اقتصادمقاومتی میگوید ایده استعماری و شکست خورده انتقال تکنولوژی(به مفهومی که به ما تلقین شده) را کنار بگذارید و با حداکثر همکاری بینالمللی، «یادگیری و تولید فنآوری» را جایگزین «انتقال فنآوری» کنید. قسمتهای اخیر سریال جومونگ که برای چندمین بار پخش میشود، حاوی نکتهای خاص در موضوع دستیابی به فنآوری است: رازی که جومونگ […]
اقتصادمقاومتی میگوید ایده استعماری و شکست خورده انتقال تکنولوژی(به مفهومی که به ما تلقین شده) را کنار بگذارید و با حداکثر همکاری بینالمللی، «یادگیری و تولید فنآوری» را جایگزین «انتقال فنآوری» کنید.
قسمتهای اخیر سریال جومونگ که برای چندمین بار پخش میشود، حاوی نکتهای خاص در موضوع دستیابی به فنآوری است:
رازی که جومونگ برملا کرد
تسو و جومونگ برای ولیعهدی رقابت دارند. مشکل بزرگ کشورشان، نداشتن سلاحهای فولادی است. استاد موفالمو کارگاه اسلحهسازی بویو را اداره میکند اما نمیتواند شمشیر فولادی بسازد. کشور بویو از سوی برخی همسایهها تهدید میشود و شکستن شمشیرهای سربازان بویو در برابر شمشیرهای فولادی دشمن، سخت نگران کننده شده است.
تسو برای خوشخدمتی، مخفیانه به کشور همسایه و متخاصم میرود و تعدادی آهنگر میآورد تا فنآوری تولید شمشیرهای فولادی را به صنعتگران بویو انتقال دهند. مشکل بویو به ظاهر حل میشود اما صنعتگران خارجی بدون یاد دادن راز ساختن سلاحهای فولادی به استاد موفالمو، تعدادی شمشیر میسازند و با بالاگرفتن تنش میان کشورشان و بویو، ناگهان به کشورشان میگریزند و دست ارتش بویو را در پوست گردو میگذارند…
از آن سو، جومونگ، با دیدن مخفی کاری آهنگران کشور همسایه ابتدا با ارسال چند جاسوس سعی میکند راز فنی آنها را سرقت کند. بعد برای استاد موفالمو امکاناتی فراهم میکند تا با تحقیق و آزمایش، فنآوری ساخت شمشیرهای فولادی را به دست آورد. موفالمو بعد از مدتی موفق میشود شمشیرهایی محکمتر از شمشیرهای کشور همسایه بسازد و در نتیجه بویو در جنگ پیروز میشود…
چرخه وابستگی و بیچارگی تولیدکننده ایرانی
بسیاری از کارشناسان و حتی مسؤولان درجه اول کشور، تصور و تبلیغ میکنند راه غلبه بر ضعف فنآوری و کیفیت پایین محصولات ایرانی، «انتقال فنآوری» از خارج است، غافل از این که صاحبان فنآوری، این بزرگترین ثروتشان را به راحتی و ارزان به دست نیاوردهاند و به راحتی به کسی انتقال نخواهد داد و حداکثر، کشوری مثل ایران را پایگاه تولید محصولاتشان میکنند یعنی ارزش افزوده بالا ناشی از تحقیق و توسعه و مالکیت دانش فنی سهم آنها و حقوق ناچیز کارگری، سهم ما.
کشورهای صاحب فنآوری اگر هم دانشی انتقال دهند، حداکثر فنآوری در شرف کهنه شدن را با منت، میفروشند. فنآوری که تا استقرار خط تولید و رسیدن محصولش به بازار، محصول بهتر و با فنآوری جدیدتر خودشان را روانه بازار میکنند.
