مدیر موزههای صنعت نفت به مناقصهمزایده خبر داد مناقصات بازسازی عمارتهای قدیمی نفت در بن بست مالی عتیقهجات صنعت نفت کیلویی به مزایده میرود! سمیه مهدوی- مخروبههای نفتی در حال جان گرفتن هستند و تجهیزات تاریخی نفت با قدمتی یکصد ساله درحال جمعآوری، تا شاید بدینواسطه بخشی از مانیفست صنعت نفت که در معرض ویرانی […]
مدیر موزههای صنعت نفت به مناقصهمزایده خبر داد
مناقصات بازسازی عمارتهای قدیمی نفت در بن بست مالی
عتیقهجات صنعت نفت کیلویی به مزایده میرود!
سمیه مهدوی- مخروبههای نفتی در حال جان گرفتن هستند و تجهیزات تاریخی نفت با قدمتی یکصد ساله درحال جمعآوری، تا شاید بدینواسطه بخشی از مانیفست صنعت نفت که در معرض ویرانی و سودجویی برخی دلالان قرار گرفته است، در کلکسیونی شیشهای آرام بگیرد.
به گزارش خبرنگار اعزامی به کرمان، شهرهای کشور از باختر تا خاور به جز ظرفیتهای نفتی خود به خاطر برخورداری از مجموعههای تاریخی و جاذبه بکر طبیعی، خواهان و دوستداران بسیاری دارد که در افزایش وجهه توریستیشان تاثیر مثبتی می گذارد.
حال وقتی عمارات و ابنیههای قدیمی شهرها رنگ و بوی طلای سیاه، همان ثروت افسانهای این مرز و بوم را به خود بگیرد، میتواند انقلابی در عرصه گردشگری ایجاد کند و در پی آن با احیای تاریخ نفت کشور در تابوشکنیهای مثبتی که اخیراً وزارت نفت باعث و بانی آن بوده است، قدمهای ارزندهای بردارد.
اما در این راه بعضی مواقع سایه مشکلات قد میکشد؛ از یک سو مناقصات بازسازی برخی ابنیههای نفتی به بنبست مالی رسیده است، از سوی دیگر مزایدات تجهیزات قدیمی نیز برخلاف قانون در حال برگزاری هستند و سرانجام چانهزنی های سریالی با سازمانهایی که دست به سوی عمارتهای مدنظر دراز کردهاند و چشمشان در پی مصادره آنها است، همچون یک دیوار بتنی مقابل مجریان این طرح قد علم کردهاست.
ایجاد موزههای متعدد در استانهای مختلف کاری بوده ماحصل فکری خلاقانه و البته اجرایی دلسوزانهتر که با حکم بیژن زنگنه، وزیر نفت و با اجرا و نظارت اکبرنعمت اللهی، مدیر کل اسناد و موزههای صنعت نفت طی ۵ سال تلاش کلید خورده است. این پروژه نفتی هر چند آرام ولی هوشمندانه و سرسختانه علیرغم مشکلات عدیدهای که بر سرراهش خودنمایی میکند، در حال پیشروی است. پروژه موزههای نفت شاید به اندازه شاهرگ پروژههای وزارت نفت یعنی IPC که سرنوشتش تبدیل به مثنوی هفتاد من کاغذ شده است، مورد سنگاندازیها و هجمههای مخالفان قرار نگرفته باشد؛ اما فائق آمدن بر مشکلات مالی و مقاومت در برابر پشت چشم نازک کردن ارگانهایی که سعی در مصادره مناطق یا ابنیههای مورد نظر را داشتهاند، به نوبه خود کاری است کارستان.
بعد از تعیین تکلیف شدن موزه بنزین خانه آبادان در سال گذشته، امسال نوبت به مدرسه فنی و حرفهای آبادان، بنزین خانه دروازه دولت تهران و البته موزه قدیمی کرمان رسیده است.
برای درک مسایل و سختیهایی که گفته شد لاجرم دو گوش شنوا و یک جفت چشم بینا باید از نزدیک واقعیات را رصد می کرد. همین امر بهانهای شد برای عازم شدن کارناوال مطبوعاتیها به تاریخی ترین نقطه از کشور یعنی کرمان.
در ابتدای سفر محوطهای با درختان ۵۰۰ ساله سربه فلک کشیده در مجاورت بنایی زیبا که درحال مرمت و بازسازی بود؛ انتظارمان را میکشید، اما پس از آن چشمنوازیها، نوبت شنیدن دغدغههایی از جنس نفت بود، آن هم با حضور اکبر نعمتاللهی و جعفرسالارینسب؛ مدیر شرکت پخش فرآوردههای کرمان.
