حال و روز وخیم بافتهای فرسوده پس از نوسازی نوسازی بافتهای فرسوده در شرایطی که کشور با کمبود مسکن مواجه است و از سوی دیگر خطر وقوع زلزله مناطق مختلف کشور را تهدید میکند، یک اجبار است. به گزارش صما، در همین راستا رییسجمهوری نیز با تأکید بر لزوم نوسازی بافتهای فرسوده در دولت دوازدهم، […]
حال و روز وخیم بافتهای فرسوده پس از نوسازی
نوسازی بافتهای فرسوده در شرایطی که کشور با کمبود مسکن مواجه است و از سوی دیگر خطر وقوع زلزله مناطق مختلف کشور را تهدید میکند، یک اجبار است.
به گزارش صما، در همین راستا رییسجمهوری نیز با تأکید بر لزوم نوسازی بافتهای فرسوده در دولت دوازدهم، گفته است: نوسازی ساختمانهای کهنه نه تنها مشکل اهالی آن منطقه را حل میکند؛ بلکه مسکن مورد نیاز سایر افراد را نیز در کشور تأمین خواهد کرد.
حسنروحانی با بیان اینکه مسکن از طریق خاصی با همکاری بخش خصوصی قابل حل بوده و مهمترین میدان حل آن نیز بافت فرسوده است، تأکیدکردهاست: قطعاً احداث ساختمانهایی در بیابان بدون بهرهمندی از هیچگونه امکانات روبنایی و زیربنایی فایدهای نداشته و ما باید این اقدام را در بافت فرسوده که دارای تمامی خدمات چون آب، برق، گاز و… است انجام دهیم.
اما در این میان، به نظر میرسد که باید سیاستها و طرحهای خاصی برای تشویق سازندگان مسکن جهت ورود به بافتهای فرسوده دیده و اجرایی شود تا از این طریق نوسازی و بهسازی این بافتها تسریع شود.
تأثیر وام نوسازی بر رونق ساخت و ساز در بافت فرسوده
در همین راستا ماه گذشته وزارت راه و شهرسازی به منظور تسریع در نوسازی بافتهای فرسوده، از تسهیلات جدید ۸۰ میلیون تومانی سیستم بانکی برای تشویق انبوهسازان به نوسازی این بافتها رونمایی کرد تا سازندگان مسکن بیش از گذشته انگیزه ورود به این حوزه را داشته باشند.
نرخ سود این تسهیلات تشویقی که گفته شده تنها به انبوهسازان تعلق میگیرد؛ برای بافت فرسوده ۸ درصد و برای سایر بافتهای شهری ۹٫۵ درصد اعلام شده که هر دو جنبه خرید و ساخت و ساز را پوشش میدهد.
حال اینکه این تسهیلات چه تأثیری در تسریع نوسازی بافتهای فرسوده میگذارد و آیا اساساً در این زمینه اثرگذار است یا خیر، پرسشی است که فعالان ساختمانی در پاسخ به آن میگویند: حتی قبل از ابلاغ تسهیلات ۸۰ میلیونی، به منظور مشارکت انبوهسازان در بافتهای فرسوده، اعطای تسهیلات نوسازی با درصد سود کمتر از وامهای دیگر انجام میشد و بهترین شاخص ارزیابی اثرگذاری این تسهیلات، مدت زمانی است که از ابلاغ آن سپری شده، اما تأثیر معناداری بر رونق ساخت و ساز در بافت فرسوده به همراه نداشته است. بنابراین به صرف افزایش تسهیلات نوسازی، نمیتوان گفت که مشکل و پیچیدگی خاصی در این حوزه وجود ندارد و نوسازی بافتهای فرسوده اقدامی سهل و ساده است.
به گزارش صما، البته هرچند ارایه وامهای تشویقی میتواند در راستای نوسازی بافتهای فرسوده بسیار مؤثر باشد، اما بدون شک لازم است که این تسهیلات صرفاً به متخصصان حرفه ساخت و ساز و انبوه سازان واقعی ارایه و شرایطی پیشبینی شود که فقط سازندگان دارای پروانه و دارای ظرفیت مدیریتی و سرمایهگذاری از سوی انجمنها و نهادهای ذیربط برای گرفتن این تسهیلات معرفی شوند. با این حال عملاً میبینیم که این تسهیلات مستقیما به مالکان پرداخت میشود و به این ترتیب نقدینگی به دست افراد غیرمتخصص میافتد. از طرفی مسأله مهمتر این است که سازندگان و انبوهسازان تنها به تسهیلات و وامهای نوسازی وابسته نباشند و با اتکا به توان مالی و سرمایه خود توانایی فعالیت در این حوزه را داشته باشند.
