به بهانه آغاز بهکار دولت دوازدهم چگونه ایرانم آرزوست؟ مسعود طاهری سرزمینمان ایران مثل همیشه در برهه حساسی قرار گرفته. از یک طرف مشکلات داخلی و از سوی دیگر مشکلات خارجی. در آستانه آغاز بهکار دولت دوازدهم هستیم و برای درک بهتر مشکلات دولت در آغاز راه خود، ذکر نکاتی ضروری است: ۱-با پیروزی انقلاب […]
به بهانه آغاز بهکار دولت دوازدهم
چگونه ایرانم آرزوست؟
مسعود طاهری
سرزمینمان ایران مثل همیشه در برهه حساسی قرار گرفته. از یک طرف مشکلات داخلی و از سوی دیگر مشکلات خارجی. در آستانه آغاز بهکار دولت دوازدهم هستیم و برای درک بهتر مشکلات دولت در آغاز راه خود، ذکر نکاتی ضروری است:
۱-با پیروزی انقلاب اسلامی و رأی ۹۸٫۲ درصدی مردم به جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردینماه سال ۱۳۵۸، کشورهای غربی منجمله آمریکا که دارای منافع فراوانی بودند، از هیچ کوششی برای براندازی این نظام مردمی فروگذاری نکردند. نمونه این ظلم آشکار، حمایت تمامی آنها و در رأس آنها آمریکا از عراق در جنگی بود که تنها یک سال پس از پیروزی انقلاب به وقوع پیوست. جنگی که ۸ سال به طول انجامید و به گفته کارشناسان اقتصادی، چند دهه ایران را از مسیر توسعه پرسرعت بازداشت. در ادامه آنها وقتی با پایداری ملت بر نظامشان مواجه شدند، باز هم دست از سر ایران ثروتمند برنداشتند و با فشارهای عجیب و غریب سعی در فروپاشی نظام جمهوری اسلامی داشتند. همانگونه که رهبری انقلاب نیز به درستی گفتند مشکل آنها با انرژی هستهای، حقوق بشر و غیره نیست، آنها با خود نظام جمهوری اسلامی مشکل داشتند.
۲-کینههای تمام نشدنی دشمنان نظام جمهوری اسلامی طی سالهای پس از پیروزی انقلاب تاکنون اینقدر زیاد است که نگاشتن تمامی آن تنها قلمفرسایی است. از ترورهایی که بر علیه شخصیتهای بزرگ انقلاب در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشتند گرفته تا ترور دانشمندان هستهای، اعمال تحریمها ظالمانه، حمایت از گروهکهای منافق و… تمامی اینها باعث شد تا نظام جمهوری اسلامی چارهای برای دفاع قاطع از خود در برابر این ددمنشیها نداشته باشد و با افزایش نیروهای نظامی خود علاوه بر ارتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز تشکیل دهد و در صدد مقابله با آنها باشد و طی سالها وظیفه حراست از نظام اسلامی و حتی دستاوردهای آن در خارج از کشور را در دستور کار خود قرار دهد.
سپاهی که برای ادامه کار خود برخلاف گفته بنیانگذار انقلاب اسلامی مجبور به حضور در عرصههای اقتصادی شد.
۳-دولتهایی که طی سالهای پس از پیروزی انقلاب برای خدمتگزاری به عرصه آمدند به دلیل کینهتوزیهای دشمنان در قطع ارتباط ایران با جهان همیشه مجبور شدند تا دست به عصا راه بروند. بسیاری از متولدین دهه ۶۰ نیز صفهای کیلومتری بنهای قند و شکر و کره و… را به خاطر دارند. همچنین صفهای تهیه نفت، خاموشیهای مکرر و غیره را که الان در شبکههای مجازی سوژه شدهاند و یادآور دردهایی است از ملت! بگذریم! از دولت سازندگی که مجبور شد به خاطر جنگ تحمیلی با تورم۵۰ درصدی دست به گریبان باشد تا این لحظه، تمامی دولتها مجبور شدند قطعنامههای ظالمانه و آتشین غرب را با تمام وجود احساس کنند اما برای حفظ اتحاد و امید در کشور آنها را ناچیز بشمرند. بیشک طی این مدت نظام جمهوری اسلامی بارها سعی بر تعامل با جهان داشت اما نتایج آنطور که باید مطلوب نبود و در برههای هم عکسالعمل ما به این دشمنیها، پاسخهایی همچون واژه «قطعنامهدان» و… بود!! و جواب دشمنان هم تحریمهای ظالمانه دیگر!
