ساز ناکوک صنایع کوچک و متوسط در ایران امروزه تکیه اصلی چرخه تولید در اقتصاد کشورهای توسعهیافته و در بیشتر کشورهای در حال توسعه بر محور بنگاههای کوچک و متوسط قرار دارد اما در ایران فعالان این حوزه خسته و دلزده از بوروکراسی کند و شعارزدگیهای مرسوم در حال خروج از کسب و کار خود […]
ساز ناکوک صنایع کوچک و متوسط در ایران
امروزه تکیه اصلی چرخه تولید در اقتصاد کشورهای توسعهیافته و در بیشتر کشورهای در حال توسعه بر محور بنگاههای کوچک و متوسط قرار دارد اما در ایران فعالان این حوزه خسته و دلزده از بوروکراسی کند و شعارزدگیهای مرسوم در حال خروج از کسب و کار خود هستند.
به گزارش تسنیم، محمدحسینبرخوردار، در چند سال اخیر بحثهای فراوانی پیرامون رهایی اقتصاد از وابستگی به درآمدهای نفتی و لزوم گام برداشتن در مسیر اقتصاد مقاومتی و تابآور مطرح شده و همه صاحبنظران بر پایه این باور که کشوری که نتواند نیازهای مصرفی خودش را تولید کند، کشور ناتوانی است که به مرور مجبور میشود از منابع طبیعی خودش استفاده کند، به دنبال راههای دورنزاکردن اقتصاد کشور بودهاند، اما در بین همه نظرات و نسخههای اقتصادی، توجه به صنایع کوچک و متوسط به دلایل مختلف، بیش از سایر راهکارها مورد تأکید قرار گرفته است.
امروزه تکیه اصلی چرخه تولید در اقتصاد کشورهای توسعهیافته و بسیاری از کشورهایی که در سالهای اخیر رشد چشمگیری را تجربه کردهاند، بر محور بنگاههای کوچک و متوسط قرار گرفته است. این بنگاهها که بهاختصارSMEنامیده میشوند، تبدیل به ستون خیمه اﻗﺘﺼﺎد کشورهای اتحادیه اروﭘﺎ و آﻣﺮﯾﮑﺎ شده و تقریباً بیش از ۹۰ درصد کسب وکارهای موجود را کسب و کارهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند. حتی در میان کشورهای همسایه، کشوری همچون ترکیه نیز موفقیتهای صادراتی خود را مدیون کارگاههای تولیدی کوچک و خصوصی است.
شاید یکی از اصلیترین دلایلی که طرفداران توسعه صنایع کوچک به آن توجه دارند، این است که صنایع کوچک برای آغاز بهکار و حتی استمرار فعالیتشان، از یک سو به سرمایه اولیه پایینی نیاز دارند و از سوی دیگر، ظرفیت اشتغالزایی بالایی دارند. این به آن معنا است که دولت با تحمل فشار مالی اندک و حمایت از این بنگاهها، میتواند سهم بزرگی از مسؤولیت اشتغالآفرینی خود را به این بنگاهها واگذار کند. ضمن اینکه بهدلیل انعطافپذیری، هزینه تغییر در آنها بسیار پایینتر از سایر صنایع است. علاوه بر این، کارکرد این صنایع در خصوص توزیع عادلانه ثروت نیز حایز اهمیت است.
اما متأسفانه علیرغم وجود مزایای مختلفی که بر توسعه این صنایع مترتب است، هر چند میتوانستیم به سهولت از سیاستهای حمایتی کشورهای مختلف، بهمنظور رشد بنگاههای کوچک و متوسط الگوگیری کنیم، ولی فارغ از شعارزدگیهای مرسوم، آنچه که امروز در مورد این صنایع در ایران دیده میشود حاکی از آن است که ضعف در حمایتها موجب شده که این بخش از اقتصاد کشور به رشد و شکوفایی لازم دست پیدا نکند و بوروکراسی کند و مبهم اداری حتی بخشی از فعالان این حوزه را دلزده و خسته ساخته تا حدی که تولیدکنندگان کوچک ناچار به خروج از کسب و کار خود شدهاند.
بی تردید لازم است امروز که اقتصاد ایران با چالشهای پیدرپی مواجه شده، سیاستهای گذشته در ارتباط با شیوه حمایت از صنایع کوچک و متوسط مورد بازنگری قرار بگیرد تا شاید به این شکل بخشی از معضلات مالی، مالیاتی، بانکی، مدیریتی، مسایل سختافزاری و نرمافزاری که سد فعالیت این بنگاهها شده، کاهش یافته و با رونق آنها، زنجیره تولید تحریک شود و چرخهای اقتصاد با هزینه کمتری به حرکت در آید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.