غایب بزرگ جام جهانی؛ بوفون و افسانهای که ناکام ماند چه کسی میگفت سوئدیها شایسته صعود نبودند؟ سوئد طی ۳ سفر به سن سیرو شکست خورده بود: ۰-۳ در ۱۹۷۱، ۰-۲ در ۱۹۷۳ و ۰-۱ در ۱۹۸۴٫ ولی این بار دروازهاش باز نشد، این بار شکست نخورد. آنها بودند که راهی روسیه شدند و نه […]
غایب بزرگ جام جهانی؛ بوفون و افسانهای که ناکام ماند
چه کسی میگفت سوئدیها شایسته صعود نبودند؟ سوئد طی ۳ سفر به سن سیرو شکست خورده بود: ۰-۳ در ۱۹۷۱، ۰-۲ در ۱۹۷۳ و ۰-۱ در ۱۹۸۴٫ ولی این بار دروازهاش باز نشد، این بار شکست نخورد. آنها بودند که راهی روسیه شدند و نه ایتالیا. زردپوشهای سخت جان بودند که جواز سفر را به چنگ آوردند و نه ستارههای ایتالیایی، نه بوفون، نه بونوچی، نه کیلینی، نه دروسی.
سوئد شایسته تقدیر بود. آنها برای رسیدن به روسیه هم هلند را پشت سر گذاشتند و هم ایتالیا را. مارکوس برگ در گروهی که آرینروبنهلندی و آنوتانگریزمان و الیورژریو فرانسوی به میدان رفتند با زدن ۸ گل بهترین گلزن گروه شد. آنها در نبرد بزرگ برابر فرانسه ۱-۲ با گشودن دروازه هوگو لوریس در واپسین لحظهها پیروز شدند و به مصاف ایتالیا برخواستند. مردان یاناندرسن بدون زلاتان ایبراهیموویچ سازمان یافته و سختکوش بودند. صد و هشتاد دقیقه برابر ایتالیا بازی کردند و گلی نخوردند. یک گل زدند و ایتالیا را با دفاعی جانانه از نوع «ایتالیایی» حذف کردند.
دو: در نقد ونتورا
حذف ایتالیا برتافته از چه بود؟ هجوم بازیکنان خارجی که جلوی استعدادهای بومی را گرفته؟ داوری که خطای انجام شده روی دارمیان درون محوطه جریمه سوئد را نادیده گرفت؟ یا درخشش رابیناولسن درون دروازه سوئد؟… احتمالاً همه اینها به علاوه یک دلیل دیگر: جاینپیرو ونتورا نشسته روی آن نیمکت داغ.
ونتورا جای آنتونیوکونته را گرفت. کونته در یووه مجموعهای از قهرمانیهای سریآ را به رخ کشیده بود و ونتورا طی ۴۱ سال فعالیت در سال ۱۹۹۶ از سری C راهی سریB شده بود. او تیم جوان تهاجمی را در دست گرفت و گفت چه اهمیتی دارد مربی باشگاه بزرگی نبوده؟ ونتورا ۶۹ ساله محتاط باقی ماند و همان رویکردی را دنبال کرد که روی نیمکت مسینا، ورونا، پیزا، باری و تورینو دنبال کرده بود: بازی محافظهکارانه با جوانان با استعداد. جوانانی که در تیم ملی برخلاف باشگاههایش نشان ندادند به او اعتقاد دارند.
