به لطف تیشهها مجتبی قدیری تا چند سال پیش ۱۷ مرداد روز خبرنگار بود و گروهی محدود که با رسانهها همکاری میکردند، این عنوان را یدک میکشیدند. اما به لطف توسعه شبکههای اجتماعی و ایده شهروند خبرنگار باید گفت حالا روز خبرنگار محدود به چند فعال عرصه رسانهها نیست و امروز طیف زیادی از کاربران […]
به لطف تیشهها
مجتبی قدیری
تا چند سال پیش ۱۷ مرداد روز خبرنگار بود و گروهی محدود که با رسانهها همکاری میکردند، این عنوان را یدک میکشیدند. اما به لطف توسعه شبکههای اجتماعی و ایده شهروند خبرنگار باید گفت حالا روز خبرنگار محدود به چند فعال عرصه رسانهها نیست و امروز طیف زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی در امر اطلاعرسانی فعالیت دارند و خبرنگار محسوب شده و باید این روز را به همه این عزیزان تبریک گفت. البته باید یادآور شد به لطف برخی دوستان که در این سالها اندیشه را نه با اندیشه که با تیشه جواب میدادند، شاهد این امر هستیم که مردم از رسانهها رویگردان شده و در شبکههای اجتماعی به دنبال دریافت اخبار هستند. اینکه چند درصد اخبار این شبکهها درست و واقعی است، سؤالی سخت و دشوار میباشد که پاسخ به آن ناممکن است. چرا که حتی اگر کارشناسان و صادقان جامعه هم اعلام کنند که فلان خبر منتشر شده در شبکههای اجتماعی کذب است، باز این کاربران هستند که صحت این گفتهها را باید باور کنند و زمانی که شاهد هستیم تعداد لایکها و شیر کردنها در شبکههای اجتماعی برای اخبار کذب به سرعت در حال افزایش است، باید گفت اطلاعرسانی کاری سختتر و ناممکنتر شده است. چرا که دیگر اذهان خالی نیست تا با گزارشها و اخبار رسانهها شکل بگیرد، بلکه اذهان پر از شایعات و دروغهای شیرینی شده که کاربران پذیرای آنها هستند. این روزها دیگر اذهان، تلخی اخبار و گزارشهای یک رسانه داخلی را که با تمام صداقت مینویسد، باور ندارند.
۱۷ مرداد روز خبرنگارانی است که تلاش دارند جواب تیشههایی را بدهند که در حال تخریب اندیشههاست، تیشههایی که از درون و برون بر پیکر رسانهها فرود میآید و خبرنگاران در زیر تیغ این تیشهها باید اطلاعرسانی کنند و رکن چهارم دموکراسی در جامعه را پیاده کنند.
اگر روزگاری در جامعه برای یک خبرنگار یافتن سوژه برای اطلاعرسانی و روشنگری سخت بود، به لطف بازیهای سیاسی و خودناخودی کردن، این روزها آنقدر سوژه رسانهای است که به قولی حتی اگر درختان جنگلها هم قلم شوند، باز برای نوشتن آنها کم است.
در این دوران؛ کار در مطبوعات و قلم فرسایی برای رسانهها به عنوان خبرنگار، داستان همان شمع پروانه است که باید به آتش زد تا روشنگر جامعه شد البته این به آتش زدن از جهالت نیست، بلکه رسیدن به حقالیقین میباشد. البته بدون گرایشهای راست و چپ سیاسی، باید به آتش زد و واقعیت جامعه را نه با میل حزبی که با صداقت واقعی نگاشت.
کم نیستند خبرنگارانی که در این روز تلاش دارند از زیر پوست سیاست و اقتصاد واقعیتها را به تصویر بکشند، هر چند که متهم شوند به ….
در پایان، این روز را بر اندیشهگران مبارز با تیشهها تبریک باید گفت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.