تاریخ مخروب تبریز در میدان بیصاحب «صاحبآباد»! میدان صاحبآباد تبریز از دوران صفویه باقی مانده است و شامل چندین بنای ارزشمند و زیباست. البته حالا بهتر است بگوییم که از دوران صفویه باقی مانده بود و شامل چندین بنای ارزشمند بود! وقتی من مینویسم میدان صاحبآباد یا همان میدان صاحبالامر، بیشک همگی میگویید: «میشناسم»؛ ولی […]
تاریخ مخروب تبریز در میدان بیصاحب «صاحبآباد»!
میدان صاحبآباد تبریز از دوران صفویه باقی مانده است و شامل چندین بنای ارزشمند و زیباست. البته حالا بهتر است بگوییم که از دوران صفویه باقی مانده بود و شامل چندین بنای ارزشمند بود!
وقتی من مینویسم میدان صاحبآباد یا همان میدان صاحبالامر، بیشک همگی میگویید: «میشناسم»؛ ولی بعدش من میگویم: «نمیشناسید!»
به گزارش مهر، تصورها و تصویرهای مردم از میدان صاحبالامر، تنها همان حوالی مسجد صاحبالامر هست؛ همان مسجدی است که توسط شاه طهماسب بنا شده و یادگاری دوران صفویه میباشد.
اما میدان صاحبآباد به این محدوده محدود نمیشود. این میدان که به دوران آباقاخان برمیگردد، در زمان صدرات شیخ محمد جوینی، وزیر کبیر احداث میشود که با ساخته شدن این مجموعه، روند گسترش شهر تبریز به سمت شمال رودخانه مهرانرود کشیده میشود.
حالا پس از صدها سال سراغ این میدان میرویم. حالا که خیابان، این میدان را از وسط بریده است و مسجد یک طرف مانده و مدرسه اکبریه یک طرف دیگر. بازارهایی به شکلی سنتی، هنوز در محل این میدان قدیمی باقی مانده است. بازارهایی که میتوان آنها را در شکل و شمایل بازار سرپوشیده و تاریخی تبریز تصور کرد. اغلب چیزهایی که دربازارهای اطراف و درون میدان فروخته میشود، خوراکی و مواد غذایی هستند که این را میتوان به حساب این گذاشت که خیابان دارایی که میدان در انتهای آن قرار گرفته است، محل عمدهفروشان مواد غذایی هست.
ورود به میدان بیصاحب «صاحبآباد»
از طرف بازار مسگرها وارد میدان میشویم. البته چه بسا آدمهایی که از بازار مسگرها عبور میکنند و به میدان صاحبآباد نمیرسند؛ شناخت مهم است.
بازار مسگرها، بازاری که دوطرفش را پیرمردانی پیر با مغازههایی پیر و شغلی پیرتر فرا گرفتهاند. شکل و شمایل مغازهها هنوز قدیمی است و انگار مدرنیته نتوانسته با تمام وجودش از بازار عبور کند. صداق تقوتوق بهتر از هر عنصری به ما میفهماند که در بازار مسگرها هستیم.
در همین بازار میتوان درب کاروانسرایی قدیمی را دید که بعید میآید پشت این درهنوز کاروانی باشد. این بعیدی را دیوارهای فروریخته و رنگ پریده اطراف در، به چشمان ما میبخشد.
انتهای بازار مسگرها شروعی است برای گردش در اجزای مختلف میدان صاحبآباد. البته میدان بیصاحب صاحبآباد. کسی نیست که راه و چاه آن حوالی تاریخی را به ما نشان دهد. کسی نیست که بگوید فلان بنا مال کدام پادشاه بوده یا بنای دیگری که با انگشتش نشان میدهد، در سرپا ماندن تاریخ تبریز چقدر مؤثر بوده است.
«شاردن» میدان را چگونه دیده است؟
دربی قدیمی و چوبی، ورودی کاروانسرای کشمیش چیلر میباشد. وارد که میشویم صدای دستگاههای مختلف میآید. حس اولیه میگوید اشتباه آمدهای اما بنا را که میبینی مطمئن میشوی با یک جای تاریخی، آن هم نه تاریخی کم، مواجه هستی. درون هریک از اتاقهای کاروانسرای سابق، حالا کارگاههایی است که وسایل متفاوتی تولید میکنند. کیسهها و مواد اولیه کارگاهها نمای بنا را پوشانده است.
شاید بعد از دیدن اولین نشانهها از میدان صاحبآباد تبریز، به ژانشاردن، جهانگرد معروف دوران صفویه حق بدهی که درمورد این میدان تاریخی نوشته است: «این میدان حتی از میدان اصفهان (نقش جهان) نیز بزرگتر است.»
شاردن همچنین در سفرنامه ارزشمند خود آورده است: «این کاخ در وسط باغی با مصطبهای قرار دارد و در هر گوشه این مصطبه، فوارههایی به شکل اژدها از مفرغ گذاردهاند. این فوارهها را به قدری با مهارت و هنرمندی ساختهاند که گویی اژدهاها جان دارند. در داخل این کاخ بر طاق تالار بزرگ، صحنههایی از نبردهای متعدد اوزونحسن و همچنین شرفیابی نمایندگان باب عالی را به حضور اوزونحسن با طلا، نقره و رنگ آبی تصویر کردهاند. از آن گذشته مجالسی نیز از شکار اوزون حسن که سوار بر اسب، نمایانده شده است با سگها و بازها و از آن گذشته، اتفاقات دیگر را رسم کردهاند و… خود باغ دارای سه در ورودی است، رو به شمال، جنوب و مشرق»
در آن حوالی، مغازههایی را میتوان دید که بساط میوهفروشیشان را در میدان تاریخی پهن کردهاند، غافل از آنکه درست بالای سرشان، بالکنهای تاریخی مسافرخانهای تاریخی قرار دارد. کمتر میوهفروشی را میشود دید که حتی از ماهیت تاریخی منطقه خبر داشته باشد.
