنگاتنگ میان کلیه نهادهای اصلی دخیل در اجرای پروژه را فراهم میسازد میسر خواهد بود.
مهمترین اهداف مطرح در تأمین کالا و تجهیزات صنعت نفت و گاز
در توسعه صنعت نفت و گاز (وپتروشیمی) مجموعهای از اهداف دنبال میشود که در این میان دستیابی به برخی از اهداف ساماندهی گردند. شاید بتوان مهمترین این اهداف را به صورت ذیل عنوان نمود:
۱-اجرای بهنگام پروژه/ بازگشت سریع سرمایه: وجود سرمایه کافی و توزیع مناسب و هدفمند آن در بخشهای مختلف از مهمترین عوامل لازم برای رونق اقتصادی هر کشور است. سرمایهگذاریها نیز به دو شکل سرمایهگذاری داخلی و سرمایهگذاری خارجی میسر است.
در کشور ما سود فروش محصولات صنعت نفت و گاز(وپتروشیمی) سهم بسزایی در ایجاذد پتانسیل مالی لازم برای سرمایهگذاری داخلی دارد. بر این اساس میزان تولید محصولات صنعت نفت و گاز (وپتروشیمی) و پتانسیل مالی سرمایهگذاری داخلی میتوانند یک حلقه بسته را تشکیل دهند. بدینمعنا که هر چه تولید محصولات این صنایع بیشتر، درآمد بیشتر و هر چه درآمد بیشتر پتانسیل مالی بیشتری برای سرمایهگذاری در جهت توسعه این صنایع فراهم میآید.
شکل دیگر سرمایهگذاری از طریق سرمایهگذاری خارجی بوده و به طرق مختلف و از جمله بیع متقابل و یا فاینانس میسر میگردد. اما نکته حائز اهمیت در این میان محدودیت منابع مالی سرمایهگذاری است که توسعه مناسب در هر بخش و کل اقتصاد کشور را به شدت وابسته به بهرهوری مناسب از منابع سرمایهای موجود میگرداند. با توجه به موارد فوق سرعت در اجرای پروژه و رعایت برنامه زمانبندی یکی از اهداف اساسی است که در اجرای پروژههای صنعت نفت و گاز (ون پتروشیمی) دنبال میشود.
۲-کیفیت: حفظ معیارهای کیفی در تمامی مراحل اجرا و بهویژه ساخت کالاها و تجهیزات موردنیاز از اهداف بسیار مهمی است که در بهرهبرداری هموار در طول عمر تأسیسات نقش بسزایی دارد.
۳-ارتقای توان سازندگان داخلی: انجام سرمایهگذاریهای عظیم در صنعت نفت و گاز فرصتی طلایی برای ارتقای توان سازندگان داخلی فراهم میآورد. بهرهبرداری بهینه از این فرصت مستلزم آن است که در نظام تأمین کالاها و تجهیزات پروژه توجه خاصی به افزایش سهم ساخت داخل و ارتقای توان سازندگان داخلی صورت پذیرد.
نظام تأمین کالا و تجهیزات
نظام تأمین کالاها و تجهیزات بستری برای ایجاد، بهبود و هماهنگسازی کلیه فعالیتهای لازم برای تحقق اهداف پروژه در تأمین بهنگام و کیفی کالاها و تجهیزات لازم است. به عبارتی دیگر میتوان گفت که نظام تأمین کالاها و تجهیزات ارگانیکی است که در آن وظایف هر یک از نهادهای دخیل در اجرای پروژه و نحوه ارتباط آنها مشخص شده و کلیه فعالیتها از زمان تولد تا خاتمه تحت هدایت و پوشش قرار میگیرد. روشن است که همانند سایر نظامها، نظام تأمین و تدارک خود در برگیرنده مجموعهای از زیرنظامها است که با توجه به الزامات اجرایی و شرایط حاکم توسعه مییابند
نهادهای اصلی و مستقیم دخیل در نظام تأمین و تدارک پروژههای صنعت نفت و گاز عبارتند از:
۱-کارفرمایان: دولت مالک اصلی در بخش نفت و گاز است از اینرو سازمانها و شرکتهای وابسته به عنوان کارفرما تلقی میگردند.
۲-پیمانکاران: مجریان طرحهای نفت و گاز بوده که در حیطه مسؤولیت و قرارداد خود به ارایه خدمات میپردازند.
۳-سازندگان: تولیدکنندگان کالاها و تجهیزات موردنیاز است که به دو گروه عمده سازندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند.
نهادهای درگیر در نظام تأمین کالاها و تجهیزات پروژههای صنعت نفت و گاز تنوعی بیش از ۳ نهاد فوق دارند که برای عملکرد موفق این نظام و انجام به موقع پروژه با یکدیگر در تعامل هستند. گمرکات، بنادر و سازمانهای مرتبط با حمل و نقل، بانکها و مؤسسات اعتباری و مالی، انجمنها و تشکلهای صنفی، مراکز آموزشی نیروی تخصصی و ماهر از جمله نهادهایی محسوب میشوند که بهطور غیر مستقیم در نظام تأمین کالاها و تجهیزات پروژههای صنعت نفت و گاز هر یک وظیفهای را به دوش میکشند.
