بانک یا بورس؛کدام بهتر است؟

  با توجه به این‌که بازار سرمایه مکانی برای جذب سرمایه از سرمایه‌گذار به سرمایه‌پذیر است، بهترین نهاد مالی جهت تأمین مالی بلند‌مدت شرکت‌ها با کم‌ترین هزینه است. به تبع بخشی از این نقدینگی می‌تواند جذب بازار سرمایه شود. به گزارش اقتصادنیوز، اقداماتی که تاکنون دولت برای حل مشکلات اقتصادی پس از اجرای برجام در […]

 

با توجه به این‌که بازار سرمایه مکانی برای جذب سرمایه از سرمایه‌گذار به سرمایه‌پذیر است، بهترین نهاد مالی جهت تأمین مالی بلند‌مدت شرکت‌ها با کم‌ترین هزینه است. به تبع بخشی از این نقدینگی می‌تواند جذب بازار سرمایه شود.

به گزارش اقتصادنیوز، اقداماتی که تاکنون دولت برای حل مشکلات اقتصادی پس از اجرای برجام در نظر گرفته است. قدم اول کاهش نرخ سود بانکی است که در اواخر اسفند سال گذشته انجام شد تا با پایین آوردن نرخ بهره متناسب با تورم زمینه خروج از رکود اقتصادی را فراهم کند. سیاستی که با توجه به گفته‌های اخیر مسؤولان بانک مرکزی به نظر می‌رسد ادامه دارد.

آنچه مشخص است؛ بانک‌ها در حال حاضر چند چالش اساسی برای کاهش نرخ سود دارند. اول؛ مؤسسات مالی غیرمجاز هستند که بخش قابل توجهی نقدینگی را در خود حبس کرده‌اند و باید با نظارت بانک مرکزی و ارایه راهکارهای اساسی برخوردهای لازم با این مؤسسات مالی اعتباری صورت بگیرد. دوم؛ تمایلات بانک‌ها به بنگاه‌داری در ادوار گذشته بود.

بسیاری از بانک‌ها برای حفظ سپرده به خاطر سرمایه‌گذاری آن‌ها به خصوص در زمین و ساختمان با کمبود منابع مواجه شده‌اند به همین خاطر برای حفظ قدرت مالی خود مجبور به بالا نگه‌داشتن نرخ سود هستند.

حال با توجه به مصوبات اخیر و الزام بانک‌ها برای افزایش سرمایه و پرداخت بدهی‌های دولت به بانک مرکزی و برخوردهای صحیح و کنترل مؤسسات مالی غیرمجاز به مرور پتانسیل کاهش نرخ بهره واقعی وجود دارد با کاهش نرخ بهره قدرت تسهیلات‌دهی بانک‌ها افزایش پیدا کرده و گردونه اقتصادی به چرخش در می‌آید و شاید با گردش اقتصاد و افزایش البته تقاضای مصرفی در بخش مسکن بانک‌ها از کمبود منابع مالی ناشی از سیاست‌های پولی و مالی نادرست رهایی پیدا کنند.

 با توجه به توضیحات فوق در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که چشم‌انداز نرخ بهره در ایران نزولی است و دیر یا زود این امر اتفاق خواهد افتاد. حال سؤالی که پیش می‌آید کدام بازار در اقتصادمان برای جذب سرمایه‌ها مناسب هست؟

طبق برنامه‌های دولت هدف از کاهش نرخ سود سوق دادن نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد یعنی بخش تولید است نه بازار ارز و طلا که جنبه سفته بازی دارند. هدف دولت افزایش تولید ناخالص داخلی با تحریک طرف تقاضا و افزایش سطح عرضه در اقتصاد است. در این شرایط به بازار سرمایه بازار مناسبی با توجه به اهداف دولت برای سوق دادن نقدینگی به سمت بخش‌های تولیدی است.

با توجه به این‌که بازار سرمایه مکانی برای جذب سرمایه از سرمایه‌گذار به سرمایه‌پذیر است، بهترین نهاد مالی جهت تأمین مالی بلند‌مدت شرکت‌ها با کم‌ترین هزینه است. به تبع بخشی از این نقدینگی می‌تواند جذب بازار سرمایه شود.

 رشد ۳۰ درصدی شاخص بورس با اجرای برجام و قدم اول کاهش نرخ سود و پذیرش متعدد شرکت‌ها در بورس و فرابورس، نشان می‌دهد بخشی از این نقدینگی می‌تواند از طریق بازار سرمایه به‌طور غیرمستقیم وارد بخش واقعی اقتصاد شود.

بنابراین باتوجه به این‌که چشم‌انداز نرخ سود کاهشی است و بازار سرمایه با جذب تنها بخشی از نقدینگی محبوس شده می‌تواند رشده‌ای خیره‌کننده‌تری نسبت به ماه‌های گذشته نشان دهد. بنابراین سرمایه‌گذاری با دید بلندمدت در بازار سرمایه با توجه به برطرف شدن تنش‌های سیاسی و کم شدن ریسک سیستماتیک بازار بسیار منطقی‌تر از سپرده‌گذاری سرمایه در بانک‌ها است.

 

شایان کرمی