اتمی شدن ایران حاصل لغو برجام

اتمی شدن ایران حاصل لغو برجام ترامپ، رییس جمهور آمریکا، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی جنجالی ایراد کرد. او ذهن حضار حاضر در جلسه و بینندگان این برنامه در تلویزیون را با سخنرانی جنگ‌طلبانه خود، مشوش کرد. وی ابتدا در خصوص کیم‌جونگ‌اون و خطر بالقوه او صحبت کرد و گفت در صورت اقدامات […]

اتمی شدن ایران حاصل لغو برجام

ترامپ، رییس جمهور آمریکا، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی جنجالی ایراد کرد. او ذهن حضار حاضر در جلسه و بینندگان این برنامه در تلویزیون را با سخنرانی جنگ‌طلبانه خود، مشوش کرد.

وی ابتدا در خصوص کیم‌جونگ‌اون و خطر بالقوه او صحبت کرد و گفت در صورت اقدامات تحریک‌آمیز، آمریکا آماده است «کره را با خاک یکسان کند». اما شاید نگران‌کننده‌‌ترین بخش سخنرانی او، تهدید به لغو یک‌جانبه برجام و توصیف آن به مثابه «مایه‌شرمساری» بود. حسن‌روحانی، رییس‌جمهور ایران نیز به نوبه خود پاسخ تهدید را با تهدید داد و گفت: «اگر به هر دلیلی، ایالات متحده توافقنامه را لغو کند، به این معناست که دست ما برای هرگونه اقدامی که در راستای منافع کشور باشد، باز خواهد بود.»

اینها همه یادآور زمانی است که در سال ۲۰۰۲ ایالات متحده از توافق هسته‌ای با کره‌شمالی عقب‌نشینی کرد. اگر همین اقدام را در خصوص برجام نیز انجام دهد، احتمالاً بار دیگر با کشوری روبه‌رو خواهیم بود که توانایی ساخت تسلیحات هسته‌ای دور برد و حمله به ایالات متحده را دارد.

برجام که در سال ۲۰۱۵ به امضا رسید، بسیار شبیه توافقنامه سال ۱۹۹۴ با کره‌شمالی است که در ژنو به امضا رسید. با این تفاوت که توافقنامه کره‌شمالی تنها دو سال پس از ایجاد بحران به نتیجه رسید، ولی نگرانی‌ها در مورد ایران سال‌ها به طول انجامید و برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۲۰۱۵، یعنی ۱۳ سال پس از کشف تأسیسات مخفی غنی‌سازی اورانیوم مورد توافق طرفین قرار گرفت.

با این حال هر دو توافقنامه ساختار اساسی مشابهی داشتند: از بین بردن انزوای بین‌المللی در مقابل توقف ساخت سلاح. هر دو کشور بازرسی‌های بین‌المللی را پذیرفتند و هر دو تحت نظارت‌های فوق‌العاده، اجازه داشتند از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز استفاده کنند.

هر دو قرارداد با واکنش‌های مخالف مشابهی در ایالات متحده روبه‌رو شد. در نتیجه باعث به تأخیر انداختن تحویل نفت سنگین به کره‌شمالی و تلاش برای اعمال دوباره تحریم‌ها و عدم انجام تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران شد. این اقدامات برای منزوی نگه‌داشتن این دو کشور صورت گرفت. سپس ادعا شد که این دو کشور به قرارداد پایبند نیستند که هر دو بار مشخص شد این ادعا‌ها بی‌پایه هستند.

در مورد کره‌شمالی، در ابتدا به نظر می‌رسید دولت جورج‌دبلیوبوش قصد دارد توافقنامه را حفظ کند، اما زمانی که اطلاعات جدید نشان داد احتمالاً غنی‌سازی کره‌شمالی بیش‌تر از آنچه فکر می‌شد، پیشرفت کرده است، برای افرادی که در دولت مخالف توافقنامه بودند، فرصتی برای ضربه زدن به آن فراهم شد.

در ادامه می‌دانیم که چه اتفاقی افتاد. تا اکتبر سال ۲۰۰۶، کره‌شمالی تست‌های موشکی دوربرد خود را بار دیگر به جریان انداخت و اولین انفجار هسته‌ای خود را صورت داد. به نظر دولت بوش متوجه اشتباه خود شد و نسخه‌ای ابتدایی از چارچوبی که قبلاً با آن توافق شده بود و او با آن مخالفت کرده بود را ارایه داد: به تعلیق در آوردن برنامه‌های هسته‌ای کره‌شمالی و توافق آمریکا مبنی بر فراهم کردن یک رآکتور هسته‌ای برای تولید انرژی برای این کشور.

شاید کره‌شمالی، قبل از اولین تست سلاح اتمی، مایل به کنار گذاشتن آن در قبال روابط بهتر با کشورهای دیگر بود، اما پس از آن فرصت از دست رفت و تلاش‌های بوش و پس از آن اوباما برای عقد قرارداد هسته‌ای با پیونگ‌یانگ بی‌ثمر بود.

ترغیب یک کشور به ر‌ها کردن سلاح‌های هسته‌ای زمانی که هنوز به توانایی ساخت آن نرسیده بسیار آسان‌تر است و حالا دوباره تاریخ تکرار شده است. ترامپ نیز مانند بوش انتخابی پیش رو دارد. با این تفاوت بزرگ که علی‌رغم برنامه غنی‌سازی اورانیوم مخفیانه کره‌شمالی، ایران به توافقنامه کاملاً پایبند مانده است.

بسیاری از مقامات دولت باید بدانند که لغو این قرارداد کاملاً اشتباه است. افرادی مانند رکس‌تیلرسون، وزیر امور خارجه، مک‌مستر، مشاور امنیت ملی و دیگران در مجامع عمومی از ترامپ در لغو برجام حمایت می‌کنند ولی براساس گزارش‌ها، در خلوت به ترامپ برای حفظ قرارداد فشار وارد می‌کنند. در دولت بوش نیز چنین کسانی بودند، اما موفق نشدند نظر بوش را عوض کنند و قرارداد لغو شد. اگر ترامپ قرارداد ایران را لغو کند، ایران نیز سرنوشت مشابهی با کره‌شمالی خواهد داشت.

 

منبع: واشنگتن پست/ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی