خداحافظی آقای شهردار با ردای کهنه سیاست یکی از وعدههای مهم گزینه نهایی شهرداری تهران، تصمیمگیریهای شهری به دور از سیاست بوده، اما مرور تاریخ بلدیه نشان میدهد سیاستمداران چه علنی چه پشت پرده در تصمیمگیریهای این شهر نقش داشتهاند. به گزارش مهر، قرار است شهردار آینده تهران پس از آغاز بهکار رسمی در شهرداری، […]
خداحافظی آقای شهردار با ردای کهنه سیاست
یکی از وعدههای مهم گزینه نهایی شهرداری تهران، تصمیمگیریهای شهری به دور از سیاست بوده، اما مرور تاریخ بلدیه نشان میدهد سیاستمداران چه علنی چه پشت پرده در تصمیمگیریهای این شهر نقش داشتهاند.
به گزارش مهر، قرار است شهردار آینده تهران پس از آغاز بهکار رسمی در شهرداری، ردای سیاست را دربیاورد و تنها شهردار تهران باشد. هرچند این سخنان محمدعلینجفی چندان به مذاق برخی منتخبان شورای پنجم خوش نیامد و در فرصتی که برای پرسش داشتند به او یادآوری کردند که این شورا، شورایی اصلاحطلب است و شهرداری اصلاحطلب میخواهد. اما گزینه نهایی شهرداری تهران، تأکید کرد آنچه برایش در انتخابها اهمیت دارد، تنها تخصص افراد است و پاکدستی. کسانی قرار است مدیران آینده شهر باشند که هیچگونه شائبه مالی چه تأیید شده و چه تأیید نشده نداشته باشند.
صندلی شهرداری تهران سالهای زیادی است که در تصرف چهرههای سیاسی بوده است. احمددنیامالی، رییس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر معتقد است شهردار شهری مانند تهران چه بخواهیم و چه نخواهیم فردی خواهد بود که نسبتی هم با سیاست دارد. او گفت شهردار تهران باید یک شخصیت ملی باشد، زیرا صندلی شهرداری تهران جایگاه مهمی است.
او معتقد است: چه بخواهیم و چه نخواهیم، در انتخاب چنین فردی سمت و سوهای سیاسی مطرح میشود برای آنکه کمتر دچار چنین آفتهایی شویم در لایحه مدیریت شهری برای شهرهای بالای ۲۰۰هزار نفر پیشنهاد شده شهردار توسط مردم انتخاب شود.
حمیدناصری، پژوهشگر و تهرانشناس هم در این رابطه به مهر میگوید: مدیریت کلانشهرها با پیچیدگیهایی روبهروست. شهردار کلانشهر به عنوان مدیر اجرایی شهر باید فعالیتها و ارتباط متعددی با ساختار اداری بیرون از سازمان خود داشته باشد گاه برنامههای پیش روی مدیریت شهری به بیش از ۵۰ محور میرسد و این در حالی است که وظایف وزارتخانهها محدودتر است.
به اعتقاد او مدیریت کلانشهرها فرایندی است که حرکت و ارتقای شهرداران به سمتهای سیاسی را رقم میزند. این اتفاق و رویدادی تکراری در کل کشورهای جهان است چنانچه ژاکشیراک، نخست شهردار کلانشهر پاریس بود و بعد رییسجمهور فرانسه شد.
این تهران شناس اضافه میکند: در عرف سیاسی کشور ما هم شهردار تهران اگرچه در تراز اداری در مرتبهای پایینتر از وزارت کشور قرار میگیرد، اما به لحاظ پروتکل سیاسی در تعریف گستردگی حوزه مدیریتش به اندازه ۴ وزارتخانه دولت، مسؤولیت و حجم کار دارد. چنانچه شهرداران تهران در دورههای قبل در جلسات هیأت دولت شرکت میکردند و در واقع، مدیریت کلانشهر تهران هم پست فنی است و هم سیاسی. لذا از این موضوع گریزی نیست که عدم مدیریت واحد شهری، ناخواسته پیوندی را میان دو عرضه دولت و شهری برقرار میکند.
