بررسی علل تأخیر زمان اجرای پروژههای عمرانی شهری با توجه به عوامل پروژه حاکمیت روابط به جای ضوابط در نظام برگزاری مناقصات احسانا… اشتهاردیان سید مسعود نصر آزادانی چکیده تأخیر، کندی وعدمپیشرفت در پروژههای عمرانی شهری که سبب عدمایجاد مدیریت شهری پایدار میگردد، حاکی از وجود موانع و مشکلات ریشهای در اجرای طرحهای ارزشمند شهری […]
بررسی علل تأخیر زمان اجرای پروژههای عمرانی شهری با توجه به عوامل پروژه
حاکمیت روابط به جای ضوابط در نظام برگزاری مناقصات
احسانا… اشتهاردیان
سید مسعود نصر آزادانی
چکیده
تأخیر، کندی وعدمپیشرفت در پروژههای عمرانی شهری که سبب عدمایجاد مدیریت شهری پایدار میگردد، حاکی از وجود موانع و مشکلات ریشهای در اجرای طرحهای ارزشمند شهری میباشد که بازسازی و توسعه فضای شهری را بهطور جدی در معرض تهدید قرار میدهد. به این منظر توسعه شبکه راهها در پروژههای عمرانی درونشهری(مانند راه، پل وتونل) با توجه به ویژگیها و محدودیتهای خاص خود بسیار حایز اهمیت میباشد. لذا در این تحقیق ضمن بررسی مختصر از سوابق افزایش زمان اجرا و تحقیقات انجام شده در ایران و دیگر کشورها، به بررسی علل افزایش زمان در تعدادی از پروژههای راه، پل و تونل شهر تهران پرداخته شده است. در نتایج بهدست آمده مشخص شد که اکثر پاسخدهندگان دلایل مرتبط به ضعف کارفرما را علت اصلی افزایش زمان پروژهها میدانند و دلایل مربوط به پیمانکار و مشاور در ردههای بعدی قرار دارند. در آخر به تحلیل این نتایج و ارایه راهکارهایی برای این ضعفها پرداخته شده است که نتایج آن اصلاح برخی ساختارها و باورها در امر مدیریت شهری است که بتواند سبب برنامهریزی بهتر شهری در راستای ایجاد شهری پایدار میشود.
۱- مقدمه
امروزه بخش عمده سرمایه هر کشور، بهخصوص کشورهای در حال توسعه به پروژههای عمرانی و زیربنایی آن اختصاص دارد و یکی از عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر جامعه موفقیت در اجرای پروژههای عمرانی آن محسوب میگردد. کندی و عدمپیشرفت در اجرای پروژههای عمرانی شهری که سبب عدمایجاد مدیریت شهری پایدار میشود، حاکی از وجود موانع و مشکلات ریشهای در اجرای طرحهای ارزشمند شهری میباشد که بازسازی و توسعه فضای شهری را بهطور جدی در معرض تهدید قرار میدهد و از آن میتوان بهعنوان بحران پروژههای عمرانی نام برد. عمدهترین معضلی که اغلب پروژههای بزرگ با آن مواجه هستند تأخیر در فازهای مختلف و در نهایت اتمام کار پروژه میباشد. تأخیر، عمل یا رویدادی است که زمان مورد اشاره در قرارداد برای انجام عملی خاص را طولانیتر کند و بهصورت طولانی کردن مدت زمان فعالیت و یا به تعویق افتادن تاریخ شروع آن ظاهر میشود.
