نفت زیر پای نخبگان! محمدرضاعیوضی «مشکل ما، مشکل تاریخی ما، مشکل بازمانده ما از دورانهای طاغوتی، وابستگی اقتصاد ما به نفت است؛ این موجب شده است که ما در زمینه مسایل اقتصادی، دغدغه امنیت را در همه دورانها، زیاد داشته باشیم؛ قیمت نفت کم شد، زیاد شد، فروش نفت ممنوع شد، رفتوآمد نفت مشکل شد، […]
نفت زیر پای نخبگان!
محمدرضاعیوضی
«مشکل ما، مشکل تاریخی ما، مشکل بازمانده ما از دورانهای طاغوتی، وابستگی اقتصاد ما به نفت است؛ این موجب شده است که ما در زمینه مسایل اقتصادی، دغدغه امنیت را در همه دورانها، زیاد داشته باشیم؛ قیمت نفت کم شد، زیاد شد، فروش نفت ممنوع شد، رفتوآمد نفت مشکل شد، فلان مشتری نفت پول ما را نداد. وقتی همهچیز بر محور نفت در اقتصاد میچرخد، اقتصاد ناامن است؛ اقتصاد هم بایستی امن بشود.»
سخن مقام معظم رهبری در راستای وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت در مراسم دانشآموختگی جوانان ارتش، دوباره اهمیت توجه به علم و اقتصاد دانشبنیان را به مسؤولان یادآور شد.
در تمام کشورهای مطرح در عرصه علم و فناوری، دولتها نقش بسیار پررنگی در حمایت از فعالیتهای علمی و تحقیقاتی در دانشگاههها و دیگر مراکز فعال در این عرصه دارند.
هر چند تفاوتهایی در نحوه حمایت دولتهای پیشرو از سازمانها و مراکز علمی وجود دارد اما میتوان از اکثر آنها به عنوان نمونههای موفق در این رابطه یاد کرد.
رابطه بین دولتها و مراکز تولید علم و سازمانهای دانشبنیان رابطهای دوطرفه است و سرمایهگذاری دولت در این مراکز میتواند در آینده نزدیک آورده اقتصادی مناسبی برای دولتها داشته باشد.
به همین دلیل، دولتها میبایست با اتخاذ سیاستهای مناسب، برنامهریزی دقیق و شراکت با سازمانهای علمی از این فرصتهای اقتصادی نهایت استفاده را ببرند.
دولتها در دنیای امروز باید ارزیابی مجددی بر اختصاص منابع در زمینه علم و فناوری داشته باشند و به علاوه تلاش کنند بازخورد بهتر و بیشتری از سرمایهگذاریهای خود به دست آورند.
برای پیشبرد فعایتهای علمی و دانشبنیان دولتها باید امکانات مالی را تا حد ممکن فراهم کرده و همچنین در صورت نیاز با این مراکز شراکت کنند تا سرعت پیشرفت طرحها کند نشود.
یکی از مواردی که توجه ویژه دولتها را میطلبد، ایجاد شبکههای دانش و اطلاعات است تا در آنها صاحبان کسبوکارهای علمی بتوانند به خوبی با هم در ارتباط باشند و نیازهای خود را برطرف کنند.
اما از آنجایی که پیشرفت و توسعه یک کشور مرهون پیشرفت و توسعه فناوری و نیز نیروی انسانی ماهر و نخبه و کارآزموده است، بنابراین شایسته است طرح مسأله «فرار مغزها» مورد بررسی قرار گیرد.
دانشمندان، مهندسان، متخصصان، نیروی کارا و منابع سازمانی و نهادی به عنوان سرمایههای انسانی تلقی میشوند و فرار این نیروها به آن معناست که جامعه از علم، تخصص و مهارتهای فنی آنان محروم میماند!
روزنامه همشهری در یک برآورد شگفتانگیز، خسارت ناشی از فرار مغزها در ایران را رقمی بالغ بر ۳۰٫۴۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان اعلام کرده است. البته که صحت این برآورد، مورد تردید جدی است.
اما در حال حاضر نه کشورهای مقصد و مهاجرپذیر نیاز به این همه مهاجر دارند و نه کشورهای مبدأ از وجود همه این نیرو، بینیاز هستند!
هرچند این خسارت اختصاص به ایران ندارد و پدیدهای است عام و فراگیر، ولی باید اهتمام جدی در رفع آن مبذول داشت.
راهحل اساسی و مؤثر برای جلوگیری از پدیده «فرار مغزها» ایجاد شرایط مناسب کار، تحقیق و پژوهش و دستمزد کافی و از بین بردن بیعدالتی و تبعیض است که خود موجب جلب نخبگان میشود.
ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله عوامل مهمی است که موجب جلوگیری از فرار مغزها میشود. عدم ارتباط بین دو نهاد و عدم تناسب آموزشهای نظری با فعالیتهای عملی از جمله عوامل مهم پدیده «فرار مغزها» ست؛ یعنی در دانشگاه به مباحث صرفاً نظری پرداخته میشود و در صنعت، که محل کار و عمل و میدان است، این مباحث کارایی لازم را ندارد.
تجدیدنظر جدی در وضع دانشگاهها و بودجههای تحقیقاتی آنان و تخصص اعتبارات و امکانات ویژهای برای آنان در راستای تحقیق و پژوهش باید مورد توجه باشد.
در پایان باید اشاره داشت که تمام فعالیتها برای جلوگیری از رشد این پدیده در حال شکلگیری است؛ از افزایش اهمیت پژوهش تا کاشت نهال اقتصاد دانشبنیان و ظهور و شکوفایی و از همه مهمتر حمایت از اکوسیستم استارتآپی در ایران، همه نشاندهنده تغییر رویه مدیریتی است که بازگشت نخبگان مهاجر بیانگر و مصداق این تغییر است.
اما با توجه به جایگاه علمی ایرانیان و همین شکلگیری فضای علمی، قشر نخبه توقع به مراتب بیشتری برای آماده شدن هرچه سریعتر این مهم را دارد تا روزی رسد نخبگان کشورمان حتی سیلیکونولی را هم برای تبدیل ایده به ثروت در مقابل وطنشان ترجیح ندهند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.