باغوحش یا جهنم حیوانات؟! در شرایطی که باغوحشها و مراکز نگهداری از حیوانات در کشور در شرایط نامناسبی به سر میبرند و جان حیوانات در این مراکز در خطر است، مسؤولان سازمان محیطزیست تاکنون هیچ اقدامی برای استانداردسازی این مکانها انجام ندادهاند. به گزارش سینا پرس،سازمان حفاظت از محیطزیست کشور تنها دو باغوحش ارم و […]
باغوحش یا جهنم حیوانات؟!
در شرایطی که باغوحشها و مراکز نگهداری از حیوانات در کشور در شرایط نامناسبی به سر میبرند و جان حیوانات در این مراکز در خطر است، مسؤولان سازمان محیطزیست تاکنون هیچ اقدامی برای استانداردسازی این مکانها انجام ندادهاند.
به گزارش سینا پرس،سازمان حفاظت از محیطزیست کشور تنها دو باغوحش ارم و باراجین را مطابق با شرایط استاندارد نگهداری حیوانات معرفی میکند و مسؤولان خودشان هم به این مسأله آگاه هستند که سایر باغوحشهای کشور از این دو نمونه داخلی هم بسیار عقبتر و بیکیفیتتر هستند، تا چه رسد به مقایسه با نمونههای جهانی.
به گفته مدیرکل دفتر صید و شکار سازمان محیطزیست، در سال ٩٢ حدود ٦٦ باغوحش و باغ پرندگان در کل کشور وجود داشته که ٦٠ درصد از آنها فاقد مجوز بودهاند.
در حالیکه سالها از انتشار گزارشهایی مبنی بر شرایط نامساعد مراکز نگهداری حیوانات در کشور میگذرد، مسؤولان سازمان محیطزیست معتقدند که نباید این مراکز را تعطیل کرد چراکه جایی برای نگهداری از حیوانات این مراکز وجود ندارد. آنها ادعا میکنند که اوضاع باغوحشها در کشور بهبود پیدا کرده و جای نگرانی نیست اما حقیقت این است که شرایط این مجموعهها در مقایسه با گذشته هیچ تغییری نکرده است و با اینکه در سالهای اخیر دستورالعمل استانداردسازی باغوحشها به مراکز ابلاغ شده است، بسیاری از این مراکز تا به حال حتی به شرایط استاندارد نزدیک هم نشدهاند.
در حالیکه باغوحش در هر کشور میتواند جاذبه گردشگری مهم و ارزشمندی قلمداد شود که راه آشنایی با تنوع زیستی را در آن کشور برای گردشگران باز کند، متأسفانه در کشور ما وضعیت باغوحشها به گونهای است که بازدیدکنندگان تنها با احساس درد و ناراحتی این مکانها را ترک میکنند.
حیوانات در قفسهای تنگ زجر میکشند
باغوحش شیراز، جهنمی برای حیوانات است. شرایط بسیار بد بهداشتی، قفسهای تنگ و کوچک، تغذیه نامناسب و بیماریهای کشندهای که به جان حیوانات افتاده است. در شرایطی که خرس قهوهای یک گونه در معرض انقراض است و با انقراض آن، اکوسیستم دچار مشکل میشود، این جانور در باغوحش شیراز در قفسی نگهداری میشود که آنقدر کوچک است که حتی جای راه رفتن هم ندارد. این حیوان از طریق خاک، بیماریهایی را که به او منتقل میشود دفع میکند اما در شرایط نگهداریاش در باغوحش امکانی برای این کار ندارد.
در باغوحش شیراز اگر شیر صاحب تولهای شود آن توله از بین میرود چراکه شیر مادر شرایط مناسبی برای نگهداری از فرزندش ندارد در صورتیکه در طبیعت بهراحتی از او مراقبت میکند.
در باغوحش سمنان که در سال ۹۰ راهاندازی شده است، بوی تعفن به مشام میرسد. بهداشت و تغذیه فاجعهبار حیوانات این باغوحش، ناامیدکننده است. یکی از مسؤولان این مرکز میگوید که نگهداری و مراقبت صحیح حیوانات این باغوحش، ماهانه دو تا ۳ میلیون تومان هزینه دارد که این مبلغ از طرف سازمان حفاظت از محیطزیست تأمین نمیشود.
در باغوحش بابلسر هم داستان غمانگیزی در جریان است. این باغوحش چند وقت پیش درپی انتشار گزارشی از وضعیت نگهداری نامناسب خرسها تعطیل شد اما پس از مدتی و بدون ایجاد تغییرات اصلاحی خاصی دوباره شروع بهکار کرد.
شرایط دردناک زندگی خرس قهوهای بابلسر
در این باغوحش وضعیت حیوانات تا جایی اسفبار است که شیر بهعنوان یک حیوان گوشتخوار به خاطر فشار گرسنگی علف میخورد و شبها از شدت گرسنگی فریاد میکشد و خواب مردم آن منطقه را آشفته میکند!
شترهای این باغوحش تبدیل به پوست و استخوان شدهاند و غازها و اردکها با آب و گل شکم خود را سیر میکنند.
در باغوحش کاسیت خرمآباد با وجود تعداد زیاد حیوانات گوشتخوار، هیچ نظارت دامپزشکی وجود ندارد و حیوانات در رنج و عذاب به سر میبرند. دو سال پیش در این باغوحش دو گوزن زرد ایرانی مردند، یکی در اثر مارگزیدگی و دیگری بهدلیل بارداری! اما با گذشت دو سال از این اتفاق تلخ، هنوز هیچ اقدامی در جهت استانداردسازی این باغوحش صورت نگرفته است.
این وضعیت دردناک و تأسفبار در باغوحشهای ایران زمانی به سامان میرسد که یک قانون حمایتگر برای این مراکز تصویب و اجرا شود، در غیراین صورت همچنان شاهد درد کشیدن حیات وحش مظلوم کشورمان خواهیم بود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.