تبعات نوسازی انبوه و بیبرنامه در شهرها
اما کارشناسان مسکن در کنار تأمین اعتبار و نقدینگی لازم برای نوسازی بافتهای فرسوده، به مسایل و تبعات اجتماعی ناشی از نوسازی انبوه و بیبرنامه بافتهای فرسوده اشاره میکنند و هشدار میدهند که اجرای این گونه برنامهها نه تنها کمکی به احیای این بافتها نکرده، در برخی مواقع، حتی روح زندگی را هم از این بافتها گرفته است.
به باور آنها، طی دو دهه اخیر اجرای برنامهها و طرحهایی برای نوسازی بافتهای فرسوده در مناطقی مثل محدوده شهید هرندی و سیروس تهران، منجر به وخیمتر شدن وضعیت در کلانشهر تهران شده و این بافتها را به محلاتی برای بزهکاری و تجمع معتادان تبدیل کرده است.
از همین رو، به عقیده آنها مشکل بافتهای فرسوده صرفاً با ساخت و ساز در این مناطق حل نمیشود. در واقع در این بافتها مباحث کالبدی مطرح نیست و مباحث انسانمدار باید در آنها مطرح شود. به این معنا که در فرایند نوسازی هر محله، یک طرح توسعهای برای آن محله تعریف شود تا در حین توسعه، نوسازی آنها انجام شود.
براساس این گزارش، یکی از پیشنهاداتی که طی سالهای اخیر به کرات برای نوسازی بافتهای فرسوده ارایه شده، تجمیع قطعات و خانههای کوچک است تا از این طریق اقدام به ساخت ساختمانها و مجتمعهای مسکونی در این مناطق شود.
در همین راستا کارشناسان با انتقاد از ارایه این قبیل طرحهای کلی و عمومی برای بافتهای فرسوده، این طرح را غیرکارشناسی میدانند و میگویند: چنین طرحهایی بهطور همهجانبه دیده نشده است.
نگاه مهندسی به بافت فرسوده اشتباه است
براساس اظهارات آنها، بافتهای فرسوده مثل یک موجود زنده و یک انسان هستند که هر قسمت از این بافتها معنا و کارکرد خاص خود را دارند. بنابراین ما نمیتوانیم برای تمامی این بافتها یک نسخه جمعی بپیچیم و تجمیع را راهحل نوسازی بافتهای فرسوده در نظر بگیریم و در عین حال تأکید کنیم که پلاکسازی صحیح نیست و نباید انجام شود.
چرا که اصولاً نگاه مهندسی به بافت فرسوده، یک نگاه اشتباه است و باید با یک نگاه اجتماعی، فرااقتصادی و فرامهندسی به موضوع بافتهای فرسوده پرداخته شود.
به باور صاحبنظران، آنچه مسلم است، نوسازی کالبدی و نوسازی ساختمانی بافتهای فرسوده باید در قالب احیای زندگی در این بافتها مطرح شود و اینها مباحثی است که متأسفانه جامعه، مسؤولان و حتی مطبوعات از آنها غفلت میکنند.
بنابراین تئوریهایی از این قبیل که پلاکسازی در بافتهای فرسوده یک سیاست اشتباه بوده و «تجمیع» راهکار بهتری برای نوسازی بافتهای فرسوده است، درواقع به نوعی بایپس کردن مسأله و ناآشنایی با کلیات و ماهیت این موضوع است که منجر به ارایه اینگونه راهحلهای سادهانگارانه میشود.
در مجموع باید گفت، تنها اعطای تسهیلات برای نوسازی بافتهای فرسوده کافی نیست و باید زیرساختهای دیگری هم در این زمینه مورد توجه قرار گیرد که از جمله مهمترین موضوعات، توجه به مباحث انسانمدار و مسایل اجتماعی و فرهنگی در این بافتها است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.