عوامل اصلی تأثیرگذار بر تأمین کالا و تجهیزات پروژههای صنعت نفت و گاز
تقسیمبندیهای مختلفی را میتوان از عوامل تأثیرگذار بر ساماندهی تأمین کالاها و تجهیزات پروژههای صنعت نفت و گاز ارایه نمود. در یک تقسیمبندی میتوان مهمترین این عوامل را به ۹ گروه ذیل تقسیم نمود:
۱-عوامل ساختاری
۲-چارچوب قانونی و مقرراتی
۳-زیرساختها
۴-تسهیلات مالی
۵-انتشار اطلاعات
۶-ارتقا و انتشار فناوری
۷-فرهنگ کارآفرینانه
۸-شرکتهای مجازی
۹-تعامل میان شرکتها و سازندگان مختلف
هر یک از عومل فوق به اختصار مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند:
الف-عوامل ساختاری:
۱-منابع تأمین: ترکیب منابع تأمین، ظرفیتها، فناوری و تنوع آن نقش عمدهای در تأمین طیف وسیع کالاها و تجهیزات مورد نیاز پروژهها نظیر تجهیزات مکانیکی ثابت و دوار، برق، ابزار دقیق، شیرآلات و لولهکشی دارند. به همین صورت ترکیب، توان فنی و تنوع بخش صنعت کشور و چگونگی طراحی پروژههای بزرگ، بهویژه با توجه به توان فوق، دارای اثرات متقابل بر یکدیگر و در مجموع دارای نقش مهمی در نیل به اهداف تعیینشده برای دستیابی به حداکثر ساخت داخل پروژهها است.
۲-رقابت: طراحی پروژهها بهگونهای که امکان ایجاد ساختار رقابتی را فراهم سازد نقش بسزایی در عملکرد سازندگان، کیفیت و قیمت محصولات آنها دارد.
۳-ساختار هزینه: ساختار هزینه به فناوری تولید، قیمت واحد نهادها و در نهایت به هزینههای کل نظیر هزینه نیروی کار، هزینه مواد اولیه، هزینه تسهیلات بانکی و سایر هزینهها برمیگردد. قیمت و هزینه بالای یک نهاده اقتصادی علاوه بر آنکه سازندگان را به تغییر فناوری تولید ترغیب میکند میتواند موجب افزایش هزینههای کل و در نتیجه تشویق کارفرمایان برای سفارش به سایر سازندگان شود.
۴-زنجیره تولید: تولید هر یک از کالاها و تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت و گاز مستلزم تأمین مواداولیه لازم است. دسترسی به مواد اولیه لازم و درواقع تکمیل زنجیره تولید عامل مهمی در تأمین داخلی این کالاها و تجهیزات است.
۵-مالکیت و مدیریت: ساختار مالکیت و مدیریت سازندگان و هر یک از حالات دولتی، شبهدولتی و یا خصوصی بودن آنها دارای نقاط قوت و ضعفی است.
ب-چارچوب قانونی و مقرراتی:
چارچوبهای قانونی، تنظیمی از قوانین، مقررات و آییننامههایی است که توسط دولت و سازمانهای مختلف تأمین کالاها و تجهیزات پروژههای عظیم صنعت نفت و گاز را تحت تأثیر قرار میدهد. این مقررات و آییننامهها نیز به نوبه خود نحوه عملکرد اجزا و نظام تأمین کالاها و تجهیزات را تحت تأثیر قرار میدهند.
ج-زیرساختها:
ساماندهی و توسعه مناسب زیرساختها و بهویژه بخش حمل و نقل (جادهای/دریایی و ریلی)، بخش آموزش و ترتیب نیروی انسانی متخصص و ماهر و همچنین تأسیسات گمرکی و سایر زیرساختها نقش بسیار مهمی در هزینهها و تأمین بهنگام کالاها و تجهیزات پروژهها دارند.
د-تسهیلات مالی:
لازمه توسعه و ارتقای توان فنی و تکنولوژی سازندگان فراهمسازی تسهیلات مالی موردنیاز آنهاست. از یک سو کارفرمایان با پرداختهای بهموقع و مطابق قراردادهای خود میتواند سازندگان را در انجام به موقع تعهدات خود یاری سازند. از سویی دیگر فراهمسازی تسهیلات مالی توسط دولت و بانکها کمک شایانی به کارایی نظام تأمین کالاها و تجهیزات پروژهها دارد.
ه-انتشار اطلاعات:
ارتباط تنگاتنگ و انتقال مناسب و بهموقع اطلاعات بین کارفرمایان، مشاوران، پیمانکاران و سازندگان نقش بسزایی در کاهش دوبارهکاریها، تحویل بهموقع و در نهایت کارایی نظام تأمین کالاها و تجهیزات پروژه برعهده دارد.
