نقش حیاتی بازار سرمایه برای تأمین مالی بنگاهها در سایه برنامه ششم مسعود طاهری- برنامه ششم توسعه، برنامهای که میتواند موجب توسعه شگرف در کشور شود و راه را برای ساخت ایرانی آباد هموار کند. هر ۵ سال یکبار برنامه توسعهای در کشور تدوین میشود و تصمیماتی در آن برای کشور در تمامی حوزه گرفته […]
نقش حیاتی بازار سرمایه برای تأمین مالی بنگاهها در سایه برنامه ششم
مسعود طاهری- برنامه ششم توسعه، برنامهای که میتواند موجب توسعه شگرف در کشور شود و راه را برای ساخت ایرانی آباد هموار کند.
هر ۵ سال یکبار برنامه توسعهای در کشور تدوین میشود و تصمیماتی در آن برای کشور در تمامی حوزه گرفته میشود که امسال نیز ششمین برنامه توسعه تدوین شد که براساس آن قرار است ایران توسعهیافتهتر از سالهای قبل شود.
در این بین نقش بازار سرمایه برای کمک به بنگاههای اقتصادی میتواند کلیدی باشد. در حال حاضر و با ابلاغ خطوط اساسی برنامه ششم، ابزار بازار سرمایه در برنامهریزیها دیده شده است؛ ولی اجرای آن بستگی خیلی زیادی به انجام اصلاحات ساختاری دارد.
می توان گفت در طول اجرای برنامههای توسعهای که به سال ۱۳۲۷ برمیگردد، این نخستین باری است که چنین موضوعی دیده شده و دلیل آن هم این است که دولت و سیاستگذاران سرانجام به این نتیجه رسیدهاند که در سایر کشورها سهم بازار سرمایه در تأمین منابع مالی سرمایهگذاریهای جدید بسیار پررنگ است.
با نگاهی به لایحه برنامه ششم که از سوی دولت به مجلس ارایه شده است، بر خلاف برنامههای توسعهای پیشین، تأکید بیشتر بر تقویت بازار اوراق بهاردار با درآمد ثابت، برای بازپرداخت بدهیهای دولت از محل انتشار این اوراق شده است. به گونهای که با بررسی جایگاه بازار سرمایه در محتوای برنامههای توسعهای اجرا شده (اول تا پنجم) مشاهده میشود که جایگاه این بازار و نقش نهادهای فعال در این مسیر تا برنامه پنجم رو به بهبود بوده اما در لایحه برنامه ششم نقش بازار سرمایه در مسیر توسعه اقتصادی کشور پررنگتر دیده شده است. این در حالی است که با توجه به توسعه قابلتوجه بازار سرمایه در سالهای اخیر و توانایی این بازار در جذب حجم بالا نقدینگی در کشور، به نظر میرسد که از سوی نمایندگان مجلس توجه ویژهای به این بازار شده است تا شاهد رشد و توسعه اقتصادی در سالهای آینده در کشور باشیم.
باید به این نکته توجه داشت، برنامههای توسعه عملاً تبدیل شدهاند به ایستگاهها و فرصتهایی برای اینکه دولتها بتوانند اختیاراتی را که در قالب سایر قوانین نمیتوانند به سرعت به مجلس ببرند و اخذ کنند، در آن برنامهها قرار بدهند و آن اختیارات را از مجلس بگیرند. البته از طرف دیگر هم مجلس متقابلاً برنامه را فرصتی میداند برای اینکه بعضی تکالیفی را که دوست دارد از دولت بخواهد در قانون برنامه تعبیه کند. اما امید است که این برنامهها بتواند با عملیاتی و اجرایی شدن راهگشای توسعهیافتگی کشور در تمامی مسیرها شود.
در واقع یکی از مشکلات اساسی در ساختار اقتصادی کشور این است که بخش عمده تأمین مالی بنگاهها از طریق بانکها تأمین میشود و باتوجه به اینکه در تمام دنیا رویکرد تأمین مالی بنگاههای اقتصادی از طریق بازار سرمایه است، این بازار توانسته در کنار بازار پول تأثیر بسیار مثبتی در رشد اقتصادی کشورها داشته باشد و به شکلی فشار را بر بازار پول کمتر کرده و بانکها در تأمین مالی حوزههای بلندمدت وارد عمل شدهاند و قاعدتاً باید در کشور ما نیز این کار از سالها قبل انجام میشد.