اگر بهرهبرداری از پروژهها با تأخیر مواجه شوند، ضمن اتلاف سرمایههای ملی برخی از آنها توجیه فنی و اقتصادی خود را از دست خواهند داد. در این منظر توسعه شبکه راهها در پروژههای درونشهری(راه، پل وتونل) نیز از اهمیت بهسزایی برخوردار بوده و بدیهی است که عدماجرای موفق و به موقع این پروژهها از نظر زمان و هزینه بهینه، علاوه بر پیامدهای منفی اعم از: منظر نامطلوب شهری، کیفیت نامناسب، اخلال ترافیکی در شبکه عبور و مرور و… موجب سلب اعتماد شهروندان از مسؤولین نیز خواهد شد. به همین منظور تلاش مسؤولان، متخصصان وکارشناسان مختلف شهری میبایست در جهت اجرای موفق چنین پروژههایی در چارچوب زمانی تعیین شده صرف گردد. چراکه از نظر جایگاه و ارزش علمی نیز، با توجه به شاخصههای مدیریت پروژه و عوامل مؤثربر موفقیت پروژهها، دستیابی به اهداف زمانی یکی از مهمترین شاخصهای موفقیت محسوب میگردد. تاکنون مطالعات متنوعی در مورد تأخیرات انجام شده است که برخی از این مطالعات درصدد تبدیل تأخیرات پروژهها به مقادیر کمی بودهاند و به کمک روشهای مختلف این موضوع را بررسی نمودهاند. برخی دیگر از تحقیقات به بررسی تأخیرات در یک صنعت یا یک کشور بهخصوص پرداختهاند که میتوان به بررسی دلایل تأخیر و افزایش هزینهها در پروژههای ساختمانی نیجریه، شناسایی دلایل تأخیرات در صنعت ساخت لبنان، بررسی پروژههای بزرگ ۱۹۹۹ در اردن، بررسی علل تأخیر – عربستان، گزارشهای پیشرفت ۱۶۴ پروژه ساختمانی و ۲۸ پروژه بزرگراه در سالهای ۱۹۹۶ در اجرا طی گزارش سازمان برنامه و بودجه، عوامل مؤثردر تأخیرات پروژههای فرودگاهی ایران، اشاره کرد. پس از بررسی این تحقیقات میتوان نتیجه گرفت که نقش عوامل اصلی پروژه(کارفرما، مشاور وپیمانکار) از اهمیت بهسزایی برخوردار بوده و شایسته است که هر ۳ عامل با نظاممند کردن مدیریت پروژهها وبا ایجاد نگرشی فرایندی به علم مدیریت پروژه در سطح کلان و در رسیدن به این هدف تلاش نمایند. در این مقاله سعی شده است تا دلایل کلیدی که منجر به افزایش زمان پروژههای راه، پل و تونل در شهر تهران میگردد شناسایی و سپس با استفاده از یک مطالعه میدانی از تجربیات مدیران فعال و صاحبنظر در پروژههای شهری، میزان اثرگذاری هرعلت در قالب ۵ گروه مشخص شود.
۲٫ آماری از افزایش زمان اجرا در داخل وخارج کشور
۲-۱٫ سازمان مدیریت وبرنامهریزی
در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، بحث طولانی شدن زمان اجرای پروژهها از سال ۱۳۴۹ در جلسات شورای اقتصاد مطرح بوده و تا این زمان ادامه یافته است. لیکن با این وجود تاکنون به ارایه و تدوین راهحلی که قانونمند نیز شده باشد منتهی نشده است.
سازمان برنامه و بودجه در گزارشی که در سال ۱۳۵۱ منتشر شده است، علل تأخیر رادر ۴ دسته به شرح ذیل طبقهبندی نموده است:
– اشتباه و عدمدقت در برآوردهای مقدماتی
– اضافه شدن حجم یا اقلام کارها، فن اجرا
– نقایص، مشکلات و روشهای اجرایی
– مشکلات متفرقه
همانگونه که مشاهده میشود بسیاری از مسایل برشمرده شده، با مسایل کنونی صنعت ساخت کشور مشابهت بسیار داشته و اغلب نیز همان مسایل عیناً در حال حاضر وجود دارند که این نشانه عدمپویایی در حل مشکلات اجرایی صنعت ساخت در کشور است.
نکته جالب توجه اینجاست که طبق ادعای سازمان برنامه و بودجه ۹۰ درصد طرحهای عمرانی افزایش زمان و هزینه داشتهاند و ۶۰ درصد پروژههای نیمهکاره نیاز به در ۱۵ سال دارند تا به اتمام برسند. گفتنی است در حال حاضر متوسط عمر پروژههای عمرانی در ایران حدود ۹ سال است که فاصله زیادی با عمر استاندارد دارد.