این داستان تقریباً برای همه محصولات صنعتی با فنآوری دریافتی از خارج تکرار شده است. از خودرو تا انواع لوازم خانگی. در نتیجه تولیدکننده ایرانی همیشه در مرز ورشکستگی و درگیر مشکلات حاد باقی مانده است و هیچ وقت سودی به دست نیاورده تا به تحقیق و تولید فنآوری بپردازد. این همان چرخه وابستگی و ضعف دائمی تولیدکننده ایرانی است.
چه باوری به جامعه کارشناسی ایران القا شده؟
کسانی که از سالها پیش اصطلاح «انتقال فنآوری» را در ایران تعریف کرده بر سر زبانها انداختهاند، به جامعه کارشناسی ایران چنین تلقین کردهاند که اختراع (invention) هنر منحصر به فرد آمریکاییها و حداکثر اروپای غربیها و نوآوری (innovation) هنر شرقیهایی مانند ژاپنیها، کرهایهاست. صنعتگر ایرانی حتی توان تقلید (imitation) هم ندارد چون تقلید و کپی کاری هنر و کار چینیهاست. این تفکر خودباخته و استعماری به ایرانی جماعت القا کرده کشور تو نفت دارد. نفت خام صادر کن و از محصولات درجه یک خارجی لذت ببر. مثل شیخنشینهای نفتی. اگر هم برای پرستیژ یا ایجاد اشتغال نیاز به تولیدات صنعتی داشتی، ناچاری انتقال فنآوری بدهی و «تحت لیسانس» شرکتهای بینالمللی کار کنی چون تو نمیتوانی به مرز علم و فنآوری برسی. فنآوری پیشرفته و متصل به خط تولید، ساحتی است که شرکتهای ایرانی هیچوقت توان ورود به آن را نخواهند یافت چون نمیتوانند با شرکتهای بینالمللی رقابت کنند.
کسانی که چنین ذهنیاتی به جامعه کارشناسی ایرانی تلقین کردهاند، دانشگاه و پژوهشگاه صنعتی ایرانی را هم صرفاً برای آشنایی و بازخوانی دستاوردهای علمی غرب، طراحی کردهاند طوری که از دانشگاه صنعتی ایرانی «فنآوری متصل به خط تولید» بیرون نیاید و کار ویژه دانشگاه ایرانی، شناسایی و دستچین نخبههای ایرانی برای مهاجرت به غرب و کار در شرکتهای بزرگ و بینالمللی است. به همین دلیل هم رسانههای خارجی و دنبالههای داخلی آنها، دستیابی دانشمندان ایرانی به فنآوریهای پیشرفته را یا یکسره نادیده میگیرند یا تخطئه میکنند (اگرهم در این میان شرکتی ایرانی بتواند با تحقیق و توسعه، محصولی با فنآوری جدید راهی بازار کند، با انواع روشها از دستکاری تعرفهها توسط خائنان نفوذی گرفته تا دامپینگ علنی، شرکت ایرانی را از ورود به خط قرمز «تولید فنآوری» باز دارند. برای شاهد مثال عینی این ادعا، از شرکت مپنا در جنوب کرج بازدید کنید.
اقتصاد مقاومتی چه میگوید؟
نقطه کانونی در مفهوم اقتصادمقاومتی، همین شکستن انگاره ناتوانی صنعتگر و محقق ایرانی است. اقتصادمقاومتی میگوید ایده استعماری و شکست خورده انتقال تکنولوژی(به مفهومی که به ما تلقین شده) را کنار بگذارید و با حداکثر همکاری بینالمللی، «یادگیری و تولید فنآوری» را جایگزین «انتقال فنآوری» کنید. اقتصادمقاومتی میگوید، تولیدکننده ایرانی باید از مسیر تحقیق، به مرز فنآوری و حتی ورای آن برسد و محصولی قابل رقابت در بازارهای جهانی بسازد تا «صادرات محصولات دانشبنیان»، ویژگی اقتصاد ایران باشد. این کاری است که برخلاف القای دشمنان، ایرانی میتواند انجام دهد. این کاری است که کره جنوبی طی ۵۰سال گذشته پیمود و اکنون به شکلی غیرمستقیم، جومونگ راز آن را برملا میکند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.