برنامه ششم و بورس کالا
حمایت از فعالیتهای بورس کالا برای استفاده از ابزارهای مالی بسیار پراهمیت است که در یکی از بندهای برنامه ششم مورد توجه واقع شده است، چرا که اهمیت بورس کالا در مکانیزم عرضه و تقاضا نهفته است و این بورس میتواند مکانی برای مکانیزم عرضه و تقاضا ایجاد کند و تعادل را در قیمتها فراهم آورد.
در برنامه ششم این امکان به دولت و فعالان اقتصادی داده شده است تا با استفاده از ظرفیتهای بالقوه این بورس بتوانند در عرضه محصولات خود در این بازار به شفافیت و ایجاد تعادل در قیمتها و به یک منطق اقتصادی دست یابند.
پرداخت بدهی دولت به پیمانکاران
با توجه به اینکه در چند سال اخیر پرداخت بدهی دولت به پیمانکاران به سختی و با تأخیر انجام میشود بهطور یقین ارزش مطالبات پیمانکاران کم و قدرت آنها در انجام و به ثمر رساندن پروژهها ضعیف شده که این خود آسیب جدی به اقتصاد وارد خواهد کرد. بنابراین ایجاد بازار بدهی میتواند به عنوان تأمین مالی، بخشی از مشکلات و پروژههای عمرانی را حل کند.
براساس روال متعارف در کشورهای توسعهیافته، بازار بدهی بهترین بستر برای مدیریت پولی و مالی اقتصاد کشور به حساب میآید و شاید به همین دلیل است که در حال حاضر نخبگان اقتصادی کشور از مزایای بیشمار و عدیده بازار بدهی سخن میگویند. دولت نیز به تبع این فضا، قصد دارد تا از مسیر بازارپذیر کردن بدهیهای خود، اقدام به تعمیق این بازار کند و این مسأله در لایحه برنامه ششم توسعه به خوبی دیده شده است. برهمین اساس و با توجه به نیاز تأمین مالی برای به حرکت درآمدن چرخهای اقتصاد، در برنامه ششم بر ایجاد بازار بدهی تأکید ویژهای شد تا از این طریق بازار سرمایه بتواند در تأمین منابع مالی بنگاههای بخش خصوصی و دولتی کمک کند.
در حال حاضر بخش قابلی توجهی از منابع مالی در اختیار دولت قرار گرفته است که ایجاد بازار بدهی میتواند یکی از ابزارهای مهم محسوب شود که در تعمیق و توسعه منابع مالی به تمامی بخشها و فعالیتها کمک میکند.
می توان گفت به هر میزانی که اوراق بدهی خزانه منتشر شود، منابع از طریق فروش این اوراق در بازار سرمایه جذب خواهد شد که منابع جذب شده در اختیار پیمانکاران قرار میگیرد و باعث روانتر شدن گردش اقتصاد کشور میشود و طرحهای عمرانی با پرداخت بدهی دولت به پیمانکاران زودتر به سرانجام میرسد؛ البته میزان بدهی دولت به پیمانکاران به قدری بالاست که انتشار اوراق خزانه شاید بتواند بخش کمی از بدهیهای انباشت شده دولت را پوشش دهد.
در دیگر حوزههای تأمین مالی برای پروژهها و طرحهای عمرانی، موضوعات مرتبط با بانکها و بنگاههای اقتصادی در برنامه ششم توسعه دیده شده که خواسته و ناخواسته میتواند بر بازار سرمایه در تأمین مالی در حوزههای مختلف اقتصادی، تأثیرگذار باشد.
در بحث موضوعات کلان اقتصادی در برنامه ششم توسعه نیز بعضاً بهطور مستقیم و غیرمستقیم تلاش شده که از ظرفیتهای بازار سرمایه برای رشد و توسعه اقتصادی کشور استفاده شود.
در پایان میتوان امیدوار بود که با اجرای کامل و صحیح برنامه ششم توسعه، روزهای بهتری را در بازار سرمایه کشور و در نهایت رونق بنگاههای اقتصادی شاهد باشیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.