۲-۳٫ افزایش زمان و هزینه در کشور آمریکا
جهت آگاهی بیشتر، نمونهای از وضعیت افزایش زمان و هزینه در پروژههای کشورآمریکا مطابق جداول شماره ۱ ارایه شده است.
اطلاعات مذکور نشان دهنده آن است که افزایش زمان و هزینه پروژهها، در اکثر کشورها وجود دارد.
جدول شماره ۱: هزینه و زمان پیشبینی شده و نهایی تعدادی از پروژهها در کشور آمریکا
پروژه
هزینه (دلار) و سال اتمام پیشبینی شده
هزینه نهایی (دلار) و سال تکمیل
تونل زیرزمینی شهری بستون (Big Dig)
۶/۲ میلیارد (۱۹۸۵)
۶/۱۴ میلیارد (۲۰۰۲)
فرودگاه بینالمللی دنور
۷/۱ میلیارد (۱۹۸۹)
۸/۴ میلیارد (۱۹۹۵)
پلهای بزرگراه شهری ویرجینیا
۲۴۱میلیون (۱۹۹۴)
۶۷۶ میلیون (۲۰۰۳)
قطار سبک شهری سیاتل
۷/۱ میلیارد (۱۹۹۶)
۶/۲ میلیارد (۲۰۰۰)
۳٫ نقش عوامل در افزایش مدت اجرای پروژههای شهری
عوامل مختلف پروژه در افزایش زمان اجرا نقشهایی دارند که بعضی از این نقشها منحصربهفرد بوده و به عوامل دیگر ارتباطی ندارد. در ادامه نقش ۳ عامل کارفرما، مشاور و پیمانکار در افزایش اجرای پروژهها مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۳- نقش کارفرما
– ضعف مدیران پروژه
تخصص، تعهد و مدیریت سالم از ویژگیهای مدیران پروژه موفق میباشد. مدیر پروژه ضعیف، پیمانکار را بازوی اجرایی خود نمیداند بلکه به او بهصورت مدعی نگاه میکند که مستحق بسیاری از حقکشیها است. این مدیران به تعویق انداختن صورتوضعیتها و در پیچ و خم قراردادن مطالبات پیمانکار را جزیی از تواناییهای مدیریتی خود فرض میکنند. آنان موجب میشوند تا پروژهای که باید ظرف مدت معینی به پایان برسد دیرتر و پرهزینهتر به اتمام برسد.
– رفع به موقع معارضین(ملکی، تأسیساتی، ترافیکی وفضای سبز)
اکثر پروژههای شهری نیازمند تغییر مسیر تأسیسات زیر زمینی و هوایی مانند: لوله آب، گاز، کابل برق، فیبر نوری، … میباشد. از طرفی راههای انحراف ترافیک جهت اجرای پروژهها، عدمتوافقات به موقع راهنمایی و رانندگی جهت انحراف ترافیک، تحمل بار ترافیکی مازاد در مناطق اطراف، سختی عبور و مرور در محل کارگاه به علت وجود ترافیک محدوده و احتمال سقوط خودروها در محل گودبرداری شاخصترین مشکلات معارض ترافیکی هستند. پرداخت ضریب ترافیک به پیمانکار با ساخت و نصب تابلوها و علایم انحرافی و هزینه ایجاد مسیرهای موقت موارد هزینهساز معارضین ترافیکی است. از دیگر معضلات پروژههای شهری، عبور این پروژهها از داخل پارکها و فضای سبز میباشد. عدمداشتن مجوز قطع درختان، امکان جابهجایی درختان در فصل مناسب (سرما) و به خطر افتادن محیطزیست، مشکلات مربوطه به معارضین فضای سبز است. همچنین بعضی از مواقع جهت اجرای برخی از پروژهها باید بخشی از املاک شخصی یا دولتی تملک گردد تا پروژه بهطور کامل اجرا گردد. لذا کارفرما باید قبل از آغاز عملیات اجرایی پروژه نسبت به هماهنگی و دریافت مجوزهای لازم از دستگاهها و ارگانهایی مانند سازمان منابع طبیعی، مراکز نظامی، سازمان آب، اداره برق، گاز و… همچنین دریافت حق مالکیت افراد حقیقی، اقدام تا در هنگام ساخت مسبب تأخیر عوامل پیمانکار و افزایش هزینههای پروژه نشود.