او با مرور پیشینه شهرداران تهران میگوید: تاریخ شهرداری تهران نشان میدهد عرضه نگاه سیاسی در انتخاب شهرداران تهران تأثیر به سزایی داشته است عمدتاً سالهای دهه ۵۰، انتخاب شهردار تهران با پیشنهاد انجمنهای محلی و از سوی وزارت کشور و با نظر عالیترین مقام کشور یعنی شاه و نخستوزیر انجام میشد. بعد از تشکیل اولین انجمن رسمی شهر در سال ۱۳۴۷، انتخاب شهردار از جمله اختیارات انجمن بود، اما نظر دربار و نخستوزیر و حتی در برخی از موارد تأثیر صددرصدی بر این انتخاب داشت. در سال ۱۲۸۷ که اولین بلدیه (شهرداری) رسمی پس از تصویب قانون آن تشکیل شد، دکترخلیلخانثقفی (اعلمالدوله) که پزشک مخصوص مظفرالدینشاه و از رجال به نام و وزیر معارف و صنایع بود به عنوان اولین رییس اداره بلدیه انتخاب شد.
او ادامه میدهد: به دوران رضاخان که بازمیگردیم انتخاب کریمآقابوذرجمهری توسط رضاشاه به ۱۰ سال مدیریت بر اداره بلدیه و توسعه شهر تهران انتخابی کاملاً شخصی از سوی شاه بود. انتخابی که در حکم ابلاغیاش از اهمیت پرداختن به نظم، امنیت و نظافت شهر دارالخلافه تهران حکایت دارد. دوران حکومت محمدرضاشاه و انتخاب شهرداری که با اهمیتترین وزارتخانههای دولت مانند دارایی را مدیریت میکرد، بر اهمیت این موضوع میافزاید.
این تهرانشناس اضافه میکند: عباسقلیخانگلشائیان؛ شخص اول مالی مملکت بر مدیریت شهری تهران تکیه زده و بعد از آن برای چند ماهی سرپرستی دولت را در دست میگیرد و عملاً رییسالوزرا میشود.
ناصری با بیان این که در سالهای گذشته مدیریت شهر تهران به مکانی برای آزمون سنجش جناحهای سیاسی برای اداره کشور تبدیل شده است، میگوید: با این نگاه است که میبینیم استاندار جوان اصفهان برای عبور از بحرانی که در دهه ۶۰ متوجه شهر تهران است، بر صندلی پر حاشیه مدیریت شهر تهران تکیه میزند و پس از نزدیک به یک دهه زمزمه کاندیداتوری او برای ریاست جمهوری به گوش میرسد و یا استاندار اردبیل که بازمانده انتخابات شورای دوم شهر تهران است، مدیریت بر این کلانشهر را عهدهدار شده و پس از دو سال بر صندلی ریاست جمهوری تکیه میزد.
او معتقد است: تجربه مدیریت شهری تهران نشان داد که این سازمان از ابتدای تأسیس مدیریتش در اختیار دولتمردان با سابقهای بوده که همواره با نظر عالیترین مقامات کشوری انتخاب میشدند. لذا همین نگاه و ترددهای مالی بسیار زیاد و افسار گسیخته، این سازمان را به نهادی سیاسی و پلهای برای صعود به مرتبههای بالای اجرایی مانند ریاست جمهوری تبدیل کرده است.
قرار است این رویه به پایان برسد گزینه منتخب شورای پنجم قول داده است این ۴ سال آخرین پست او در نظام مدیریتی کشور باشد و بعد از این ۴ سال به دنبال قدرت تازهای نیست، باید دید تهران در دورانی که شهردارش تنها با انگیزه شهرداری تهران میآید چگونه اداره میشود و تحقق این وعدهها امکانپذیر است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.