ایتالیا نبرد سرنوشت با سوئد را در پی جبران گل خورده آغاز کرد. مارکووراتی محروم بود، ولیلورنزواینسینیه، الشراوی و بلوتی روی نیمکت نشسته بودند. ونتورا سرانجام دو نفر از آنها را راهی میدان کرد، ولی وقتی بازی تمام شد ایتالیا ۳ مدافع میانی در میدان داشت. کارشناسان ایتالیایی پیشترها بارها سیستم ۴-۲-۴ ونتورا را زیر سؤال برده بودند. آن را «خودکشی» خوانده بودند، ولی نتوانستند جلوی خودکشی را بگیرند. پس از خودکشی چه کسی روی آن نیمکت خواهد نشست؟ چه کسی ایتالیا را به پرواز درخواهد آورد؟ آنچلوتی، رانیری یا آلگری؟
سه: در ستایش از بوفون
قرار نبود این چنین به آخر خط برسد، نه قرار نبود. بوفون ۳۹ ساله طی دو دیدار بیاشتباه بازی کرد و دروازهاش در دیدار رفت پس از خوردن توپ به دروسی و تغییر مسیر باز شده بود. او نقش کاپیتان بزرگ را در تیم جوان شده ایتالیا با شایستگی بازی کرد. سرود ملی کشورش را از ته دل خواند و وقتی تماشاگران ایتالیایی طی پخش سرود سوئد سوت زدند و هو کردند برای سوئدیها دست زد. او به پیروزی دل بسته بود، ولی ایتالیا برای صعود نه به بسته بودن دروازهاش، بلکه به گشودن دروازه سوئد نیاز داشت. دروازهای که باز نشد. وقتی سردار پیر در لحظات پایانی طی ارسال آن دو ضربه کرنر خود را به محوطه جریمه سوئد رساند تا ضربهای که مهاجمان ایتالیایی در نواختنش ناکام مانده بودند را بزند، ته دلمان برایش آرزوی توفیق کردیم؛ ولی توپ به سوی او نیامد. نیامد و ایتالیا حذف شد. حذف شد و آخرین پرده بازیهای ملی با اشکهای سردار گره خورد. سردار رفت تا دوناروما و ماتیا پرین وارد شوند.
چهار: خاطره بازی از نوع ایتالیایی
شاید زمان حذف لاجوردیپوشها فرا رسیده بود. همانهایی که هم در جام جهانی ۲۰۱۰ و هم ۲۰۱۴ در مرحله گروهی حذف شده بودند. حقیقت این بود کشتی ایتالیایی مدتها بود آرامآرام میرفت زیر آب. آنها پس از ۱۴ حضور پیاپی در جام جهانی غایب بزرگ خواهند بود. همانهایی که از ۱۹۶۸ به بعد دو بار قهرمان جهان شدهاند و دو بار نایب قهرمان، یک بار یورو را فتح کردهاند و دو بار در رده دوم قرار گرفتهاند. همانهایی که شکستهایشان هم آمیخته به تحسین بوده. آنها در جام جهانی ۱۹۷۰ آلمان بزرگ را در آن نیمه نهایی سرگیجهآور ۳-۴ شکست دادند و در نبرد نهایی مغلوب پله و بزرگانی که آن را بهترین تیم تاریخ جام جهانی میخوانند، شدند. در نیمه نهایی جام جهانی ۱۹۹۰ مغلوب مارادونا و پسران آرژانتینی. در یورو ۲۰۰۰ بهتر از فرانسه بودند، تا دقیقه ۹۴ که مغلوب آخرین ضربه بازی شدند. در جام جهانی ۲۰۰۲ قربانی بزرگ داوری برابر کرهجنوبی شدند، قربانی همان «رسوایی بزرگ». در یورو ۲۰۱۲ هم انگلیس را پشت سر گذاشتند و هم آلمان را و در فینال برابر اسپانیا اوج گرفته پس از مصدومیت زودهنگام کیهلینی و سپس آسیبدیدگی تیاگوموتا پس از آن که هر ۳ تعویض انجام شده بود زانو زدند.
پنج: جام جهانی فقط به بزرگان تعلق ندارد
یکی از ایتالیاییها در اندوه غیبت لاجوردیپوشها در یکی از وبلاگها چنین نوشته بود «… جام جهانی بدون ایتالیا، آن جام جهانی دوست داشتنی نخواهد بود، همینطور بدون حضور نارنجیپوشهای هلندی. چه کسی به جام جهانی که ایران، مصر، ایسلند و پاناما جای ایتالیا و هلند را گرفتهاند، اهمیت میدهد؟»
سوای رنگ و بوی نژادپرستانه و قومگرایانه چنین جملهای، یادمان نرفته که جام جهانی چنان که در آن واژه «جهان» آمده به جهانیان تعلق دارد. میتوان اندوه رمانتیکها از حذف ایتالیا را فهمید، همینطور نالههای طرفداران شیلی که دو بار پیاپی قهرمان آمریکایجنوبی شده و طرفداران کامرون و ساحل عاج را، ولی جام جهانی همانقدر برای رمانتیکها است که به ایرانیها، مصریها، ایسلندیها و پاناماییها تعلق دارد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.