– طرز نگرش غلط کارفرمایان به پیمانکاران
در حال حاضر تفکر غالب بر دستگاههای اجرایی این است که پیمانکاران خطاکارند مگر اینکه عکس این مسأله ثابت شود. اینگونه نگرش تأثیری جز افزایش تنش بین کارفرمایان و پیمانکاران نداشته و در سطح کلان سبب کاهش راندمان و تأخیر دراجرای پروژههای عمرانی میگردد. در حالی که جایگاه حرفه پیمانکاری درطرحهای زیربنایی عمرانی بسیار حایزاهمیت است.
– حاکمیت روابط به جای ضوابط در نظام برگزاری مناقصات
رعایت اصول و ضوابط تشریفات عقد قرارداد و نمایش پیگیریهای منطبق با روند معمول، برای تضمین دسترسی انحصاری و مستمر پیمانکاران به قراردادهای پردرآمد پیمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. اطلاع به موقع از کم و کیف شرایط واقعی و اجرایی پروژه، رفتار رقابتی و پیشنهادات احتمالی سایر پیمانکاران و روابط مستخدمین مراکز دولتی با سایر پیمانکاران، از نقاط قوت و زمینه اثرگذاری در امور پیمانی محسوب میگردد. از طرفی ترک تشریفات یا رانت قانونی و رسمی تفویضی به مدیران و دستگاهها بهطور عام میتواند به تصاحب سهلالوصول پروژهای بدون دغدغه، تخلف از قوانین و فشار رقابتی با سایر پیمانکاران توسط پیمانکاران ذینفوذ شود. اعمال نظر اشخاص حقیقی و حقوقی ذینفوذ حتی با انگیزه غیرشخصی و در راستای تحقق اهداف خیرخواهانه و عامالمنفعه نیز روند معمول انتخاب سالم پیمانکار را تحت تأثیر قرارداده مهمتر اینکه بهانه مناسبی است تا چنین رویهای، معقول تلقی گردیده و سرپوشی بر عملکرد غیرقانونی گذشته و مورد علاقه متخلف باشد.
– عدموجود مرجع حل اختلاف بین کارفرما و پیمانکار
سازوکار نظارت بر اجرای پروژه و آثار و عواقب آن، بر پیشنهاد نرخ و رغبت پیمانکاران برای مشارکت در امر ساخت و ساز، تأثیر زیادی دارد. از آنجا کهسازوکار نظارت به دلخواه کارفرما تغییر میکند و استقلال دستگاه نظارت از تشکیلات کارفرما عملاً منتفی است، لذا فضای پیمانکاری به ویژه در پروژههای بزرگ از امنیت لازم برخوردار نیست و پیمانکار یقین دارد که دستگاه نظارت نمیتواند حتی در مسایل فنی، بدون رعایت خواست کارفرما، اعمال نظر کند تا چه رسد به حل و فصل اختلافات و ادعاهای پیمانکار که باید به داوری بیطرفانه دستگاه نظارت گذاشته شود.
– تأمین منابع اعتباری مالی مطمئن
کارفرما باید نسبت به تهیه اعتبار لازم پروژه جهت اجرای سریع و جلوگیری از عوامل کاهش نقدینگی پیمانکار اقدام نماید.
– بهینهسازی هزینه اجرای پروژه
این هدف با تلفیق نظرات فنی اجرایی مشاور و پیمانکار و ایجاد توازن در ارایه نقشههای اجرایی و کارگاهی بین مشاور و پیمانکار و نیز حضور نگرش مهندسی ارزش در تسهیل شرایط پروژه و اجرای آن صورت میگیرد.
