عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران فضای عمومی کشاورزی کشور برای فعالیت استارتآپها انگیزه بخش نیست از آنجایی که اصولاً کشاورزی امروز در ایران بازده واقعی مثبت درش پیدا نمیشود، با توجه به نحوه تولید، نحوه ارایه به بازار و تعامالات بعدی که اتفاق میافتد، خیلی فضایی برای ورود صاحبان اندیشه ایجاد نمیکند. به علاوه اینکه […]
عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران
فضای عمومی کشاورزی کشور برای فعالیت استارتآپها انگیزه بخش نیست
از آنجایی که اصولاً کشاورزی امروز در ایران بازده واقعی مثبت درش پیدا نمیشود، با توجه به نحوه تولید، نحوه ارایه به بازار و تعامالات بعدی که اتفاق میافتد، خیلی فضایی برای ورود صاحبان اندیشه ایجاد نمیکند. به علاوه اینکه اصولاً استارتآپها در تمام دنیا بیشتر در حوزه خدمات حضور دارند. چرا که بهکارگیری اینترنت و شبکههای اجتماعی و ظرفیتهای ارتباطی ارزانقیمت، میتوانند ارزشافزا باشند و خدمات ویژهای را با همان امکاناتی که در بازار وجود داشته، با قیمت بهتر و ارزشآفرینی بیشتر ارایه دهند.
کشاورزی ایران سنتی و معیشتی است و خریدهای تضمینی هم به اندازه کافی شور و شوق ورود بخش خصوصی و استارتآپها را به این حوزه از بین میبرد. حسنفروزانفرد، عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران در گفتوگو با سایت خبری اتاق بازرگانی تهران، دلایل عدم حضور استارتآپها در کشاورزی ایران را تحلیل کرد. وی میگوید: کشاورزی ایران که عمده محصولات اصلی آن در قالب صددرصد دولتی رخ میدهد، مانند خریدهای تضمینی سازماندهی شده و کشاورزی که فاصله زیادی با حداقلهای استاندارد حرفهای این کسبو کار در دنیا دارد، زمینههای بهرهگیری از این فرصتهای جدید را از بین میبرد. یعنی شکل و چارچوب کشاورزی ایران است برای صاحبان ایدهها چندان جذاب نیست. آنچه در ذیل میخوانید ماحصل این گفتوگو است.
* استارتآپها میتوانند در کشاورزی ایران حضور پیدا کنند؟
برای پرداختن به این مسأله، ابتدا باید مفهومی از استارتآپها بیان شود. استارتآپها ابتدا باید رشد کنند و شکل بگیرند و بعد مورد حمایت قرار بگیرند. به همین دلیل هم ارزنده هستند. استارتآپها با بنگاههای زودبازده که از ابتدا با وام و امکانات شروع بهکار میکنند، فرق دارند. به همین دلیل هم است که از دهتای آنها، بالاخره دو مورد موفق میشوند؛ به این دلیل که با ایده شروع میکنند. گروهی یک ایده را میپرورانند و به حداقلهایی دست پیدا میکنند. تفاوت استارتآپها با دیگر کسبوکارها این است که فارغ از اینکه از تکنولوژی جدید استفاده میکنند یا خیر، به دونکته مهم توجه دارند. آنها برنامههایی برای کسب و کار جدید طراحی میکنند که از طریق آن بتوانند نوآوری را در ارایه خدمات که حتی قبلاً هم انجام میشده، ارایه دهند. آنها در تلاشند تا در دوره محدود دو ۳ سالهای که کار را شروع میکنند، چارچوب تکرارپذیر و مقیاسپذیر برای کسبو کارهایشان پیدا کنند. اگر با این زاویه به ماجرا نگاه کنیم، برای به وجود آمدن استارتآپها، امکاناتی خاصی وجود ندارد، به جز ایده و اندیشههای افرادی که در آن حوزه فعالیت میکنند. بعد از اینکه این استارتآپها شکل گرفتند و یکی دو سال فعالیت کردند و توانستند طرحی از کسبو کار به علاوه مفهوم تکرارپذیری و مقیاسپذیری را سازماندهی کنند، خودشان را به صاحبان کسبو کار و صاحبان سرمایه و سرمایهگذاران پرخطر معرفی میکنند. یا اینکه تحت پوشش شتابدهندههایی قرار میگیرند که با حداکثر ۱۰ تا ۱۵ درصد سهمگیری از شرکت و سهام آن، ظرفیتهایی در اختیارشان قرار میدهد.
