آتنا؛ قربانی بی‌قانونی یا اختلال روان؟!

آتنا؛ قربانی بی‌قانونی یا اختلال روان؟! مسعود طاهری آتنا اصلانی این روز‌ها یکی از آشنا‌ترین نام‌ها در کشور است، عروسکی که خیلی زود با دنیا وداع کرد تا خاموشی‌‌اش شاید باعث بیداری بازماندگان شود. از انزجار عمومی در پارس‌آباد گرفته که منجر به شکستن شیشه‌های خانه و مغازه قاتل شد تا حرف‌هایی که برخی از […]

آتنا؛ قربانی بی‌قانونی یا اختلال روان؟!

مسعود طاهری

آتنا اصلانی این روز‌ها یکی از آشنا‌ترین نام‌ها در کشور است، عروسکی که خیلی زود با دنیا وداع کرد تا خاموشی‌‌اش شاید باعث بیداری بازماندگان شود.

از انزجار عمومی در پارس‌آباد گرفته که منجر به شکستن شیشه‌های خانه و مغازه قاتل شد تا حرف‌هایی که برخی از مسؤولان در خصوص این قتل زده‌اند، همه و همه نشان از اتفاقی تلخ دارد که بیش‌ترین تلخی‌‌اش نه مربوط به قتل دخترک معصوم، بلکه به دلیل سهل‌انگاری‌هایی است که منجر به این جنایت شده است.

 باید این را در نظر داشت که قتل آتنای عزیز نه اولین این قتل‌ها بوده و نه آخرین آنها خواهد بود اما باید برخی از فرهنگ‌سازی‌ها صورت گیرد تا بلکه کم‌تر شاهد این چنین قتل‌هایی در جامعه باشیم. بی‌شک قاتل آتنا اصلانی دچار اختلال روان بوده است، اما لازم است تا جامعه نیز فرزندان خود را در مواجهه با چنین افراد مریضی آماده کند.

باید ارایه آموزش‌های خودمراقبتی و همچنین فرهنگ‌سازی در زمینه ارایه آموزش‌های سلامت جنسی در دستور کار قرار گیرد زیرا با عدم اطلاع‌رسانی در این حوزه نمی‌توانیم شاهد سلامت جنسی در کشور باشیم. از همین حالا باید آموزش خودمراقبتی به کودکان بدهیم. برای مثال باید به کودکان در خصوص محافظت از اعضای بدنشان و یا تعرض، در هر دو جنسیت (دختر و پسر) آموزش‌های لازم را ارایه کنیم. باید منابع اجتماعی به افراد معرفی شود. این در حالیست که در حال حاضر در بسیاری از مواقع این منابع اجتماعی در دسترس افراد نیستند و افراد چگونگی مراقبت جنسی از خود را نمی‌دانند. همچنین باید فضای امنی را برای کودک ایجاد کنیم تا اگر توسط یکی از نزدیکان مورد آزار جنسی قرار گرفت به راحتی مسأله را به والدین خود اطلاع دهد. در راستای کاهش آسیب‌های اینچنینی بهزیستی، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و رسانه‌ها نیز می‌توانند بسیار مؤثر عمل کرده و در ارایه آموزش‌های خود مراقبتی فعالیت کنند.

البته باید توجه داشت که در کنار این فرهنگ‌سازی مقوله مهم دیگری مغفول افتاده است. این‌که قاتل آتنا بسان بسیاری از قاتلان دیگری که پرونده‌های اینچنینی دارند، پیشتر در دام قانون گیر افتاده‌اند، اما بعد از مدتی ر‌ها شده‌اند و همین زمینه‌ساز جنایت دیگری شده است.

در کشور ما پرونده‌هایی اینچنینی کم نبوده‌اند، از اصغر قاتل گرفته تا محمد بیجه همه و همه قاتلانی بوده‌اند که پیشتر به دام افتاده بودند، اما به دلایلی بعد از ترخیص مورد نظارت قرار نگرفته‌اند، در صورتی که در اکثر کشورهای دنیا افراد پس از خروج از زندان با توجه به جرم خود هر چند وقت یک بار خود را معرفی می‌کنند که نیاز است این روند در کشور ما نیز اجرایی شود. در واقع باید در این زمینه قانون را اصلاح و زمینه رشد افراطی‌گری را کم کرد.

آن زمان افکار عمومی جامعه به قدری ملتهب بود که کسی کمی عقب‌تر و حتی جلوتر ماجرا را ندید و همه اعدام بیجه را پایان ماجرا می‌دانستند و این در حالی است که اگر بعد از آن حادثه ناگوار بررسی‌های همه جانبه که بیانگر علل رسیدن فردی به این نقطه از زندگی‌‌اش می‌شود؛ صورت گرفته بود، امروز باز هم شوکه از قتل آتنا نبودیم.

 

در واقع اگر اسماعیل(قاتل آتنا) به واسطه اعمال ننگینی که پیش از قتل آتنا انجام داده بود، مجازات می‌شد یا مورد نظارت بیش‌تر قرار می‌گرفت، شاید الان این عروسک دوست‌داشتنی در بین ما بود.