– مدیریت فنی و اجرایی مشاور و پیمانکار
اهداف نمودار سازمانی به منظور سرعت بخشیدن در اخذ نظرات پیمانکار و مشاور با توجه به ضرورتهای اجرایی است.
– روان بخشی ارتباطات اجرایی
کارفرما باید نسبت به ایجاد ارتباط روان در اجرا بهمنظور پاسخگویی سریع عوامل مسؤول در اجرا از سوی مشاور و پیمانکار اقدام نماید.
– سرپرستی و کنترل روند اجرا
کارفرما باید با هدایت و کنترل پروژه، اهداف اجرایی را در مسیر اهداف اقتصادی پروژه و توجیه آن قراردادها، مدیریت نماید.
– تأمین مصالح، تحویل کارگاه، نقاط مبنا و نقشهها
کارفرما باید نسبت به تحویل مصالحی که مورد تعهد وی است و همچنین تحویل کارگاه، نقاط مبناء، نقشهها، مشخصات فنی و ارسال نتایج آزمایشات به پیمانکار اقدام تا از افزایش مدت اجرا جلوگیری به عمل آید.
۲-۳- نقش مهندسان مشاور در افزایش مدت اجرای پروژههای شهری
– ضعف مهندسان مشاور در بررسی توجیه اقتصادی طرحها
از آنجا که امروزه مطالعات امکانسنجی بیشتر جنبه فرمایشی داشته و مهندسان مشاور نیز از افراد حاذق و باتجربه برای توجیه اقتصادی طرحها برخوردار نیستند، عموماً اکثر طرحها براساس اطلاعات تیپ و تطبیق مطالعات طرحهای گذشته تهیه و بدون داشتن توجیه اقتصادی اجرا میشوند و منابع مالی کشور به هدر میرود.
– عدمتمایل مهندسان مشاور به کاهش هزینههای ساخت پروژه
از آنجا که پرداخت حقالزحمه مشاور رابطهای مستقیم با مبلغ برآورد اولیه طرح دارد، این احتمال وجود دارد که طراحی مشاور بهصورتی انجام شود که کارهای غیرضروری یا بیش از حد نیاز در طراحی اولیه منظور گردد و پروژه دست بالا طراحی شود، در طراحی سازهها الزامات صرفهجویی رعایت نشود و یا از روشهای طراحی مدرن و کم هزینه استفاده نگردد.
– ضعف نقشههای اجرایی مهندسان مشاور
اکثر کارفرمایان ترجیح میدهند که براساس برآوردی مقدماتی و شرایطی غیرقطعی، کار را به مناقصه بگذارند و پیشنهاد نرخ بگیرند. لذا در بسیاری از مناقصات، پروژههای شهری بدون نقشههای فاز دو کامل به پیمانکاران ارجاع میشود و فرض بر این است که همزمان با آغاز عملیات اجرایی پیمانکار، مشاور نیز نقشههای فاز دو را کامل کرده و تحویل پیمانکار میدهد.
– ناآشنایی مهندسان مشاور با شرایط پروژه
براساس نظام فنی اجرایی کنونی، شرکتهای مهندسین مشاور ملزم به شناسایی نیازمندیها، ملزومات و مشکلات پروژه پیش از مرحله ساخت میباشند تا در طراحیهای خود این مسایل را لحاظ نمایند. اما به دلیل عدمآشنایی مهندسان مشاور با شرایط اجرا و کارگاه در بسیاری از موارد مقادیر برآورد شده از حجم کار، مصالح، ماشینآلات، زمان پروژه، اعتبار مالی و جریان نقدینگی مورد نیاز پروژه با واقعیت همخوانی ندارد.
