دانشگاه مهجور و صنعت پرمدعا! محمدرضا عیوضی فضای اقتصادی دانشمحور متشکل از اجزا و نهادهای مختلف است که با ارتباط مناسب میان آنها، زنجیره نوآوری شکل میگیرد و تبدیل ایده به ارزش، تسهیل میشود. در حال حاضر، در کشور ما برخی از این اجزا یا وجود ندارند یا در صورت موجود بودن، کارکرد لازم را […]
دانشگاه مهجور و صنعت پرمدعا!
محمدرضا عیوضی
فضای اقتصادی دانشمحور متشکل از اجزا و نهادهای مختلف است که با ارتباط مناسب میان آنها، زنجیره نوآوری شکل میگیرد و تبدیل ایده به ارزش، تسهیل میشود. در حال حاضر، در کشور ما برخی از این اجزا یا وجود ندارند یا در صورت موجود بودن، کارکرد لازم را ندارند.
«رقابتپذیری» در این دنیای متکی به اطلاعات و ارتباطات، حرف اول را میزند. پیوستن به این جریان برای مردان و زنان محروم جامعه و جوانان جویای کار ضروری است
چرا دانشگاههای شناختهشده مانند دانشگاه شریف، تهران یا امیرکبیر به مانند دانشگاههای معتبر دنیا بازدهی و ارتباط تجاری با صنعت و کارآفرینی ندارند؟
دانشگاه شریف تقریباً یک قرن بعد از امآیتی تأسیس شده و اتفاقاً از ساختار دانشگاه امآیتی الگوبرداری و با الهام از این دانشگاه، شروع بهکار کرده است. هر دو مؤسسه تقریباً تعداد یکسانی، دانشجو پرورش میدهند و از این حیث با هم برابرند. تفاوت بارز دو دانشگاه پس از تاریخ تأسیس، ماهیت دو دانشگاه است. دانشگاه امآیتی به صورت خصوصی اداره میشود و دانشگاه شریف وابسته به دولت است و هزینهها را مستقیماً از دولت دریافت میکند.
تکمیل زنجیره ارایه ایده تا تولید ثروت و ارتباط دانشگاه با صنعت همواره یکی از دغدغههای کشور در تحقق اقتصاد دانشبنیان و فاصله گرفتن از خامفروشی بوده است. در آمارهای ارایهشده شاهد قدرت در حلقههای ابتدایی این زنجیره هستیم اما هر چقدر به حلقههای انتهایی آن که با تجاریسازی فناوری و ارایه فناوریها به عرصه اجتماع مرتبط است؛ نزدیکتر میشویم، شاهد کاهش توانمندیها در کشورمان هستیم و در حقیقت خلأ صنعت دانشگاهی مشخص میشود.
صنعت دانشگاهی به دانشگاهیان برای پیشبرد اهدافش نیاز دارد!
دانشگاهیانی که بر مبنای نیاز جامعه علمی و صنعتی کشور آموزش دیدهاند نه تنها بر مبنای تئوریهای بعضاً غیرکاربردی!
الگوبرداری از سیستم دانشگاهـصنعت غرب، ایران را در مسیر صحیح قرار نخواهد داد. مسأله امروز دانشگاهها و صنعت ما، این است که به تبعیت از سیستم آموزشی کشورهایی همچون فرانسه و آمریکا دروس و رشتههایی را تدریس میکنیم که کشور و صنعت ما به آنها کمتر نیاز دارد. این یعنی عدم شناخت کافی از نیازهای کشور و تقلید کورکورانه از سیستم غربی که بیهدف و برحسب نیاز کاذب شکل گرفته و در بستر خود نیز بهترین جواب را میدهد، اما ممکن است برای ما مناسب نباشد. این است که بعد از گذشت چند دهه با سیل عظیمی از دانشآموختگان رشتههای مختلف روبهرو هستیم که کار ندارند و آنگاه به فکر ایجاد فرصت شغلی میافتیم، به تعبیر دکتر هدایت علویتبار، دانشگاههای ما دانشآموخته تحویل جامعه میدهند؛ نه متخصص. ما کمتر اقتصاددان و مدیر خوب تربیت کردهایم و در عوض صادرات مهندس به تمام نقاط دنیا داریم.
لزوم توجه جدی به اقتصادمقاومتی، ضرورتی انکارناپذیر است؛ راه برونرفت از مشکلات و سربلندی ملتی که قصد دارد استقلال خویش را به جهانیان نشان دهد. از این رو است که توجه به دانش، نوآوری و فناوری ضرورت مییابد و در این میان، برقراری ارتباط صنعت و دانشگاه و به دنبال آن خروج علم از دانشگاه و تبدیل علم به ثروت به مثابه موتور محرک اقتصاد داناییمحور، شایسته بازنگری منطقی و ویژه است.
بیسبب نیست که رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از پژوهشگران، نوآوران و مسؤولان، شرکتهای دانشبنیان را از بهترین مظاهر و مؤثرترین مؤلفه اقتصاد مقاومتی دانستند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.