و-ارتقا و انتشار فناوری:
جهتگیری پروژههای صنعت نفت و گاز و سازندگان داخلی کالاها و تجهیزات برای استفاده بهینه از فرصتهای ایجادشده و ارتقا و انتشار و بومیسازی فناوریهای تولیدی موجب میگردد که تأمین کالاها و تجهیزات پروژههای بعدی هموارتر و با کارایی بالاتر صورت پذیرد.
ز-فرهنگ کارآفرینانه:
فرهنگ کارآفرینانه از ارزشهای اساسی و عقاید اجتماعی مشتق میشود که به کار سخت، خطرپذیری، مسؤولیتپذیری تشویق میکند.
ح-شرکتهای مجازی:
ایجاد شرکتهای مجازی که در آن شرکتهای مختلف با استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای خود قادر به ارایه خدمات در سطح گستردهتری شده که در آن صورت پویایی نظام تأمین و تدارک کالاها و تجهیزات را به همراه خواهند داشت.
ط-تعامل میان شرکتها و سازندگان مختلف:
انجمنها و تشکلهای صنفی و پویایی آنها که در افزایش سطح اطلاعاتی، توان نرمافزاری و در تصمیمسازیهای کلان نقش عمدهای را برعهده دارند.
مهمترین چالشهای پیشروی نظام تأمین کالا و تجهیزات
علیرغم تلاش فراگیر برای تأمین اهداف پروژههای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی کشور در تأمین کالاها و تجهیزات موردنیاز آنها، بررسی تحلیل پروژههای اجراشده و در حال اجرا نشان میدهد که نظام موجود تأمین کالا و تجهیزات با چالشهای گوناگونی در تحقق اهداف خود روبهرو بوده است. مهمترین این چالشها عبارتند از:
۱- فقدان نظام واحد و معتبر ارزیابی سازندگان داخلی و رتبهبندی آنها با توجه به تواناییهای فنی و تکنولوژیهای آنها.
۲- فقدان فهرست واحد سازندگان تأییدشده برای پروژههای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی(در حال حاضر هر یک از نهادها بهطور مستقل فهرست خود را برای سازندگان و تأمینکنندگان تأیید شده ارایه مینماید).
۳-عدم شکلگیری ارتباط مناسب بین نهادهای اصلی دخیل در اجرای پروژه
۴-نارسایی برخی از زیرساختها
۵-پیچیدگی و عدم شفافیت برخی از مقرارت
۶-تغییرات پرشتاب قیمتها در بازار جهانی بهویژه قیمت مواد اولیه/ تغییرات زیاد نرخ تبدیل ارز
۷-توانایی ناکافی فنی و تکنولوژیکی برخی از سازندگان داخلی
۸-کمبود تسهیلات مالی در دسترس سازندگان داخلی
۹-محدودیت منابع انسانی ماهر
۱۰-ضعف در مستندسازی بسیاری از سازندگان داخلی
۱۱-تأخیر سازندگان
تأخیرسازندگان یکی از مهمترین چالشهایی است که پیش روی پروژههای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی قرار گرفته است که رفع آن نقش بسزایی در افزایش کارایی نظام تأمین کالاها و تجهیزات برعهده دارد. میتوان گفت که تمامی چالشهای یک الی ۱۰ فوق در ایجاد تأخیر سازندگان داخلی مؤثر است.
نتیجهگیری
با یک نگاه اجمالی بر روی ساختار تأمین و تدارک کالا و تجهیزات در کشورهای توسعهیافته (بهویژه اروپای غربی) و نیز کشورهای در حال توسعه آسیای شرقی، بهوضوح میتوان یافت که حفظ توان رقابتی آنها در بازارهای جهانی و توسعه صنعت آنها به ویژه در بخش خصوصی تنها در پرتو وجود یک نظام کارا در بخش تأمین و تدارک بوده است. این کشورها تلاشهای گستردهای را در جهت ارتقای این نظام و از طریق سازمانهای ذیربط که برای تحقق این مهم شکل گرفتهاند به کار گرفتهاند.
نکته قابل توجه این است که اتحادیه اروپا با ایجاد مجموعهای از استانداردها و قوانین برای ساختار و نظام تأمین و تدارک کالا و تجهیزات، کشورهای عضو را برای حفظ در بازار جهانی منوط به داشتن یک سیستم تأمین و تدارک کالا و تجهیزات پویا کرده است. کشور ما با توجه به اینکه دارای منابع عظیمی از نفت و گاز بوده و در جهت توسعه بهرهبرداری از این ذخایر در حرکت است. سرمایهگذاریهایی را در جهت توسعه صنایع نفت و گاز (و پتروشیمی) نموده است. در این میان توجه خاصی به پیمانکاران و سازندگان داخلی شده تا با بومیکردن فناوریها و تکنولوژیها توان رقابت پیمانکاران و بهویژه سازندگان که نقش مهمی را در پروژهها دارند بالا برده و آنها را آماده ورود به بازار جهانی سازند. با توجه به این مسأله و فرصت اندک پیش رو بایستی در جهت ارتقای وضعیت موجود و رفع چالشها اقدام نمود. این مهم همانطور که ذکر شد تنها از طریق ایجاد یک نظام کارا، پویا و فراگیر امکانپذیر است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.