کارکرد مدارس طبیعت در آموزش محیطزیست مدارس طبیعت امکان تماس بیواسطه و مداوم کودک با طبیعت و تجربه نمودن زیباییها و زشتیهای آن و ایجاد حس شادی یا غم ناشی از آنها را فراهم میکند. به گزارش مهر، نظام آموزشی کنونی ایران را چه بهطور نسبی موفق بدانیم یا آنکه آن را فاقد موفقیت یا […]
کارکرد مدارس طبیعت در آموزش محیطزیست
مدارس طبیعت امکان تماس بیواسطه و مداوم کودک با طبیعت و تجربه نمودن زیباییها و زشتیهای آن و ایجاد حس شادی یا غم ناشی از آنها را فراهم میکند.
به گزارش مهر، نظام آموزشی کنونی ایران را چه بهطور نسبی موفق بدانیم یا آنکه آن را فاقد موفقیت یا ناکام در دستیابی به اهداف مربوط ارزیابی کنیم، در ضرورت بازنگری و روزآمد کردن شیوههای آموزشی نمیتوان تردید نمود.
در شیوه متداول، عمدتاً روش مرسوم استاد و شاگردی جریان دارد و مربی سعی میکند که ذهن مخاطب را با انبوهی از اطلاعات پر کند حال آنکه هدف از آموزش باید معطوف به تسهیل و پایداری فرایند یادگیری و ایجاد تغییر در دانش، نگرش و رفتار یادگیرنده باشد.
داوطلبانه نبودن یادگیری و اجباری بودن آن در اغلب موارد، عدم مهارت سنجی، خستهکننده و ملالآور بودن روشها و مطالب و فقدان فضای مشارکت یاد گیرنده در بحث، از چالشهایی است که کارایی و اثربخشی آموزش رایج در کشورمان را تهدید میکند و آموزشگیرندگان را در معرض خطر سطحینگری و رفتار رفع تکلیفی قرار میدهد.
مشکلات یاد شده از سویی و تغییرات سبک زندگی در ایران از سوی دیگر، تأثیرات سویی را در شکلگیری شخصیت دانشآموزان بر جای مینهد که چارهاندیشی برای کنترل و رفع آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب میگردد.
اقتضائات زندگی آپارتمانی و دوری روزافزون کودکان و دانشآموزان از طبیعت میتواند هویتیابی، اعتماد به نفس و توان حل مشکلات آنها را تحتالشعاع قرارداده و در آیندهای نه چندان دور، آثار اجتماعی خویش را نیز هویدا سازد.
از سوی دیگر امروز شاهد بد رفتاری نسلهایی از جامعه با طبیعت هستیم که عموماً از مواهب طبیعت برخوردار بوده یا متمتع از زیباییها و دل انگیزیهای جلوههای گوناگون مواهب خداوندی بودهاند.
اگر بپذیریم که انسان معمولاً به آنچه که از آن بهره میگیرد، دل میبندد و بیندیشیم که رفتار نامناسب میانسالان و بزرگسالان، چه لطماتی را امروز متوجه منابع زیستی ساخته است، بلاشک تصور این که کودکان و نوجوانان امروز و نسلهای بعدی چه رفتاری با منابعی خواهند نمود که کمتر از آن سود جسته و بهره گرفتهاند، وحشتآفرین خواهد بود.
یکی از روشهایی که پیشینه زمانی محدودی در کشور ما برای فائق آمدن بر مشکل مطروحه دارد، ایجاد مدارس طبیعت است.
مدارس طبیعت امکان تماس بیواسطه و مداوم کودک با طبیعت و تجربه نمودن زیباییها و زشتیهای آن و ایجاد حس شادی یا غم ناشی از آنها را فراهم میکند و در این رهگذر پیوندی عمیق و خودانگیخته بین کودکان با طبیعت و همسالان ایجاد میشود.
این ارتباط و تماس با طبیعت به وجود آورنده بستری مناسب برای آموختن، فهمیدن، درک، خلاقیت، تعامل اجتماعی، مشارکت و همکاری است که در سطوح بالای هدفگذاری در مقوله آموزش، ایجاد آن در مخاطب دنبال میشود.
خودیابی، فرصت یافتن برای ابراز وجود، ایجاد فرصت برای رشد همه جانبه همه استعدادها، مواجهه با خطرات کنترل شده و دانش حضور مستقل در جهان و نه به صورت بزرگسال کوچک، دستاوردهایی هستند که امکان بروز و تحقق را در مدارس طبیعت پیدا میکنند.
همچنین سطوح سادهای از مهارتهای مختلف مانند نجاری، باغبانی و کشاورزی در این مدارس آموخته میشوند.
در واقع مدارس طبیعت بستری مناسب برای کاستن از چالشهای موجود در شیوه کنونی آموزش خصوصاً آموزش محیطزیست به کودکان را فراهم میکنند.
حمایت از گسترش فعالیت مدارس طبیعت با توجه به نتایج درخشان آن در مدت کوتاه فعالیت در کشور، رسالتی است که متوجه همه مؤثرین و فعالان عرصههای مدیریتی و اجتماعی است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.