طب اسلامی و سوءاستفادههایی که از آن میشود علم پزشکی یا «طب» در تاریخ بشر به قدمت خلقت او باز میگردد، از این رو از گذشته تاکنون جوامع مختلف هر کدام به نوعی نگاه متفاوتی به موضوع طب در سرزمین خود داشتهاند. به گزارش ایرنا، «طب اسلامی» نیز با ظهور اسلام جای خود را در […]
طب اسلامی و سوءاستفادههایی که از آن میشود
علم پزشکی یا «طب» در تاریخ بشر به قدمت خلقت او باز میگردد، از این رو از گذشته تاکنون جوامع مختلف هر کدام به نوعی نگاه متفاوتی به موضوع طب در سرزمین خود داشتهاند.
به گزارش ایرنا، «طب اسلامی» نیز با ظهور اسلام جای خود را در میان مسلمانان باز کرد که بخش عمده اتکای آن بر برخی آیات قرآنی، احادیث، و روایاتی بود که دهان به دهان نقل و بعدها مکتوب شد. میتوان گفت که طب اسلامی به نوعی باید و نبایدهایی را شامل میشود که در ارتباط مستقیم با سلامت انسان قرار دارد، باید و نبایدهایی که گذشت قرنها و باز شدن دروازههای دانش نوین، بر آنها مهر تأیید زده است.
بنابر شواهد تاریخی، درخشش تمدن اسلامی نقطه اوج طب اسلامی به شمار میرود و از ابوعلیسینا گرفته تا دهها پزشک حاذق ایرانی در دانشگاههای جندیشاپور همه و همه در جهان شهره عام و خاص بودند.
هرگاه از طب اسلامی نام میبریم، همزمان طب سنتی نیز در کنار آن مطرح میشود؛ به گواه اسناد تاریخی تشابهات مختلفی در مبانی و مطالب مطرح شده در منابع اسلامی با مطالب مندرج در منابع طب سنتی وجود دارد و حکمای طب سنتی ایران در بسیاری از موارد، آموزهای طب اسلامی را در درمان بیماران بهکار گرفتهاند.
با این اوصاف، اما برخی کارشناسان میگویند؛ تشابهات و استفادههای موردی سبب نمیشود بتوان یک ارتباط نظاممند برای آنها قائل شد به نحوی که هر دو را یکی در نظر گرفت.
نکته قابلتأمل اینجاست عدهای نیز با استفاده ناقص و موردی از برخی روایات بدون منبع و مأخذ در عمل آموزههای طب سنتی را بهکار میبرند و نام این ملغمه را نیز طب اسلامی میگذارند؛ در صورتی که با نگاه دقیقتر به عملکرد این گروه به راحتی میتوان فهمید که روش آنها فاصله زیادی هم با طب سنتی و هم با آموزههای اسلامی دارد.
دکتر «سمیه فتعلی» پزشک عمومی، دانشجوی دکتری تخصصی طب سنتی در این باره میگوید: نسبت دادن برخی مطالب و عملکردهای حوزه بهداشت و درمان به دین اگر مبنای علمی و عقلی نداشته باشد؛ ممکن است در باور جامعه تأثیر نامطلوبی برجای بگذارد و سبب شود که هم جامعه علمی و هم مردم نسبت به ارتباط و نقش دین در این مقوله دچار تشکیک و حتی انکار شوند در این صورت همگان از آن دسته از توصیههایی که در منابع دینی موجود است بیبهره خواهند ماند.
این مدعیان اگرچه به وجود مجموعهای با موضوع طب اسلامی قائل هستند، ولی هر کدام محدوده خاصی را برای آن ترسیم میکنند و در مواردی نیز، خارج از آن را جزو این مجموعه نمیدانند بهطوری که برخی محدوده آن را به صورت بر آیات و آموزههای قرآنی متمرکز ساخته و برخی دیگر در کنار آیات و آموزههای قرآنی به روایات نیز استناد میکنند. به بیانی دیگر اگرچه طب اسلامی به عنوان یک مجموعه مطرح است، اما برای آن مرزبندیهایی با استناد به قرآن و روایات ایجاد شده است. البته برای توضیح موارد مندرج در منابع انتخابی آنها، از طب نوین و به خصوص فیزیولوژی و پاتولوژی نیز کمک میگیرند؛ اما نتایج نوین علمی یا تجربیات بشری را در آن حیطه جای نمیدهند.
آنچه که جامعه ما این روزها با آن دست به گریبان است، ورود برخی افراد سود جو به حیطه طب اسلامی و سنتی است، این افراد با بهرهگیری از سطح پایین آگاهی و دانش مردم، ضمن القاء نظرات غیرعلمی، روشهایی را برای درمان بیماران تجویز میکنند که نه با طب اسلامی که با طب سنتی نیز بیگانه است.
درمان با آب باران، زمزم، فرات، درمان با آبی که روی آن آیات و دعاهایی خوانده میشود و آب نیسان، تجویز دارو به نام ائمه و امامان معصوم (ع) و… نمونههایی از باورهای و تجویزهایی که این روزها زیر عنوان طب اسلامی توسط افراد سودجو به مردم القا میشود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.