بورس تهران در سال گذشته با روزهای پر خبری مواجه بوده است. از به نتیجه رسیدن توافق برجام پس از گذشت ۱۲ سال مذاکره مستمر با ۶ قدرت جهانی تا چشم انتظار ماندن برای نمایان شدن آثار واقعی لغو تحریمها بر اقتصاد و معیشت مردم شاید اصلیترین رخدادی بود که سال گذشته بازار سهام […]
بورس تهران در سال گذشته با روزهای پر خبری مواجه بوده است. از به نتیجه رسیدن توافق برجام پس از گذشت ۱۲ سال مذاکره مستمر با ۶ قدرت جهانی تا چشم انتظار ماندن برای نمایان شدن آثار واقعی لغو تحریمها بر اقتصاد و معیشت مردم شاید اصلیترین رخدادی بود که سال گذشته بازار سهام را به انتظارات پسابرجامی دلخوش کرد.
در این میان تلاقی اجرای توافق برجام با آغاز فضای انتخاباتی مجلس دهم باعث شد تا بورس تهران بار دیگر روال سنتی خود را در مواجهه با دورههای انتخاباتی در پیش گیرد و با شوق و اشتیاق دو چندانی از به گردش درآمدن نقدینگیهای پارک شده در بازار سهام استقبال کند. از سویی دیگر عزم دولت برای کاهش نرخ سود بانکی زیر سایه سنگین رکود باعث شد تا با آب رفتن نرخ بهره بین بانکی مجالی تازه برای رونق گرفتن بازار سهام پس از تحمل نزدیک به دو سال و نیم رکود فرسایشی سخت را پیدا کند.
با این همه همچنان افق سرمایهگذاری در ایران به دلیل تحقق نیافتن برخی انتظارها از بابت لغو تحریمها و گشایشهای مالی و سرمایهگذاری در کنار رکود حاکم بر فضای کسب و کار و عدم گردش نقدینگی در اقتصاد باعث شده تا تولید و تجارت در سال ۱۳۹۵ همچنان در گستره کوتاه مدت و خاکستری ترسیم شود.
با آغاز سال ۱۳۹۵ بازار سرمایه ایران برای یافتن جهت حرکتی خود با نگاهی توام با ارزیابی واقعیتهای سودآوری در صورتهای مالی، به ریسک سرمایهگذاری در شرکتهای برخوردار از پتانسیل سودآوری و بازگشت سرمایه در دورههای کوتاه مدت مینگرد که در بالاترین زمان ممکن این چشماندازها از ۶ ماه فراتر نمیرود. دلیل این موضوع وجود متغیرهای پر نوسان سیاسی و اقتصادی است که مانع از ثبات تصمیمگیریها در بلند مدت و یا دستکم در میان مدت میشود.
طی ۶ ماه آینده در محافل تحلیلگران اقتصاد سیاسی، روند انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایالات متحده آمریکا و پدیده انتخاباتی به نام ترامپ که توافق هستهای ایران را به قولی «کاغذ پاره» میداند وزنکشی خواهد شد تا بتوان آثار و تبعات آن را بر روی چشمانداز سرمایهگذاری کشور و به دنبال آن سودآوری شرکتها در بازار سرمایه محاسبه کرد.
عدم رفع تحریمها و خطوط قرمزی که از سوی مذاکرهکنندگان کشور در فرایند تدوین برجام رعایت نشد نخستین متغیری بود که در اقتصاد سیاسی ایران مورد توجه کارشناسان قرار گرفت.
در ادامه نیز بررسی دیگر متغیرها نشان داد که بازار سهام هنوز نمیتواند ضریب بالایی برای خوشبینیهای خود در زمینه برجام دستکم برای صنایع منتفع از این ماجرا همچون خودروسازان اختصاص دهد اما از آن سو اقدام دولت آمریکا در اعطای مجوز مشروط فروش هواپیما به ایران این پیام را برای صاحبان سرمایه در پی داشت که سوئیفت دلاری نیز با اعطای این مجوز روزنهای برای خروج از تحریمها یافته است. هر چند که دولت آمریکا همزمان با این اقدام به بهانه مانور موشکی نیروهای نظامی کشور، هواپیمایی ماهان را تحریم کرد.
بازار سرمایه ایران با آغاز سال جدید در حوزههای سیاسی همچنان با اخباری پیرامون موضوع پدیده داعش در عراق و سوریه و مهاجرت سوریها به قلب اروپا و در عین حال انفجارهای تروریستی اخیر در برخی شهرهای اروپایی مواجه است.
در این میان خروج نیروهای روسیه از سوریه همزمان با رایزنیهای دوجانبه با آمریکاییها و تداوم معادله فرسایشی قدرت در سرزمین شام باعث شده تا همچنان مؤلفههای مختلفی بر روی میز تحلیلگران اقتصاد سیاسی وجود داشته باشد.
از سویی دیگر اصرار عربستان بر تداوم جنگ نفتی در خاورمیانه و تلاش برای کاهش عرضه به منظور مانع شدن از سقوط قیمتها در کنار کسری بودجه دولت روحانی در سال جدید و علاقه به افزایش ظرفیتهای تولیدی و صادراتی نفت خام از دیگر موضوعاتی است که در اقتصاد سیاسی کشور مورد بررسی قرار میگیرد.
