شبهدولتیها؛ مار هفتسر اقتصادی مجتبی قدیری سالهاست اقتصاد کشور با نرخ تورم بالا، بیکاری و هزاران مشکل دیگر دست به گریبان است. اقتصادی که سهم عمدهاش ازآن دولت است و بخش خصوصی و تعاون نهتنها سهم ناچیزی از اقتصاد را دارند که حتی در نظام تصمیمگیری نیز دخالتی ندارند. به قولی؛ دولتیها میبُرند و میدوزند […]
شبهدولتیها؛ مار هفتسر اقتصادی
مجتبی قدیری
سالهاست اقتصاد کشور با نرخ تورم بالا، بیکاری و هزاران مشکل دیگر دست به گریبان است. اقتصادی که سهم عمدهاش ازآن دولت است و بخش خصوصی و تعاون نهتنها سهم ناچیزی از اقتصاد را دارند که حتی در نظام تصمیمگیری نیز دخالتی ندارند. به قولی؛ دولتیها میبُرند و میدوزند و این بخش خصوصی است که باید این لباس بیقواره را بر تن کند و در بازارهای جهانی با این لباس بدشکل به رقابت با رقبا بپردازد.
این دوختودوز دولتیها باعث ایجاد گرههای زیادی در اقتصاد کشور شده است. گرههایی که نه با دست، بلکه با دندان هم باز نمیشوند. گرههایی که در پی خود رانتهای فراوان ایجاد کرده و در کنار اقتصاد دولتی، شاهد عرض اندام غولی به نام «اقتصاد شبهدولتی» هستیم که هیچ جنگاور بخش خصوصی را یارای به زمین زدن این غول بیشاخودم نیست. غولی که حتی در اقتصاد سیاه دست دارد و در بسیاری از سیاستگذاریهای اقتصادی نقشآفرینی میکند و این نقشآفرینی باعث شده شاهد طرحها و برنامههایی باشیم که حتی اقتصاد دولتی را با بحران مواجه کرده است.
اقتصادی که خارج از نظارتهای دولتی و بخش خصوصی بوده و هرچه خواسته انجام داده است؛ مثلاً فرار مالیاتی یکی از تخلفات این غول بیشاخودم است و سالهاست شاهد این اتفاق از سوی شرکتهای شبهدولتی هستیم. اقتصادی که از همه ظرفیتهای دولتی استفاده میکند اما سود آن نه در جیب دولت و بیتالمال میرود و نه در جیب سرمایهداران بخش خصوصی!
شبهدولتیها با یکهتازی در عرصه اقتصادی فضا را برای بخش خصوصی و تعاون که قانون اساسی هم به آنها اشاره کرده است، تنگ کردهاند و در بازار اقتصادی امروز کشور، به قول معروف بر خر مراد سوار هستند و یکهتازی میکنند.
به جرأت میتوان گفت اگر روند رشد شبهدولتیها به همین منوال ادامه داشته باشد، در کمتر یک دهه باید شاهد آن باشیم که بخش عظیمی از اقتصاد کشور نه دولتی که شبهدولتی است و نه تنها بخش خصوصی و تعاون باید سر سپرده شبهدولتیها باشند؛ بلکه ادامه بقا، باید خود را با سیاستها و طرحهای شبهدولتیها هماهنگ کنند و بخش دولتی هم باید از این رویه تبعیت کند.
اقتصاد شبهدولتی با این روند رشد، همچون مار هفتسری است که برای مرگ آن باید هر هفتسر را یکجا و به یکباره قطع کرد، چرا که تکبهتک قطع کردن سرها، باعث مرگ این مار هفتسر نمیشود و سری جدید، جایگزین سر قبلی میشود. چیزی که امروز کم و بیش شاهد آن هستیم. اما بسیاری قبول ندارند شبهدولتیها در حال تبدیل شدن به مار هفتسر هستند.
از نشانههای تبدیل شبهدولتیها به مار هفتسر، همین اجرای اصل ۴۴ و خصوصیسازی است؛ در این سالها، بسیاری از کارشناسان اقتصادی و حتی مسؤولان نظام ادعا کردهاند که این برنامه اقتصادی با شکست مواجه شده و به جای خصوصیسازی شاهد شبهدولتیسازی یا خصولتیسازی اقتصاد هستیم. این نشانهها را باید باور کرد و تا دیر نشده است، باید به جنگ این مار هفت سر رفت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.