«فقط میدان صاحبآباد نیست که..!»
از پلههایی بالا میرویم و بر پشت بام یکی از مغازهها میایستیم. تازه اینجا میتوان عمق و طول فاجعه را با وضوح بیشتری دید. سقف یکی از بناهای تاریخی به صورت کامل تخریب شده است و ویرانی سر بیرون آورده است. مواظبیم که سقفهایی که توان و استحکامشان را از دست دادهاند به یکباره ما را قورت ندهند.
اما میدان اصلی یا همان میدان حسنپادشاه، نمیدانم فقط میتوان از آن به عنوان خرابه یاد کرد هرچند سردر زیبا و خوشخطی دارد. من میگویم جای ارزشمندی است و اندیش، عضو شورای شهر تبریز میگوید: «فقط آن نیست که! ما مجموعههای ارزشمند زیادی در شهر داریم که به دلیل مشترک بودن شهرداری و میراث در آنها هنوز در مشکلات اداریشان ماندهایم.»
حمامی کثیف
میدان به رنگ خاک و گل است. دور تا دورش تخریب شده است. سمت راستش حمامی هست که پس از عبور از میان کثیفی و گرد و خاکهای بسیار میتوان به آن راه یافت و بعد میتوان گفت که ارزشش را نداشت. از حمام، سیاهی و کثیفی باقی مانده است. پاتوقشدن توسط معتادان یا هرگروه دیگری باعث شده دود آتشها به چشم حمام تاریخی برود و خرابی آن را روسیاهتر کند.
بابت نور در حمام مشکلی نیست؛ بخش عظیمی از سقف تخریب شده است و خورشید مستقیم میتابد، حوضچهای آن وسط باقیست و معماری نفیسی که هنوز بر دیوارههای تخریبشده ماندگار شده است.
سرویسی بهداشتی، پشت پنهان میدان تاریخی
موقع خروج از حمام پیرمردی صدا میزند که چکار میکنید آنجا؟ میگوییم چندتا عکس میگرفتیم. سراغش میروم. انگار خانه کوچک و مخروبهای در آن میدان دارد و آنجا زندگی میکند. میگوید: «چندسال پیش که اینجا اینطور نبود، هرچند خراب بود ولی اینطور مخروبه نبود.» دلیلش را میپرسم و میگوید: «نمیدانم، نمیدانم.»
از یکی از گوشههای میدان مردهایی بیرون میآیند. ردپایشان را که دنبال میکنیم میفهمیم اهالی بازار هستند که برای دستشویی به میدان تاریخی حسن پادشاه مراجعه میکنند.
میدان حسنپادشاه، مسجد شاه طهماسب، عمارت هشتبهشت، کلیسای سنتهلنا، مجموعه جعفرپاشا، باغ نصریه، دارالمساکین؛ همه اجزای میدانی تاریخی را شکل میدهند که طبق بررسیهای انجام شده این مجموعه مدت ۴ قرن مرکز حکومت ایران و مقر فرماندهی پادشاهانی چون جهانشاه، اوزونحسن، شاهاسماعیل و شاهطهماسب بوده است.
بهطور کلی این میدان را میتوان جزو میدانهای حکومتی-اداری با کارکردهای اجتماعی دستهبندی کرد. بناهایی مانند کاخ عالی قاپو و هشت بهشت، نشان از نقش حکومتی میدان دارد و از طرف دیگر ارتباط بسیار نزدیک با بازار و اقتصاد شهر بر نقش اجتماعی میدان تأکید میکند. وجود مسجد و مدرسه نصریه موقعیت مذهب را به عنوان حلقه واسطه بین مردم و حکومت نشان میدهد. سایر فضاهای شهری از جمله بیمارستان نیز بر مرکزیت این میدان در شهر صحه میگذارد.
نتایج جلسات، کِی جان میشود بر این تن؟
بسیاری از تاریخدانان درباره این میدان نظر مشترکی دارند و آن هم این است که میدان نقش جهان اصفهان با تقلید از میدان صاحبآباد یا صاحبالامر تبریز ساخته شده است. بسیاری از تاریخدانان درباره این میدان نظر مشترکی دارند و آن هم این است که میدان نقش جهان اصفهان با تقلید از میدان صاحبآباد یا صاحبالامر تبریز ساخته شده است. همان میدان در اصفهان که سالانه هزاران گردشگر از سراسر دنیا برای دیدن آن، اصفهان را مقصد گردشگری خود قرار میدهند.
به گفته رییس سازمان توسعه گردشگری شهرداری تبریز، ۷۰میلیون نفر از توریستهای جهان که هدف فرهنگی و تحقیقی از سفر دارند، محتمل است تبریز را به عنوان مقصد خود در سال ۲۰۱۸ انتخاب کنند؛ همچنین بهوسیله صحبتی گرم با گردشگران خارجی میتوان دریافت که هدف اکثریتشان دیدن خانهها و بناهای تاریخی تبریز است.
طبق شنیدهها صحبتهایی درباره مرمت میدان صاحبآباد در جلسات مختلف از جمله جلسات شورای شهر تبریز انجام شده است اما معلوم نیست نتایج جلسات چه زمانی رنگ میشود بر دیوارهای سیاه، ستون میشود برای سقفهای فروریخته، سنگ میشود برای حفرههای خطرناک و… ۶۰روز تا پایتختی گردشگری جهان اسلام توسط تبریز باقی مانده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.