در فضای جدید سیاسی ایران پس از انتخابات مجلس دهم شاید معادلاتی جدید برای سپهر سیاسی کشور دستکم در شش سال آینده را فراهم کرده که میتواند آینده بلند مدت و کوتاهمدت سرمایهگذاری در کشور را مشخص کند.
بر اساس این گزارش هیچ یک از پدیدههایی که گفته شد شاید پیش از این و تا قبل از وقوع آنها برای تحلیلگران اقتصادی و سیاسی قابل پیشبینی نبودهاند. این متغیرها همگی از جمله ریسکهایی به شمار میروند که در بازههای زمانی دستکم ۶ ماهه به هیچ عنوان برای هیچ کارشناس و یا تحلیلگری قابل تصور هم نیستند.
مجموعه این عوامل و دغدغهها باعث شده تا همچنان در سرمایهگذاری میان مدت و بلند مدت، آن دسته از شرکتهایی که سود آوری و بازگشت سرمایه آنها در بازه بلند مدت تر از ۶ ماه و طی یک یا دو سال آینده محقق میشوند همچنان مورد توجه اغلب سرمایهگذاران قرار نگیرند.
در این باره اغلب کارشناسان بازارسرمایه معتقدند، نوسانهای زیاد اقتصادی و تغییر دائم سیاستها همچنان باعث شده مدیران، فعالان اقتصادی و مردم دچار پدیده کوتاهمدتنگری باشند و بر این اساس، کسب منافع در کوتاهمدت و عدم علاقه به برنامهریزیهای بلندمدت از سادهترین عواقب ترویج چنین اندیشههایی است.
به دور از واقعیت نیست که توسعه فساد و عدم پایبندی به ساختارهایی که در بلندمدت موجب اصلاح امور میشوند شاید به همین دلیل کوتاهمدتنگری رخ میدهد. این مسأله تنها در میان مدیران دولتی و حاکمان کشور نیست، بلکه به کسب و کارهای خصوصی و مردم عادی نیز سرایت میکند از این رو بدیهی است که ثبات اقتصادی در بلندمدت میتواند به کاهش فساد و افزایش شفافیت کمک کند.
بررسیها نشان میدهند که اقتصاد سیاسی ایران بهطور میانگین هر دو سال یکبار با یک بحران سیاسی اقتصادی مواجه بوده و شاید همچنان نیز شاهد آن خواهد بود. این بحرانها همواره عدم ثبات اقتصادی را در پی دارند که به تبع آن حداکثر افق چشماندازها و بازههای سرمایهگذاری را حتی به نیمه سال هم نمیکشانند.
ریسک یک لابی سیاسی بر سر ماندن یا خروج از سوریه و یا عدم رفع تحریمها و بازگشت پول نفت، بخشی از مجموعه ریسکهایی است که باید در سرمایهگذاریهای میان و بلند مدت از پروژههای عمرانی و صنعتی پیمانکاران گرفته تا توافقهای روی کاغذ خودرو سازان و یا قراردادهای بلند مدت، تبعات آنها را مد نظر داشت.
شاید بتوان گفت در تعریف سرمایهگذاری میان مدت بیش از ۶ ماه، ریسک بزرگی را باید برای ادامه سرمایهگذاری در نظر گرفت و با ریسک معقول گام برداشت.
در این باره میتوان فرض کرد تفاهمنامهای با عنوان سرمایهگذاری در صنعت خودرو و یا یک پروژه بزرگ نفتی پیمانکاری یا عمرانی بهطور مثال ساخت پالایشگاه، سد و مترو مقرر شده که باید منعقد شود. از شروع تعریف یک طرح دولتی تا جذب سرمایهگذار خارجی یا داخلی و تخصیص ردیف بودجه عمرانی از سوی مجلس گرفته تا زمان عقد تفاهمنامه و برگزاری یک مناقصه، توافق با سرمایهگذار و عقد قرارداد و تا تعریف بودجه و تخصیص پول پیشپرداخت به شرکت، اجرایی شدن و نوشتن صورتوضعیت عملکرد و دریافت پول از دولت و تسویه با پیمانکاران باید پرسید جزییات و تعیین سود شرکت پیمانکار چند سال زمان میبرد؟ از سوی دیگر طی این فرایند در فضای سیاسی و اقتصادی کشور چه حوادثی رخ خواهد داد؟
در حال حاضر پس از توافق برجام موجی از اخبار تفاهم برای سرمایهگذاری خارجی در اکثر پروژههای توسعهای شرکتها به راه افتاده غافل از اینکه هنوز اطمینانی برای انجام شدن یا نشدن آنها وجود ندارد.
جالب اینکه پس از گذشت ۲۰ سال از حضور سرمایهگذار خارجی در پروژه جاده تهران شمال هنوز این طرح در نقطه شروع خود قرار دارد. همواره دیده شده با وجود سرمایهگذاری و انعقاد چندین تفاهمنامه و قرارداد اما مدت اجرای پروژه بسیار طولانی شده و طی این مدت دهها رخداد غیرقابل تصور و تأثیرگذار رخ داده است.
صنایعی همچون خودرو، عمرانی، پیمانکاری، برق و برخی چند رشتهایها از جمله صنایعی هستند که باید مراقب بود تا سود ناچیز آنها که به گفته خودشان در اسناد و مدارک مالی برای دو یا چند سال آینده محقق میشود برای سهامدار از همه جا بیخبر به از دست رفتن سرمایه آن منتهی نشود…
رضا امامی
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.