۳-۳٫ نقش پیمانکاران در افزایش مدت اجرای پروژههای شهری
– ضعف مالی، تدارکاتی و اجرایی پیمانکاران
اغلب شرکتهای پیمانکار ایرانی به علت مقررات دست و پاگیر بانکها قادر نیستند ضمانتنامههای مورد نیاز را به موقع دریافت دارند از اینرو در پیشرفت امور اختلال ایجاد میشود. از طرفی مقرراتی برای بانکها وضع نشده است تا آنان بتوانند به استناد پیمانهای امضا شده در صدی از مبلغ پیمان را با بهره پایین به پیمانکاران وام پرداخت نمایند و از این طریق مشکل نقدینگی آنان حل شود. در زمینه تدارکات و خرید کالاهای مورد نیاز پروژه طبق مقررات، پیمانکاران موظفند تا قسمتی از کالای پروژهها را از کارخانههای داخلی که اغلب دولتی هستند خریداری کنند. کارخانههای سازنده که تعداد آنها کم و اغلب قدیمی هستند و با کثرت سفارش ازپروژههای مختلف مواجهاند قادر نیستند کالای سفارش شده را به موقع تحولی دهند. از دیگر مشکلات که مبتلا به کلیه مشاغل است، کم کاری است.
– پیشنهاد قیمت پایینتر از حد معقول پیمانکاران در مناقصه
از آنجا که در سیستم ۳ عاملی، پیمانکار سازنده بر مبنای پایینترین قیمت انتخاب میشود، لذا پیمانکاران گاه به عمد و یا به سهو با ارایه قیمت پایینتر از حد معقول در مناقصه رتبه اول را کسب میکنند. لذا پس از آغاز بهکار عملیات اجرایی پیمانکار برای جبران این نقیصه مجبور به استفاده از اهرم ادعا و یا سادهترین راه که همانا پایین آوردن کیفیت است، میشود. در هر دو صورت پروژهها با افزایش زمان اجرا، دعاوی احتمالی بین عوامل مختلف و افزایش قیمت تمام شده مواجه میشود.
– فقدان شرکتهای پیمانکاری بزرگ
اجرای پروژههای بزرگ مستلزم واگذاری آن به یک پیمانکار بزرگ و توانمند است. پیمانکاری توانمند است که در تمام زمینههای پرسنلی، تجهیزاتی، اقتصادی و تدارکاتی قدرت مانورهای گستردهای را داشته باشد. در کشور ما چند هزار پیمانکار وجود دارند که همگی صرفاً وابسته به مبالغ صورتوضعیتهای ماهیانه هستند که در نهایت مشکل مالی منجر به تأخیر پروژه میشود.
– کمبود شرکتهای پیمانکاری باتجربه در قراردادهای EPC
در داخل کشور پیمانکار ی که بتواند پروژهای را با گردش مالی ۱۰ میلیارد تومان در سال مدیریت نماید بسیار کم بوده و با افزایش این رقم به بالای ۲۰ میلیارد تومان میتوان مدعی شد که نهایتاً یک یا دو شرکت موفق (شاید) وجود داشته باشد. بنابراین چنانچه شرط را وجود یک شرکت پیمانکار ی توانمند بدانیم در همان ابتدای کار با مشکل مواجه هستیم. EPC اصلی برای انجام پروژه بهصورت تشکیل کنسرسیومها بین طرفهای داخلی و خارجی از جمله راهحلهایی است که بعلت اختلاف سطح قابل توجهی که شرکتهای ایرانی با شرکتهای خارجی دارند نتوانسته با قاطعیت این مشکل را مرتفع سازد.
– پیمانکاران مؤسسات و نهادهای دولتی
حضور شرکتهایی که با وابستگی دولتی یا نظامی در مناقصات موجب میشود تا بدون ارزیابی، بر پیمانکاران خصوصی ارجاع شده ودر نهایت با عدمکارآیی لازم پروژه را با تأخیر همراه میسازد.
– ضعف مدیریت پروژه در نظام پیمانکاری
سنتی بودن شیوههای مدیریتی ازجمله معضلات موجود میباشد. لذا ضرورت پیادهسازی مدیریت نوین خصوصاً وجود سیستم مدیریت پروژه در سازمانهای پروژه محور امری بدیهی است. امروزه پیمانکاران ایرانی بیشتر از ضعف مدیریتی رنج میبرند و ضعف فنی در مرتبه دوم قرار دارد. مدیریت زمان، هزینه، کیفیت، ریسک، محدوده پروژه، تدارکات، ارتباطات، منابع انسانی از جمله مقولاتی است که توجه به آنها در سیستم مدیریت پروژه الزامی است.