۴- عصر تازه نظام جمهوری اسلامی اما با هدایتهای رهبری انقلاب وارد فاز جدیدی شد. زمانی که ایشان از اصطلاح «نرمش قهرمانانه» استفاده کردند تا دولت تازه متولد شده یازدهم به ریاست حسن روحانی بتواند با پشتوانهای مطمئن برای حل بحران هستهای به کارزار غرب رهسپار شود. تبلور این اصطلاح خردمندانه شروع مجدد مذاکرات هستهای برای لغو تحریمهای ظالمانه بر علیه نظام بود و دکتر روحانی غرب را به استفاده از فضای ایجاد شده از سوی جمهوری اسلامی برای به نتیجه رساندن بنبست دوازده ساله هستهای فراخواند. غرب نیز به سرکردگی آمریکا با توجه به نیازهای خود از فضای ایجاد شده استفاده کرد و جلسات طولانیمدت برای رفع تحریمهای هستهای آغاز شد و نهایتاً به نتیجه نیز رسید. نتایجی که باعث شد تا بخش اعظمی از تحریمهای ظالمانه همچون تحریم نفت به عنوان اصلیترین منبع درآمد کشور لغو شود و کشوری که قرار بود براساس تحریمهای غرب سقف تولیدش نهایتاً به ۲۰۰ هزار بشکه در روز برسد، اکنون بیش از دو میلیون بشکه نفت صادر کند.
۵- در داخل نیز مشکلات عدیده وجود داشت. دولت یازدهم در حالی آغاز بهکار کرد که با یکی از وخیمترین اوضاع اقتصادی در کشور روبهرو بود. بالا رفتن ساعتی کالاهایی مثل سکه، ارز، ماشین و مایحتاج زندگی مردم در اواخر دولت دهم باعث شده بود که طبقه متوسط به عنوان طبقه اصلی کشور در انتظار جوابی محکم برای نابسامانیهای اقتصادی باشند. دولت یازدهم برای مهار تورم افسارگسیخته راهی جز مهار اسب سرکش تورم نداشت و همین باعث شد تا عملاً کشور وارد فاز رکود شود. ثبات قیمتها از یک طرف آرامش نسبی بر بازار حاکم کرد اما از سوی دیگر بخشهایی همچون مسکن که عملاً باعث ایجاد اشتغال و تولید در کشور میشدند، را از رونق انداخت؛ همچنین برخی از کارخانههای قدیمی تعطیل شدند. کارنامه اقتصادی دولت یازدهم به رغم فشارهای داخلی و خارجی با به ثمر رسیدن برجام و افزایش بیسابقه فروش نفت از منفی به مثبت تغییر پیدا کرد و بسیاری از شرکتهای کوچک تجاری توانستند از وضعیت موجود استفاده کرده و خود را بالا بکشند.
۶- هماکنون و در روزهای آغازین شروع به کار دولت دوازدهم؛ دولت روحانی باز هم با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند، از یک سو توافق برجام که با برخی از کارشکنیهای آمریکا آنطور که باید به جلو پیش نرفته و از سوی دیگر مخالفان داخلی که از هر فرصتی برای تخریب وی استفاده میکنند. مخالفانی که بیپروا به ۲۴ میلیون رأی مردمی وی میتازند و به قول رییسجمهور هم تریبون در اختیار دارند، هم قدرت نظامی دارند، هم پول دارند و هم… مخالفانی که با تفسیر خود از دین، آرای مردم را حقیر میشمرند و حتی اجازه برگزاری کنسرت در برخی از شهرها را نمیدهند تا نشان دهند که روحانی چه کارزار سختی دارد.
۷- در این شرایط حسن روحانی سوگند یاد کرده است. سوگند یاد کرد تا امینی پارسا باشد. سوگند یاد کرده تا حافظ آرای مردم باشد و آن را به منتخب بعد از خود واگذارد، سوگند یاد کرد تا خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور کند. اجرای همه این سوگندها در شرایط فعلی کاری بسیار سخت و دشوار است. در شرایطی که مخالفان داخلی- بخوانید دشمنان- منتظر نشستهاند تا راحتترین کار یعنی ایراد گرفتن را انجام دهند و سد راه منتخب ملت شوند، کار روحانی و کابینهاش بسیار سخت خواهد بود و به نظر میرسد روحانی باید کسانی را برای کابینه برگزیند که بیش از آنکه وزیر باشند، جنگجو و حقوقدان باشند. در عرصه خارجی نیز وضع بهتر نیست و در شرایطی که دار و دسته ترامپ در حال سنگاندازی به برجام و دستاوردهایش هستند، میتوان انتظار داشت که روحانی باید مأموریتی را به پایان برساند که انجامش بسیار سخت خواهد بود.
۸- تمام مطالب ذکر شده صرفاً جهت این نکته بود که با توجه به واقعیات موجود باید از کابینه دکترروحانی انتظار داشت و امید است که دکتر روحانی نیز به عنوان منتخب ملت، واقعیات جامعه امروز را که بزرگترین مشکلاتش گرانی، رکود و بیکاری است را بیش از پیش مورد توجه قرار دهد. مردم بیصبرانه در انتظار رونق اقتصادی، ایجاد فرصتهای شغلی برای جوانان بیکار، خروج از رکود برای ثبات کارگران و کارمندان و در نهایت ایجاد نسبی رفاه برای اکثریت جامعه هستند. مردمی که دوست ندارند تا بار دیگر شاهد لغو کنسرت باشند، مردمی که از رییسجمهورشان توقع دارند تا جلوی باندبازیها را گرفته و قاطع با مسأله فساد برخورد کند، مردمی که انتظارشان قطع کردن دست قدرتمداران از سرمایههای ملی است و در نهایت مردمی که دلخوش به تدبیر و امید کسی دارند که برای ۴ سال آینده سکاندار کشورشان است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.