بنابراین از همان ابتدا نگاه ما به استارتآپها با نگاه ما به بنگاههای زودبازده و کوچک و تازه تأسیس تفاوت دارد. استارتآپها قاعدتاً با مفهوم نوآوری شکل میگیرند. یعنی اگر در این زمینه در کشاورزی ضعیف هستیم، در واقع انگیزه و زمینههای نوآوری در کشاورزی کم بوده است.
*کشاورزی ایران بیشتر معیشیتی است. این میتواند دلیلی بر عدم حضور استارتآپها باشد؟
بله. به همین دلیل هم در حوزههای دیگر فضای ایجاد استارتآپها بیشتر از حوزه کشاورزی است. در واقع در حوزههای دیگر هم کسی کمک نکرده که استارتآپها به وجود آیند. بلکه ظرفیتی وجود داشته و آنها وارد کار شدهاند. اینترنت ایجاد شده و امکانات زیادی را فراهم کرده است، استارتآپها ورود پیدا کرده و سازوکار جدیدی را ایجاد کردهاند. کشاورزی ایران که عمده محصولات اصلی آن در قالب صددرصد دولتی رخ میدهد، مانند خریدهای تضمینی سازماندهی شده و کشاورزی که فاصله زیادی با حداقلهای استاندارد حرفهای این کسبو کار در دنیا دارد، زمینههای بهرهگیری از این فرصتهای جدید را از بین میبرد. به این ترتیب شکل و چارچوب کشاورزی ایران است برای صاحبان ایدهها چندان جذاب نبوده است. سودآوری ناچیز، فضاهای دولتی و موضوعات قیمتگذاری شده و شبکههای خیلی قدیمی و کمبهره و نافرمی که در زمینه عمومی کشاورزی ایران فعالیت میکند و همچنین غیراقتصادی بود آن، اندازههای کوچک و معیشتی کشاورزی، زمینههای حضور این افراد را کمتر فراهم کرده است.
*چه اقداماتی میتوان برای حضور استارتآپهای حوزه کشاورزی انجام داد؟
از نظر من، اگر هم قرار باشد در کوتاهمدت اتفاقاتی بیفتد، میتواند در حوزههایی مانند مدیریت آب باشد. در حال حاضر تکنولوژیها و ابزارهای جدیدی آمده و زمینههایی برای کشاورزی به وجود آورده که با توجه به بحرانهای موجود میتواند منفعتآفرین باشد. بنابراین در این حوزهها به گمان من امکان ورود استارتآپها وجود دارد. اما در حوزههای دیگر از آنجایی که اصولاً کشاورزی امروز در ایران بازده واقعی مثبت درش پیدا نمیشود، با توجه به نحوه تولید، نحوه ارایه به بازار و تعامالات بعدی که اتفاق میافتد، خیلی فضایی برای ورود صاحبان اندیشه ایجاد نمیکند. به علاوه اینکه اصولاً استارتآپها در تمام دنیا بیشتر در حوزه خدمات حضور دارند. چرا که بهکارگیری اینترنت و شبکههای اجتماعی و ظرفیتهای ارتباطی ارزانقیمت، میتوانند ارزشافزا باشند و خدمات ویژهای را با همان امکاناتی که در بازار وجود داشته، با قیمت بهتر و ارزشآفرینی بیشتر ارایه دهند. نمونههایی که در زمینه حملو نقل شهری میبینیم، دقیقاً مصداق همین صحبت است. وگرنه، آدمها، ماشینها و رانندهها، همان قبلیها هستند. تا دیروز هم به روش دیگر همین خدمت را ارایه میدادند که امروز سازماندهی شدهاند. ساماندهی مدل کسبو کار درست و تکرارپذیر کردن آن خدمت با استفاده از ابزار و مقیاسپذیر کردن آن، زمینه را برای توسعه در حوزه خدمات فراهم میکند. نمیتوان امیدوار بود که در حوزهای مانند کشاورزی به همان اندازهای که در خدمات ظرفیت حضور استارتآپها را داریم، در کشاورزی هم داشته باشیم. البته این موضوع غیرقابل انجام نیست و اینگونه نیست که هیچ ایدهای هم وجود نداشته باشد. در حوزهای که در ترکیب تکنولوژی با ابزارهای اطلاعرسانی است، استارتآپها میتوانند حضور داشته باشند. نحوه ارایه محصول به بازار و نحوه ارایه محصول به خانوار و بهکارگیری منابع آبی فرصت حضور استارتآپها را فراهم میکند. اما فضای عمومی کشاورزی کشور برای فعالیت جوانترها با ایدههای نو انگیزهبخش نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.