موزههای نفت ۵ تایی میشود
«عمارت قدیمی باغ آقا میراثی از دوران زندیه و متعلق به والی کرمان -سیدابوالحسن خان بیگلربیگی- بوده است که بعدها دست تقدیر این مکان را تبدیل به کنسولگری انگلیس میکند. پس از پایان مأموریت انگلیسیها، این عمارت در ابتدا به شرکت نفت انگلیس-ایران و سپس به شرکت ملی نفت واگذار میشود.»
این سخنان نعمتاللهی بود که مطلع کلام خود را با اشارهای به تاریخچه عمارت کنسولگری کرمان آغاز کرد و در ادامه به توضیحات مبسوطی در مورد مشکلات پروژهها پرداخت.
آنطورکه او نقل میکرد؛ در حدود دو سال پیش با نظارت بر این عمارت مخروبه و با دیدن ویرانه گی های آن تصمیم به مرمتش گرفته شد. در نهایت با پیگیری شرکت پخش کرمان و اسناد موزه صنعت نفت بهعنوان یک پروژه تعریف شد که پیشبینی میشود این موزه تا پایان بهمن افتتاح شود.
تاکنون ۱۰۴ بنای قدیمی در همین چارچوب در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند و ۲۰ نقطه دیگر در انتظار ثبت پلاک هستند. موزه بنزین خانه آبادان پارسال به بهرهبرداری رسید و امسال نیز مدرسه فنی و حرفهای آبادان با ۹۰درصد پیشرفت، بنزین خانه دروازه دولت تهران و موزه کرمان به بهرهبرداری میرسند تا با احتساب موزه سبزوار تعداد موزههای تکمیل شده به ۵ مورد برسد. موزه بزرگ علوم و فناوری صنعت نفت تهران نیز به شرط حل مشکلات مالی کار خود را آغاز میکند، ساختمان این موزه به مساحت ۵ هکتار در مجاورت پژوهشگاه نفت احداث خواهد شد.
وقتی ارگانهای دولتی پا در کفش نفتیها میکنند
ورود بعضی از ارگانها و سازمانها کارموزهها را با مشکل مواجه کرده است. دست گذاشتن روی بعضی مناطق از ساختمانهای قدیمی، سولهها و تأسیسات قدیمی ویرانه توسط برخی نهادها سرعت کار را کندتر میکند. بهعنوان مثال در آبادان، صدا و سیما از تحویل رادیو نفت آبادان به صنعت نفت سرباز میزند و یا در پرونده دیگری مربوط به زمین ۳۱۰ هزار متری کنار رودخانه اروند که قرار بود تبدیل به موزه دفاع مقدش شود، با گذشت ۱۰ سال همچنان بلاتکلیف مانده است. البته قرار شده تا با برگرداندن این زمین به نفتیها به موزه دفاع مقدس و صنعت نفت تبدیل شود. اگر این مهم تحقق یابد، مردمی که سالیان سال از دسترسی به ساحل اروند محروم بودند دوباره به آن دسترسی خواهند داشت.
شناسایی ۴۰ هزار قلم اشیای نفتی با قدمتی ۱۰۰ ساله
دغدغه دیگر این مدیر نفتی مربوط به زیروروکشی افرادی بود که چراغ خاموش تجهیزات قدیمی را به فروش می رسانند. تجهیزاتی که قدمتی یکصد ساله دارند و متعلق به نسل اول صنعت نفت هستند. متأسفانه علیرغم بخشنامه وزیر نفت بسیاری از آنها به صورت کیلویی به مزایده میروند! اما با این وجود میتوان گفت تاکنون ۴۰ هزار قلم اشیای قدیمی صنعت از نقاط مختلف کشور شناسایی و تحویل موزه صنعت نفت داده شدهاند.
کار بعدی مربوط به تاریخ شفاهی صنعت نفت است که قرار است ناگفته های وزرا در قالب یک کتاب تدوین شود. این امر از معینیفرد شروع شده و به زنگنه ختم میشود. همچنین در مرکز اسناد وزارت نفت میلیونها برگ سند قدیمی فهرستنویسی شده که در دسترس محققان قرار گرفته است.
سناریوی بودجهای که یک ریال از آن واریز نشده است!
بیک ریال از بودجه ۹۶ واریز به حساب موزه ها واریز نشده است. این درحالی است که تاکنون ۵ میلیارد تومان درخواست بودجه داده شده ولی تا امروز ترتیب اثری ندادهاند. به گفته نعمتاللهی حتی درخواست بودجه سال ۹۷ را نیز عنوان کردهاند اما… .
