کاهش نرخ سود بانکی! من نمیدانم این چه حکمتی دارد که اینقدر رسانهها و مردم و حتی برخی از مسؤولان به این نرخ سود بانکی و کاهش آن حساسیت دارند، یعنی از هر چند نفر! یک نفر هم پیدا نمیشود که با شنیدن خبر کاهش دستوری نرخ سود بانکی، گل از گلش بشکفد و […]
کاهش نرخ سود بانکی!
من نمیدانم این چه حکمتی دارد که اینقدر رسانهها و مردم و حتی برخی از مسؤولان به این نرخ سود بانکی و کاهش آن حساسیت دارند، یعنی از هر چند نفر! یک نفر هم پیدا نمیشود که با شنیدن خبر کاهش دستوری نرخ سود بانکی، گل از گلش بشکفد و آن را به فال نیک بگیرد و بر اساس آن، برنامه خرید و تولید و تجارت خود را تنظیم کند !
یکی میگوید این کاهش، نمایش است، آن یکی ویترینیاش مینامد، برخی غیرواقعی و تبلیغاتی میخوانندش و مابقی هم سیاسی کاری و مصرف روانی و از این قسم چیزها.
ما که میگوییم که برحسب تجارب ارزشمند هوشنگخانی، ایندفعه با دفعات قبل تومنی دهقرون توفیر دارد
رییس که گفته است کم میکنیم، رییسِ رییس هم که قانونش را ابلاغ کرده است، قائممقامی هم گفته، نرخ که بکشد پایین، هزینه تولید با آن به نقصان میرود و در نتیجه قیمت کالای وطنی رقابتی میشود و مردم هم استقبال میکنند و کسب و کار راه میافتد، فقط برای کاهش نرخ سود مانع ذهنی وجود دارد! (ما که این مانع ذهنی را نفهمیدیم، اگر شما فهمیدید به ما هم بگویید!)
بنده از اینکه قرار است یک دستوری صادر شود ولی بالا و پایین و چپ و راست آن لحاظ نشود و دخل و خرج بانکها به هم نرسد و در همچنان بر یک پاشنه بچرخد و همه چیز به خوبی به پیش رود، مشکوکم، اما از آنجا که خوشبینی ذاتی در جنابمان فوران میکند، میگوییم خدا را چه دیدی، شاید اینبار بشود که آب در هاون کوبیدن هم، برای خودش فواید بسیار داشته باشد! ظریفی میگفت صدبار دستور دادی و دیدی ثمرش را، زیرساخت چه بدی داشت که یکبار ندیدی! حالا این که این ظریف مانند آن ظریف معروف، کارش را بلد نیست به ما ربطی ندارد، اما از قدیم گفتهاند که گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، البته آنکه به جایی نرسد، فریاد است.
ما که همانند اکثر مردمان کشورمان، بهلحاظ شرایط این چندین و چند ساله، صبرمان زیاد شده است و اصولاً اگر صبر نکنیم و صبور نباشیم، کار دیگری از دستمان بر نمیآید، اما امیدواریم جوجههایی که آخر پایین میشمارند، کم و کسری نداشته باشد و این پولهای از سپرده خارج شده و یا آن تسهیلات ارزان شده، راهشان را به بازار دلار و ارز پیدا نکنند و این وسط دعوا بر سر لحاف ملا بالا نگیرد و صنعتگر بینوا، سیبل نشود.
یک چیزهایی قدیمتر بود به اسم وجوه اداره شده و اعتبارات دولتی و نمیدانم خطوط اعتباری که از قبلش به خلقا… تولیدکننده وام ارزان میدادند، نمیدانم چرا مسؤولان محترم مربوطه زور اضافی میزنند، خب آن وجوه و اعتبار و خطوط را قانونش را بگذرانید و مصوب کنید و برداشت کنید و سهم هر بانک را هم معلوم کنید و قال قضیه را بکنید، دیروز نرخ میرود بالا، امروز پایینش میکشید، فردا خودجوش عمل میکند، روز بعد کلاً تعطیلش میکنید، آخر کار هم میفرمایید اختیار با بانک و مشتری و خواهران و برادران چینی، هرکه زورش رسید هرکاری دلش میفرماید همان کند، عدهای وام نجومی بلاعوض میگیرند و عدهای قید صنعت و تولید را میزنند به کف خیابان فردوسی تشریف فرما میشوند، عدهای هم میسوزند و میسوزانند و خواهران و برادران چینی، قدرشناسانه به جای ما زحمت میکشند و تولید میکنند و دلار بیماری هلندی را میگیرند و خم به ابرو نمیآورند.
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.