دلایل خودساخته دشمنان برای لغو برجام بهانه بزرگ منتقدینی که درصدد لغو توافقنامه هسته ایران هستند، که بهطور رسمی برجام خوانده میشود، این است که ایران اقدامات دیگری به ویژه در خاورمیانه انجام میدهد که غیرقابل قبول است. این چنین انتقاداتی علیرغم اینکه اقدامات ذکر شده، جزو مفاد برجام نیست و به توافقنامه ربطی ندارند، […]
دلایل خودساخته دشمنان برای لغو برجام
بهانه بزرگ منتقدینی که درصدد لغو توافقنامه هسته ایران هستند، که بهطور رسمی برجام خوانده میشود، این است که ایران اقدامات دیگری به ویژه در خاورمیانه انجام میدهد که غیرقابل قبول است. این چنین انتقاداتی علیرغم اینکه اقدامات ذکر شده، جزو مفاد برجام نیست و به توافقنامه ربطی ندارند، بهطور آزادانه مطرح میشوند. استدلالهایی از این دست، به اندازه دیگر استدلالهای منتقدینی که انتقاداتشان شرایط برجام را در بر نگرفته و به دلایل دیگر قصد لغو هرگونه توافقنامهای را با ایران، جدا از موضوع و بندهای آن دارند، فریبکارانه است. اما مشخصاً، دقیقاً به همین دلایلی که مخالفان مطرح میکنند، مرگ برجام شرایط را بهتر نمیکند.
اقدامات نامطلوب ایران معمولاً با استفاده از اصطلاحات مبهم و غیرشفاف توصیف میشود، مثلاً «رفتار شنیع، بدخیم و بیثباتکننده». معمولاً این اصلاحات در بحث درباره ایران مورد استفاده قرار میگیرد و دلیل آن معمولاً ناتوانی در قراردادن دسته ی مشخصی از اقدامات ایران در این طبقه است. اما اگر فرض کنیم چنین مفهومی به صورت مشخص وجود دارد، باید دید که چگونه به توافقنامه هستهای مربوط میشود.
یکی از اهداف مخالفان در بهکارگیری این اصطلاحات، برانگیختن احساسات عاطفی منفی نسبت به ایران است که به مردم بقبولاند هرگونه قراردادی با ایران، عملی نادرست و غیراخلاقی است. اما در سیاست نباید عواطف و عدم علاقه تقش داشته باشد. در طول تاریخ، بیشتر توافقنامههای بینالمللی با اهمیت، با مخالفان امضا شده است؛ و دلیل اهمیت زیاد آنها نیز همین رسیدن به توافق با مخالفان است.
مخالفان برجام همچنین سعی کردهاند تا تعهدات ایران را به گونهای گستردهتر از چیزی که در توافقنامه آمده است، نشان دهند تا بتوانند علیرغم تأیید مکرر بازرسان بینالمللی، ایران را به نقض قرارداد متهم کنند. در این استراتژی، ترامپ از اصطلاح «روح» توافقنامه صحبت میکند که به حدی مبهم و گسترده است که میتواند هر چیزی را که در بر گیرد.
دستاویز صف طولانی مخالفان برجام به همراه ترامپ، جملهای است که در مقدمه برجام آمده و این طور نوشته شده است: «طرفین توافقنامه پیشبینی میکنند که اجرای کامل برجام، موجب برقراری صلح و امنیت محلی و بینالمللی شود.» مشخصاً این جمله، کلیشهای متداول است که به مذاکرهکنندگان نشان میدهد تلاششان ارزشمند بوده است. بدیهی است که چنین جملهای بر ایران تعهدات اضافه تحمیل نمیکند، همان گونه که در ۱۵۹ صفحه این توافقنامه، نامی از آن برده نشده است.
اما اگر فرض بر این باشد که برهم زدن صلح و آسایش خاورمیانه، باعث نقض برجام میشود، کدام یک از طرفین بیشتر برجام را نقض کرده است؟
اگر واقعاً در خصوص رفتار شنیع، بدخیم و بیثباتکننده ایران نگران باشیم، باید این سؤال را مطرح کرد که آیا این مشکل با وجود برجام حادتر میشود یا بدون آن. یک پاسخ این است که چنین رفتاری در صورتی بیشتر موجب نگرانی است که مسیر سلاح هستهای ایران که اکنون به واسطه برجام بسته شده، بار دیگر باز شود.
پاسخ دیگر آن است که حفظ یا لغو برجام باعث واکنش ایران و ایجاد چنین رفتاری خواهد شد. مخالفان معتقدند که باز شدن منابع مالی با وجود برجام، باعث میشود ارز موجود در حساب دولت در راههای ذکر شده خرج شود، اما این دسته از افراد تمامی تأثیرهای ایجاد شده در سیاست خارجی ایران را فراموش کرده و فرض میکنند تمام ریالهای حساب دولت، صرف رفتارهای شنیع، بدخیم، و بیثبات کننده میشود.
رویکرد بهتری که در پاسخ به این سؤال میتوان اتحاذ کرد این است که در نظر بگیریم ایران در کدام شرایط بیشتر تحریک به یک چنین رفتاری میشود؟ ایرانی که به جامعه بینالمللی مجدداً ملحق شده، یا ایرانی که به انزوا کشیده شده باشد و تمامی راههای مذاکره بر روی آن بسته باشد. پاسخ این سؤال واضح است.
اگر قرار بود رفتار بد ایران به واسطه برجام شدت پیدا کند، باید تاکنون شاهد آن میبودیم. بلکه برعکس، رفتار ایران پس از برجام بهبود پیدا کرده است و بسیاری از توصیفات مخالفان از رفتار بد ایران، به پیش از برجام و برداشته شدن تحریمها باز میگردد.
مشخصاً بدون توجه به نتیجه، این مخالفان در سالهای آینده نیز با برجام مخالفت خواهند کرد. حتی اگر این قرارداد لغو شود، این منتقدان حتما باز هم نتیجه خواهند گرفت که با لغو برجام، رفتار شنیع، بدخیم و بیثبات کننده ایران کاهش یافته است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.