شکاف دیجیتال و معضل انتقال فناوری!

شکاف دیجیتال و معضل انتقال فناوری! گروه IT– تقویت بنیه اقتصادی و ایجاد اقتصاد دانش محور توانمند و پویا، نیازمند گسترش و تفهیم پروسه فرایند صنعتی شدن با پایه علمی است که در این میان تکنولوژی و فناوری نقش اساسی را بازی می‌کند و از آن جا که سطح تکنولوژیک کشورهای پیشرفته در مقایسه با […]

شکاف دیجیتال و معضل انتقال فناوری!

گروه IT– تقویت بنیه اقتصادی و ایجاد اقتصاد دانش محور توانمند و پویا، نیازمند گسترش و تفهیم پروسه فرایند صنعتی شدن با پایه علمی است که در این میان تکنولوژی و فناوری نقش اساسی را بازی می‌کند و از آن جا که سطح تکنولوژیک کشورهای پیشرفته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه فاصله محسوسی دارد؛ برای کاستن این فاصله، انتقال تکنولوژی یک امر انکارناپذیر است.

به گزارش مناقصه‌مزایده، به اعتقاد صاحب‌‌نظران، کشورهای درحال توسعه نظیر ایران، علی‌رغم سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در امر فناوری و انتقال آن، به علت فقدان نهادهای لازم برای انتقال کارآمد و مؤثر و بومی‌سازی فناوری، عدم شناخت فناوری و تمرکز صرف بر خرید سخت‌افزار، در توسعه فناوری موفق عمل نمی‌کنند و تداوم این روند موجب تشدید وابستگی فناورانه و کند شدن نسبی تحرک و پویایی برای صنایع این‌گونه کشور‌‌‌ها می‌گردد.

انتقال تکنولوژی را می‌توان به صورت انتقال دارایی‌های فکری تکنولوژیکی، مهارت‌ها، دانش‌ها، تجهیزات و روش‌های ساخت از محل تولید شده یا توسعه یافته به محل دیگر، تعریف کرد.

انتقال موفق تکنولوژی نیازمند شناسایی اهداف صنعت، تکنولوژی‌های مورد نیاز، منابع تکنولوژیکی، روش‌های انتقال و عوامل مؤثر و تأثیرگذار در آن، نحوه جذب و توسعه آن دارد و انجام هر یک از آنها مستلزم به‌کارگیری متخصصین مربوطه می‌باشد، بدون استفاده از کارشناسان متخصص در این زمینه، معمولاً انتقال تکنولوژی مورد نظر صورت نمی‌گیرد و یا به‌صورت ناقص و نامناسب انجام می‌شود.

فناوری صرفاً یک ابزار فیزیکی نیست که با خرید از یک مکان به مکان دیگر آورده شود، بلکه بصیرت، اهداف و ارزش‌هاى سازندگان آن را نیز شامل می‌شود و باید متناسب با زمینه بومى، شناسایى شده، انتقال‌یافته و توسعه پیدا کند. بنابراین لازم است شرکت‌هاى دریافت‌کننده فناوری بتوانند دانش ضمنى نهفته در فناوری را نیز جذب کنند. ضعف چارچوب نهادی پشتیبان توسعه فناوری در کشور ما نیز غیرقابل انکار است. آمار‌‌‌ها نشان می‌دهند که بخش عظیمی از فعالیت‌های پژوهشی در عمل پتنت نمی‌شوند و دغدغه تجاری‌سازی آنها مطرح نیست.

از سوی دیگر، نحوه تعریف و تضمین حقوق مالکیت نیز اهمیت زیادی دارد و اجرای ضعیف و ناکارآمد آن سبب می‌شود، بنگاه‌ها به سمت فعالیت‌هایی حرکت کنند که سرمایه اندکی می‌خواهد، قراردادهای آنها کوتاه مدت و مقیاس آنها نیز کوچک باشد. در نتیجه، گرایش غالب بنگاه‌ها انجام واسطه گری و فعالیت‌های غیرمولد خواهد بود که نیاز به سرمایه اندک دارند و سهم دانایی و مهارت در آنها چندان بالا نیست. بدین ترتیب در بلندمدت، طول و عرض بنگاه‌ها، بسیار کوچک می‌شود و متعاقب آن ظرفیت‌های سازمانی که در این چارچوب شکل می‌گیرد بسیار محدود و ناچیز خواهد بود.

رفع موانع تعاملی افراد در سازمان‌ها و شکل‌گیری استارت‌آپ‌ها، شفاف‌سازی فرایندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع و پرهیز از تغییرات پی‌درپی سیاست‌های نادرست باید مدنظر سیاست‌گذاران قرار گیرد، در غیراین صورت و با تداوم روند موجود، دانش ضمنی به صورتی محدود و در بین تعداد کمی از افراد انتقال می‌یابد. بدین ترتیب، انتقال و توسعه فناوری نیز به صورت کامل انجام نخواهد شد و همچنان درگیر تفهیم بحث انتقال فناوری خواهیم ماند!

منابع

 

فصلنامه عصر مدیریت؛ دفتر مطالعات ارتباطات و فناوری‌های نوین مرکز پژوهش‌های مجلس؛ مرکز مقالات ایرنا