ردپای یک اعتراض در مزرعه تجارت سمیه مهدوی- این روزها اخباری از محافل مجلسیها به بیرون درز پیدا میکند که با شنیدن آن عکسالعمل آدمی بر سر یک بلاتکلیفی ناملموس قرار میگیرد؛ خندیدن یا متأثر شدن! هرچند فرقی هم نمیکند که با شنیدن اخبار مذکور لبهایمان یک مسیر دوطرفه را طی کند و یا ابروهایمان […]
ردپای یک اعتراض در مزرعه تجارت
سمیه مهدوی- این روزها اخباری از محافل مجلسیها به بیرون درز پیدا میکند که با شنیدن آن عکسالعمل آدمی بر سر یک بلاتکلیفی ناملموس قرار میگیرد؛ خندیدن یا متأثر شدن! هرچند فرقی هم نمیکند که با شنیدن اخبار مذکور لبهایمان یک مسیر دوطرفه را طی کند و یا ابروهایمان در یک حرکت شاخ به شاخ در هم کشیده شوند! نشان دادن هر واکنشی به این رفتارها اگر در پس آن چاشنی تحلیل و تفکر باشد، میتواند تلنگری بر حل ریشهای معضلهای موجود تلقی شود.
بعد از ماجرای سلفی گرفتن برخی نمایندگان و داستانهای حاشیهای پس از آن حال نوبت به سناریوی دیگری رسیده است. پرواضح است که در ترازوی اقتصادی کشور هرازگاهی مشکلات عدیدهای که مانند قارچ در اطراف و اکناف مزرعه تجاری ایران رشد و نمو پیدا میکند، حسابوکتاب معادلات را به هم میریزد.
در این راستا برخی نمایندگان محترم مجلس بهعنوان حامی قشرهای متعدد جامعه درصدد پیدا کردن راهکارهای جدیدی هستند تا اعتراضات و بعضاً انتقادات خود را به وضع نامناسب موجود به گوش مسؤولان برسانند.
افزایش واردات میوه و داغ شدن بازار دلالی از جمله همان سوژههایی بود که باعث شد یکی از نمایندگان رفتاری متفاوت و البته جالب توجهی در برخورد با رشد تصاعدی واردات بهکار بگیرد؛ آن هم به شکل خوردن میوه با ولع بسیار پشت یک تریبون رسمی!
اینکار در جایگاهی که شخص برای رسیدن به آن بهدنبال رأی مثبت و موافق مردم و همشهریان خود است، در نگاه اول کمی نامتعارف به نظر میرسد.
حال بد نیست نگاهی به کمبودها و نقصان موجود در بازار اقتصادی کشور بیندازیم تا ببینیم برای اعتراض به هریک از موارد چه رفتار و واکنش بکری را میتوان نشان داد؟
مثلاً برای اعتراض به افزایش قاچاق یا روند صعودی مصرف دخانیات و پایین آمدن سن اعتیاد باید چه راهکاری در پیش گرفت؟ یا در کدام قالب جدید میتوان به گرانی پیاز و سیبزمینی اعتراض کرد؟! و…
اما آنچه که تاکنون در چارچوب انتقادات رسم بوده، فلسفهای جداگانه به خود اختصاص داده است. واکنش انتقادی در اقشار متفاوت جامعه از روزمرگیهای مرسوم گرفته تا بالاترین سطوح سیاسی، هنری و ورزشی هریک زبان خاص خود را میطلبد.
ملموسترین این انتقادات را هرروزه در خیابانها با زدن بوقهای ممتد رانندگان مشاهده میکنیم.
یا رشتههای ورزشی که بیشتر با توپ سرو کار دارند، اعتراض و یا اخطار با نشان دادن کارتهای زرد و قرمز از سوی داور به بازیکن خاطی نشان داده میشود. در تشک کشتی مربی با پرت کردن یک شی مانند عروسک اعتراض خود را علنی میکند.
در بخش سینما و تئاتر نیز با اعطای زرشک طلایی به فیلم یا بازیگر در فستیوالها به نماد اعتراضی جان بخشیده میشود. در رسوم اداری با نوشتن یک نامه مکتوب اعتراضات علنی میشود. اما تلخترین نوع اعتراض که در یک برهه به شدت رواج پیدا کرده بود، خودسوزی کارگران و کارمندان معترض مقابل سازمان و کارگاه مربوطه بود. این موارد مشتی از نمونه خروارها انتقادی است که تاکنون قابلیت ظهور و بروز پیدا کردهاند.
حال چه شده که در دنیای ملون اعتراضات و انتقادات، کار به جایی رسیده است که در عرصه مهم سیاست و اقتصاد از پشت تریبون و یک جایگاه رسمی باید با میوهخواری اعتراض در یک مورد خاص به سمع و بصر مدیران ذیربط رسانده شود؟!
رسیدن از کارت قرمز – زرد و یا بدهبستان زرشکهای طلایی به میوهخواری از نوع گلابی و هلو، در نوع خود رفتار بسیار جالب توجهی است! اما آیا بهواقع شیوه اعتراض کردن در صحن مجلس تغییر اساسی کرده است؟ این بدعت و نوآوری را باید به فال نیک بگیریم ؟! آیا توقعات مردم بدین شکل برآورده میشود و این رفتارهای اعتراضی نتیجهبخش خواهد بود؟!
حال در پی سناریوی انتقادات مبتکرانه و درزکردنشان به بیرون از مجلس، برخی نمایندگان صلاح را در این دانستند تا با محدودیت حضور خبرنگاران و عکاسان از اطلاعرسانیها ممانعت کنند. اما واقعاً دیوارکشی و سانسور علاج کار است؟ به فرض با اعمال ممیزی از درج و نشر این اخبار حاشیهای ممانعت نیز بشود؛ در این صورت چه تضمینی وجود خواهد داشت تا با پنهانکاری، در برخوردهای بینالمللی با سران و مسؤولان خارجی رفتارهای اینچنینی تکرار نشود؟!
همانگونه که نمایندگان به یادگیری الفبای رفتار دیپلماتیک نیازمند هستند؛ به همان میزان باید توجه و دقت کافی در برخوردها و سخنان خود نیز مبذول کنند، بنابراین نباید با حذف رسانه صورت مسأله را پاک کرد و یا بهدنبال توجیه رفتارهای غیرمتعارف بود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.