مهره‌سوزی با اشتباهات مدیریتی در شاکله بوکس کشور

مهره‌سوزی با اشتباهات مدیریتی در شاکله بوکس کشور همان‌قدر که قطع همکاری با احدی بعد از بازی‌های آسیایی اینچئون نسنجیده بود، بازگشت وی نیز غیرمنطقی است و به نظر می‌رسد انتخابات روی این بازگشت تأثیر دارد. به گزارش مهر، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، زخم کهنه بوکس دوباره سرباز کرد. مرهم‌های مقطعی در فدراسیون سلیقه‌ای بوکس […]

مهره‌سوزی با اشتباهات مدیریتی در شاکله بوکس کشور

همانقدر که قطع همکاری با احدی بعد از بازیهای آسیایی اینچئون نسنجیده بود، بازگشت وی نیز غیرمنطقی است و به نظر می‌رسد انتخابات روی این بازگشت تأثیر دارد.

به گزارش مهر، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، زخم کهنه بوکس دوباره سرباز کرد. مرهم‌های مقطعی در فدراسیون سلیقه‌ای بوکس کارساز نیست و حالا دوباره با جذب یک مربی داخلی آتش اختلافات شعله باز کرده است. این بار دوباره اکبراحدی به سرمربی‌گری تیم ملی رسیده است. چهره‌ای که شاید در ظاهر برنده ماجرا باشد اما در حقیقت گزینه‌ای است که همیشه با اشتباهات مدیریتی سوخت می‌شود.

اکبراحدی، چهره شناخته‌شده‌ای در بوکس است. او هم در دوران قهرمانی خود مدال‌آور بوده و هم کارنامه دوران سرمربیگری‌‌اش مشخص است. پیوستن او در این برهه از زمان به تیم ملی همان قدر اشتباه است که قطع همکاری با او بعد از بازیهای آسیایی اینچئون کره‌جنوبی اشتباه بود.

هنوز فراموش نکرده‌ایم که فدراسیون بوکس در کمال ناباوری با مربی که دو مدال نقره و یک برنز در اینچئون به دست آورد، قطع همکاری کرد اما حالا ناباورانه‌تر آن است که احدی که روزی زخم خورده بی‌عدالتی‌ها و فرصت ندادن‌ها در تیم ملی بوکس بود حالا خودش بخشی از ماجرای حذف سرمربی خارجی تیم ملی آن هم دو ماه پیش از قراردادش می‌شود!

بدون شک احدی بیش از دیگران می‌داند که فرصت زیادی تا بازی‌های آسیایی باقی نمانده است. برای او دو احتمال را باید متصور بود؛ یا در جاکارتا روی رینگ بازی‌های آسیایی نتیجه نمی‌گیرد که تکلیف مشخص است و بهانه منطقی، چرا که او فرصت زیادی نداشته است. حالت دوم این است که احدی در اندونزی نتیجه می‌گیرد که باز هم نمی‌توان موفقیت تیم را به نام او نوشت. بوکس ایران حدود یک سال با سرمربی خارجی کار کرد و وقتی که می‌شد از سرمربی خارجی سؤال کرد چه دستاوردی برای بوکس ایران داشتی او را از تیمش بیرون راندند!

شائبه سفارشی بودن احدی در تیم ملی (که توسط برخی مطرح می‌شود) هرچقدر هم مستندات داشته باشد، نیازی به تکیه به آن نیست. احدی اگر بهترین مربی بوکس ایران نباشد حداقل یکی از بهترین مربیان بوکس است. نکته قابل تأمل این است که حتی اگر سرپرست فدراسیون بوکس با هر دلیل و توجیهی (که در این گزارش فرصت پرداخت به آن نیست) خیلی برای انتخاب وی عجله داشته چرا احدی این پیشنهاد را پذیرفته است؟

آیا وی به عنوان سرمربی تیم ملی نباید رضایت کامل رییس فدراسیون را داشته باشد. رییسی که به احتمال فراوان تا یک ماه دیگر مشخص خواهد شد. احدی می‌گوید از کاندیداهای مجمع انتخاباتی برای حضور در تیم ملی رخصت گرفته اما مصاحبه مهر با حداقل چند کاندیدا نشان می‌دهد وی تنها خبر سرمربیگری خود را به اطلاع این کاندیدا‌ها رسانده است و چه بسا پس از انتخاب رییس جدید تغییری در سرمربیگری تیم ملی رخ دهد که البته این هم موضوعی اشتباه است.

نحوه انتخاب اکبراحدی به عنوان سرمربی تیم ملی هم به هیچ عنوان پسندیده نبود. مگر احدی مربی بدون کارنامه‌ای است که پشت درهای بسته و توسط «خودش و کادر فنی‌اش» انتخاب شود؟

سرپرست فدراسیون می‌توانست از روز نخست بگوید سرمربی تیم ملی را خودم انتخاب خواهم کرد که در این صورت اعتراضی به نحوه تعیین سرمربی نبود. اما وقتی صحبت از رأی‌گیری در کمیته فنی می‌شود و اعضای این کمیته حتی برای حضور در جلسه تعیین سرمربی تیم ملی دعوت نمی‌شوند؛ شائبه‌ها شکل می‌گیرند، اعتراض‌ها سر بلند می‌کنند و جبهه‌گیری‌ها آغاز می‌شود.

 

احدی مربی باهوشی است. آنقدر باهوش که اسیر بازیهای انتخاباتی نشود. او حالا باید فقط کار کند. هیأت‌ها آنقدر می‌دانند و می‌بینند که خودشان بهترین گزینه را انتخاب کنند. اگر احدی خودش را قربانی انتخابات نکند که این طور هم به نظر می‌رسد بهتر آن است که هر فردی که رییس می‌شود هم صرفنظر از انتخاب درست یا اشتباه وی به عنوان سرمربی او از تیم ملی حمایت کند. بدون شک اعتراض‌ها در این برهه زمان بیش از آن‌که نشانی از احقاق حق باشد به تیم ملی ضربه می‌زند. کیست که قبول نداشته باشد احدی خود قربانی رفت و آمدهای بدهنگام در بوکس است اما حالا که زمانی تا بازیهای آسیایی نمانده نباید آرامش تیم ملی را بر هم زد.