آهی در بساط نیست
در بخش دیگری از اظهارات این مقام مسؤول در پاسخ به خبرنگار روزنامه مناقصهمزایده، توضیح داد: برای مرمت بخشی از ۱۰۴ پروژه ثبت شده به دلیل نبود بودجه همچنان این مناطق در بایکوت مالی به سر میبرند و عملاً مناقصات آنها بلاتکلیف مانده است. بهعنوان مثال خانه شاه در آبادان ثبت ملی شده است اما بودجهای برای بازسازی آن در بساط نیست. این درحالی است که عمارت معماری تکرارنشدنی به چشم میخورد که حتی در خود ساختمان انگلیس نمونهاش یافت نمیشود.
مأموریتهای نفتی شرکت پخش فرآوردههای کرمان
بعد از چیدن پازل بقایای بازمانده از تاریخ صنعت نفت در قالب موزه که به نوبه خود یک ساختارشکنی به موقع در گیرودارهای فعلی وزارت نفت تلقی میشود؛ نوبت رسید به سخنان جعفرسالارینسب، مدیرعامل شرکت پخش فرآرودههای نفتی کرمان که در جملاتی کوتاه و موجز اما کلیدی بخش اعظمی از کارهای این شرکت را بیان کرد.
سالارینسب سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: کرمان پهناورترین شهر ایران علاوه بر پراکندگی و گستردگی جمعیت با توجه به مأموریتهایی که وزارت نفت برای شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی در رابطه با توزیع سوخت تعریف کرده است مشکلاتی پیش رو دارد، اما علیرغم این وضعیت، کار در سطح راضیکننده و مطلوبی پیشروی میکند.
صیانت از تولیدات فرآوردههای نفتی در خط مرزی
مدیر شرکت پخش کرمان در ادامه از سختیهای کار گفت و از آمار و ارقام سوخترسانیهای این منطقه خبرداد.
۹ناحیه که هریک از این مناطق چند شهرستان را تحت پوشش خود قرارداده است، مأموریت سوخترسانی به استان کرمان را انجام میدهند؛ ناحیه کرمان مرکزی، رفسنجان، سیرجان، بافق، جیرفت، کهنوج، بم، شهر بابک و زرند از جمله مناطق سوخترسان هستند. در استان کرمان ۳ انبار بزرگ وجود دارد؛ انبار تدارکاتی کرمان، سیرجان، رفسنجان.
انبار کرمان در مجموع با ۳۵۰ میلیون لیترذخیرهسازی فرآوردههای نفتی و مأموریتی که برای این نهاد در نظر گرفته شده است، سوخترسانی به استانهای سیستان و بلوچستان، قسمتی از خراسانهای شمالی و جنوبی را تأمین میکند. با وجود ۳۵ میلیون لیتر فرآورده در انبارهای سیرجان، ۳ نوع سوخت به استانهای فارس، هرمزگان منتقل میشود؛ انبار مرکزی ناحیه رفسنجان نیز با ۱۴۵ ملیون لیتر ذخیرهسازی مأموریت سوخترسانی به استانهای خراسانجنوبی، تربتحیدریه را برعهده دارد. سختی کار تمامی ندارد اما در شرایطی از این منطقه سوخت شهرهایی چون مشهد و تبریز تأمین و توزیع میشود.
اما تمام سخنان سالارینسب تا اینجای کار، اظهاراتی بود از یک روی سکه سوخترسانی ها و روی دیگر این سکه، رونمایی از یک کار مهم دیگر این شرکت در حفظ و صیانت از تولیدات فرآوردههای نفتی بود.
موقعیت سوقالجیشی کرمان با توجه به همجواری با استانهای مرزی هرمزگان و منطقه قاچاقخیز سیستان بلوچستان، شرکت پخش را ملزم و متعهد به انجام مأموریت دیگری میکند یعنی صیانت از فرآوردههای نفتی و سوختها. در این مسیر الحق و الانصاف بسیار موفق عمل شده است. اما وقتی ادامه کلاف عملیات اجرایی را دنبال میکنید، شواهدی را در مییابید که بر گفتههای مدیرعامل شرکت پخش کرمان صحه میگذارد. فقط در سال ۹۴، ۷۴۲ میلیون لیتر نفت و گاز توسط این شرکت کمتر توزیع شده است. این کار همان داستان یک تیر و دونشان را تداعی میکند، بهعبارت دیگر همانطور که این شرکت در چارت سازمانی خود وظایف مربوط به سوخترسانی را به صورت مرتب انجام میدهد با تدابیر مدیریتی و ایفای نقش درخور سایر مشکلات را هم در عرصه اقتصادی و هم فرهنگی نیز سازماندهی میکند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.