۴٫ روش تحقیق
در ابتدا به منظور شناسایی علل افزایش مدت زمان اجرا در پروژههای شهری، علاوه بر بررسی پروژههای راه، پل وتونل شهر تهران، با نظرسنجی از مشاوران این پروژهها فهرست اولیه و جامعی شامل ۶۵ دلیل شناسایی و جمعآوری گردید. در تهیه و تکمیل پرسشنامه از روش آقای پرچمی (۲۰۰۷) در بررسی تأخیرات پروژههای سدسازی استفاده و روش ارایه شده برای پروژههای درونشهری در این مقاله اصلاح شده است.
– طراحی پرسشنامه
با بررسی بیشتر مشخص شد که برخی از دلایل به علت اشتراک قابل حذف بوده وبرخی دیگر هم قابلیت ادغام در یکدیگر را دارند. از اینرو با جمعبندی نهایی ۴۶ مورد به عنوان دلایل افزایش مدت اجرای پروژههای شهری انتخاب وپرسشنامهای با ۴۶ علت و در قالب ۵گروه (قوانین ومقررات، کارفرما، مشاور، پیمانکار و متفرقه) تنظیم شد.
– تعداد پرسش شوندگان
ابتدا مدیران و تعدادی از کارشناسان مطلع و صاحبنظر درگیر پروژهها (با حداقل ۶ سال سابقه کار در پروژههای راه وپل شهری) و شاغل در سیستمهای کارفرما، مشاور و پیمانکار انتخاب و پرسشنامه طراحی شده برای آنها ارسال ویا بهصورت حضوری و همراه با تشریح و بحث در خصوص علل انتخاب شده، تحویل گردید.
– جامعه آماری مورد مطالعه
جامعه آماری انتخاب شده شامل ۹۲ پرسشنامه بود که ۲۵ پرسشنامه در گروه کارفرما، ۲۵ پرسشنامه در گروه مشاور و ۲۵ پرسشنامه در گروه پیمانکار مورد تأیید قرار گرفت.
۵٫ ارزیابی و تحلیل نتایج حاصل از تحقیق
پس از جمعآوری پرسشنامهها، ابتدا متوسطگیری از هر عامل(کارفرما، مشاور و پیمانکار) بهصورت مجزا انجام و مطابق جدول شماره ۳ تنظیم گردید. همانطور که مشاهده میشود در ستون آخر متوسط کل نظرات نیز ارایه گردیده است. مطابق نتایج بهدست آمده مشخص گردید از نظر هر ۳ عامل، کارفرما بیشترین نقش در افزایش مدت اجرا را داشته واز نظر کارفرماو مشاور الویت دوم مربوط به پیمانکار واز نظر پیمانکار اولویت دوم مربوط به مشاور میباشد. این موضوع درجدول شماره ۴ جمعبندی ودر نمودارهای یک الی ۳ نیز نشان داده شده است.
جدول شماره ۴: جمعبندی علل افزایش زمان اجرا ازدیدگاه عوامل
درگیردر پروژههای راه، پل وتونل شهری
علل
از نظر کارفرما(%)
از نظر مشاور(%)
از نظرپیمانکار(%)
متوسط(%)
دلایل مربوط به قوانین و مقررات
۳۶/۱
۷۶/۹
۲۳/۱۲
۷۸/۱۰
دلایل مربوط بهکارفرما
۳۴/۷۶
۰۴/۳۷
۵۲/۳۵
۷۷/۳۵
دلایل مربوط به مشاور
۶۶/۱۹
۱۰/۱۵
۰۳/۲۳
۹۳/۱۸
دلایل مربوط به پیمانکار
۴۸/۲۶
۴۸/۲۵
۵۳/۱۹
۸۳/۲۳
متفرقه
۷۴/۸
۶۴۲/۱۲
۷۰/۱۰
۶۹/۱۰
جدول ۳
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.