واردات مدیر و مدیران صادراتی! همین چند ماه پیش بود که یک مسؤول فرمودند که باید برویم از بلاد خارجه، مدیر اقتصادی وارد کنیم، خب، عدهای کلی ذوق کردند و بهبه و چهچه فرمودند، عدهای دیگر هم چنان رگ گردنی شدند و عرق ملیشان زد بیرون که کم مانده بود قام و قلم گوینده […]
واردات مدیر و مدیران صادراتی!
همین چند ماه پیش بود که یک مسؤول فرمودند که باید برویم از بلاد خارجه، مدیر اقتصادی وارد کنیم، خب، عدهای کلی ذوق کردند و بهبه و چهچه فرمودند، عدهای دیگر هم چنان رگ گردنی شدند و عرق ملیشان زد بیرون که کم مانده بود قام و قلم گوینده را مثل دسته گل، بشکنند و تحویلشان دهند.
این وسط، نه کسی دنبال مدیر خارجی رفت و نه کسی مدیر خارجی سر کار گذاشت و نه کسی هل من مبارز سر داد. ما هم خیلی به این بحث مدیر خارجی آوردن و نیاوردن و صغری، کبری آن کاری نداریم، ولی عرض مبارکمان این است، به جای آنکه راه سخت و پر حاشیه واردات مدیر خارجی را طی کنید، روشهای دیگری را نیز امتحان کنید، بلکه اقتصاد و مدیریت یک تکانکی بخورد و هر روز با قانون و بخشنامه و مقررات جدید در حال اصلاح ساختار و زیر ساخت و بتونهکاری و جرح و تعدیل نباشیم.
پیشنهاد هوشنگخانی ما این است که یا به جای واردات مدیر، اقدام به تبادل مدیر بشود و یا در زمینه صادرات مدیر برنامهای، رایزنی و مذاکرهای انجام شود. با انجام روش اول، دیگر کسی پیدا نمیشود که زبانمان لال بگوید ما داریم مدیران وطنی را زیرسؤال میبریم و آتو دست بدگویان و بد دلان میدهیم، یکی میدهیم، یکی میگیریم، حالا جواب نداد، ده تا میدهیم، یکی میگیریم! بالاخره باید از یک جایی شروع کنیم، نهایت امر این است که چند تا مدیر وارد میکنیم و به همان تعداد، به مدیران داخلی مرخصی با حقوق و مزایا و پاداش میدهیم و ایشان را به سفر خارجی و سیر و سیاحت و حتی سیر و سلوک، رهنمون میکنیم!
البته اصلح آن است که همزمان با روش اول (تبادل مدیر) روش دوم که همان صادرات مدیر است را نیز در دستور کار قرار دهیم، انجام آن هم بنظرم خیلی سخت نیست، فیالمثل با یک دانشگاه در آنطرف آبهای دور (هرچه دورتر، بهتر) یک تفاهمنامهای امضا شود و مدیران را گروهی بفرستیم برای گرفتن مدارک عالی، دکتری بگیرند، فوق دکتری بگیرند، بعدش هم اگر هنوز به سن بازنشستگی نرسیده بودند، اجازه دهیم آنقدر دکتری و فوق دکتری بگیرند تا موعد بازنشستگی آنها فرا رسد.
به هر حال، پیشنهاد این دو روش، کاری بود که از دست ما برمیآمد، ظاهر و باطن! حال جنابان مدیر و مسؤول و حتی خیلی مسؤولها، اگر صلاح دانستند به آن عمل کنند اگر هم نه، که نه! لااقل سن بازنشستگی مدیران را چندین و چند سالی کاهش دهند، بلکه این روش افاقه کند و چند تا مدیر جوان آتیه دار پر انرژی ریشه ندوانیده! بیایند سر کار تا ببینیم بعدش خدا چه میخواهد.
البته باید متذکر شوم که باید قبل از شروع بهکار مدیران محترم خارجی، برای ایشان دوره آموزشی توجیهی فشرده گذاشته شود، تا دوزاری ایشان بیفتد که حواسشان باشد که در اینجا کسی همینطوری و وقتی تقی به توقی میخورد، استعفا نمیدهد، همیشه همه مقصرند الا مسؤول مربوطه، قانون و مقررات برای دور زدن درست شدهاند، گفتار درمانی، توجیهفرمایی و کی بود کی بود من نبودم، اصول ۳گانهای است که یک مدیر باید بداند و بهکار گیرد و از همین قسم آموزشهای فشرده، وگرنه مدیران خارجی میشوند تافته جدا بافته و کلاً نظام کار به هم میریزد و هر کسی راه خودش را میرود.!
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.