«اثرات کیفری شوخی»، شوخی نیست! عملی که تحت عنوان شوخی بسیار در طی روز انجام میدهیم بیآنکه به این مسأله توجه نماییم که ممکن است از این شوخی ما آسیبی به دیگری وارد شود. بسیار اتفاق افتاده است که به دلیل شوخیهای ناگهانی با افراد، آنها در اثر ترس و هیجان ناشی از آن دچار […]
«اثرات کیفری شوخی»، شوخی نیست!
عملی که تحت عنوان شوخی بسیار در طی روز انجام میدهیم بیآنکه به این مسأله توجه نماییم که ممکن است از این شوخی ما آسیبی به دیگری وارد شود. بسیار اتفاق افتاده است که به دلیل شوخیهای ناگهانی با افراد، آنها در اثر ترس و هیجان ناشی از آن دچار آسیبهای شدیدی گردیدهاند.
مطمئناً در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که میتواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را میتوان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «اثرات کیفری شوخی» را بررسی کنیم.
عملی که تحت عنوان شوخی بسیار در روز انجام میدهیم بیآنکه به این مسأله توجه نماییم که ممکن است از این شوخی ما آسیبی به دیگری وارد شود. بسیار اتفاق افتاده است که به دلیل شوخیهای ناگهانی با افراد، آنها در اثر ترس و هیجان ناشی از آن دچار آسیبهای شدیدی شدهاند. مانند آنکه فردی که دارای بیماری قلبی میباشد در اثر ترس ناشی از شوخی ناگهانی دچار حمله قلبی میگردد و جان خود را از دست میدهد؛ اما لازم است بیان داریم که این اقدام و عادت زشت روزمره ما از نظر قانونگذار تحت شرایطی جرم محسوب میگردد و دارای مجازاتهای بعضاً سنگین نیز خواهد بود.
از همین روی قانونگذار در موارد متعددی به موضع خود پیرامون مجازات ترساندن پرداخته است.
قانونگذار در ماده ۴۹۹ از قانون مجازات اسلامی بیان میدارد:
هرگاه کسی دیگری را بترساند و آن شخص در اثر ترس بیاختیار فرار کند یا بدون اختیار حرکتی از او سر بزند که موجب ایراد صدمه بر خودش یا دیگری گردد، ترساننده حسب تعاریف جنایات عمدی و غیرعمدی مسؤول است.
همچنین آنکه قانونگذار در ماده ۵۰۱ از همان قانون این چنین بیان داشته است:
هرگاه کسی به روی شخصی سلاح بکشد یا حیوانی مانند سگ را به سوی او برانگیزد یا هر کار دیگری که موجب هراس او میگردد مانند فریاد کشیدن یا انفجار صوتی انجام دهد و بر اثر این ارعاب، شخص بمیرد یا مصدوم گردد حسب مورد براساس تعاریف انواع جنایات به پرداخت قصاص یا دیه محکوم میشود.
در خصوص این مواد نکاتی را به اختصار بیان میکنیم:
۱٫ فروضی را که هر یک از دو ماده مذکور بیان میدارند متفاوت از دیگری میباشد. با این توضیح که فرض مورد اشاره در ماده اول، فرضی است که در اثر ارعاب و ترس زیاد حرکتی از فرد سر بزند که موجب ورود آسیب به خود یا دیگری گردد. به عبارتی دیگر مطابق ماده موصوف عمل ترساندن زمانی ضمانآور خواهد بود که فرد در اثر ترسیدن آسیبی به دیگری یا خود وارد آورد، این در حالی است که مطابق ماده دوم، صرف ترساندن فرد در صورتی که منجر به آسیب یا فوت وی گردد ضمانآور خواهد بود، به عبارتی دیگر، برای اعمال مجازات مربوط به ماده دوم نیازی نیست که آسیب وارده به واسطه حرکتی از سوی شخص ترسانده شده، وارد شود تا شخص ترساننده مشمول مجازات گردد.
نتیجه آنکه ترساندن فرد در صورتی که موجب آسیب خود یا دیگری گردد خواه آنکه مستقیماً و به واسطه ترس زیاد اتفاق افتد، خواه بواسطه حرکت یا عملی موجب ورود آسیب شود، تحت شرایطی جرم محسوب میشود و قابل مجازات خواهد بود.
۲٫ بهطور مثال چنانچه شخصی با گذاشتن صورتکی وحشتناک فردی را بترساند و دنبال وی کرده و فرد فرار نماید و در اثر این اتفاق از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرت شود، حسب مورد شخص ترساننده مرتکب قتل عمد یا غیرعمد شده است که مطابق مقررات و با توجه به تشخیص دادگاه، به قصاص یا پرداخت دیه محکوم خواهد گردید.
در مثالی دیگر، چنانچه شخصی پشت دیواری مخفی گردد و ناگهانی در مقابل عابری ظاهر گردد و از این رهگذر عابر به واسطه ترس از این دچار حمله قلبی گردد، ترساننده حسب مورد به پرداخت دیه و یا مجازات قصاص محکوم خواهد شد.
اما آنچه در تشخیص نوع عمد یا غیرعمد بودن این اقدام بیش از سایر عوامل مؤثر خواهد بود نحوه و شیوه ترساندن و علم و آگاهی مرتکب از اقدامات خود خواهد بود. بهطور مثال چنانچه فردی با آگاهی از داشتن بیماری قلبی فردی که قصد ترساندن وی را دارد و یا باردار بودن وی، اقدام به ترساندن وی نماید، در حالی که شوخی یا عمل وی نوعاً باعث آسیب نمیگردد اما در این افراد و به واسطه وضع خاصی که دارا میباشند و نیز عالم بودن مرتکب از این وضع خاص، از مصادیق جرایم عمدی محسوب میگردد. لذا باید بیان داشت که مرتکب چنین عملی مرتکب قتل عمدی گردیده ولو آنکه چنین قصدی نداشته است و در نهایت به مجازات قصاص محکوم خواهد شد.
در مثالی دیگر، ممکن است فردی در اثر ترساندن دیگری موجب سکته وی گردد یا آنکه شدت ترساندن به حدی باشد که فرد دچار لکنت زبانی گردد یا نیمی از بدن وی در اثر سکته بیحس گردد، در اینصورت در صورت واجب شدن قصاص تا جایی که شرایط اجرای قصاص وجود داشته باشد، قصاص اعمال خواهد شد، در غیراین صورت دیه جایگزین قصاص خواهد شد. چه اینکه در موارد این چنینی امکان ایجاد آسیبی دقیق همانند آنچه در اثر ترساندن وارد شده، همانند ایجاد لکنت یا بیحس نمودن نیمی از بدن ترساننده وجود نخواهد داشت.
اما آنچه در بالا بدان اشاره شد صرفاً بیان موضع قانونگذار از نظر مقررات جزایی بود، این در حالی است که از نظر مقررات مسؤولیت مدنی نیز، امکان پیگرد ترساننده وجود خواهد داشت.
منبع: تابناک
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.