ثروتمندان هرگز مالیات بر عواید سرمایه‌ای خود را پرداخت نکنند!

جنجال تازه ترامپ ثروتمندان هرگز مالیات بر عواید سرمایه‌ای خود را پرداخت نکنند! بی عدالتی به نفع ثروتمندان و به ضرر دیگر افراد، در قلب لایحه مالیاتی قرار دارد که جمهوریخواهان امیدوارند بدون برگزاری گفت‌و‌گوهای عمومی آن را به تصویب برسانند. بد‌ترین نمونه از آن، طرحی است که به واسطه آن، ثروتمند‌ترین افراد، هرگز نباید […]

جنجال تازه ترامپ

ثروتمندان هرگز مالیات بر عواید سرمایه‌ای خود را پرداخت نکنند!

بی عدالتی به نفع ثروتمندان و به ضرر دیگر افراد، در قلب لایحه مالیاتی قرار دارد که جمهوریخواهان امیدوارند بدون برگزاری گفت‌و‌گوهای عمومی آن را به تصویب برسانند. بد‌ترین نمونه از آن، طرحی است که به واسطه آن، ثروتمند‌ترین افراد، هرگز نباید مالیات بر عواید سرمایه‌ای خود را پرداخت کنند.

به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، این لایحه مالیاتی نه تنها مالیات املاک را حذف خواهد کرد، بلکه طرح جمهوریخواهان/ترامپ مالیات بر عواید سرمایه‌ای را پس از مرگ حذف می‌کند.

یعنی مثلاً پس از مرگ بیل‌گیتس که مایکروسافت با وام ۵۰هزار دلاری از والدین خود آغاز کرده است، به ارزش افزوده سهام او و دیگر اموالی که صاحب آن است، مالیات تعلق نمی‌گیرد و فرزندان او و فرزندان فرزندانش، از مالیات معاف خواهند شد.

هیچ توجیه سیاسی برای بخشیدن تمام سرمایه‌های به دست آورده، در زمان مرگ وجود ندارد. مردم باید اعتراض کرده و نگذارند این لایحه تبدیل به قانون شود؛ مگر آن‌که معتقد باشند ثروتمندان به پول بیش‌تری نیاز دارند و مالیات زیادتر از آنچه باید به آنها تحمیل شده است.

تغییرات مالیات بر دارایی‌های املاک در زمان جورج دبلیو بوش نیز اجازه معافیت مالیاتی بر عواید سرمایه‌ای در زمان مرگ را صادر می‌کرد که با این‌که سیاست بدی بود، اما حداقل به ۱٫۳ میلیون دلار عواید (و ۲٫۶ میلیون دلار برای زوج ها) محدود می‌شد و به افراد فوق ثروتمندی که میلیارد‌ها و شاید حتی ده‌ها میلیارد دلار ثروت داشتند، تعلق نمی‌گرفت.

دلیل این‌که فوق ثروتمندان از این قانون بهره می‌برند این است که تنها اقلیت آمریکایی‌ها قدرت سرمایه‌گذاری دارند.

اکثر افراد دارای سهام، املاک و مستغلات و اموال دیگر که ارزش پول آنها در طول زمان زیاد می‌شود، در طول زندگی خود، این سرمایه‌گذاری‌ها را تبدیل به پول می‌کنند، مالیات آن را پرداخت کرده و بعد، آن را مثلاً برای دانشگاه فرزندان خود، رهن خانه، یا هزینه‌های درمان و هزینه‌های زندگی در زمان پیری خرج می‌کنند.

اما اگر ارزش سهام و مستغلات فردی ده‌ها میلیون یا بیش‌تر باشد، هرگز نیازی به فروش آنها نخواهد داشت.

بلکه در طول زندگی می‌تواند به واسطه آنها وام بگیرد و هزینه‌های زندگی خود را پوشش دهد و هرگز مالیات بر درآمد را پرداخت نکند. براساس برنامه مالیاتی جدید، ثروتمندان می‌توانند بدون پرداخت مالیات زندگی کنند و پس از مرگ، سرمایه خود را به فرزندانشان به صورت معاف از مالیات منتقل کنند و مردم عادی باید به جای آن مالیات پرداخت کنند.

این برنامه به نفع فوق ثروتمندان، بار حمایت از دولت را از دوش آنان برداشته و بر دوش افرادی که از لحاظ مالی، بهره کمتری نصیبشان شده است، می‌گذارد. این طرح، یادآور صحبت لئوناهلمزلی، یکی از هتل‌داران میلیاردر است که گفته بود: «ما مالیات نمی‌دهیم؛ فقط افراد کوچک مالیات پرداخت می‌کنند.»

جاناتان‌بلاتمچر، یکی از برجسته‌‌ترین مشاوران مالیاتی به فوق ثروتمندان از حزب دموکرات است که از این قانون به وحشت افتاده و می‌گوید این لایحه سرشار از جنبه‌های بسیار بد است که ثروت عظیمی به ثروتمندان و فوق ثروتمندان تقدیم می‌کند.

طرح مالیاتی به بدهی‌های فدرال کشور که ترامپ علیه آن سخنرانی کرد و جمهوریخواهان سال‌ها از آن شکایت داشتند، می‌افزاید. اما به جای یک پیش‌نویس مالیاتی که موجب کاهش کسری بودجه سالانه فدرال شده یا حداقل آن را افزایش نمی‌دهد، طرح مالیاتی جمهوریخواهان، طی یک دهه، ۱٫۵ تریلیون دلار بیش بدهی کشور را افزایش می‌دهد. بدهی‌های فدرال اکنون بیش از ۲۰ تریلیون دلار است.

به احتمال قریب به یقین، افزایش بدهی باعث می‌شود جمهوریخواهان بهانه برای کاهش هزینه‌ها به دست آورند. برنامه‌های گذشته آنان، بر کاهش خدمات به کودکان، معلولین، سالمندان، گرسنگان و فقرا و به عبارت دیگر آسیب‌پذیر‌‌ترین قشر، تمرکز داشت.

و اگر افراد سهامی از طریق حساب بازنشستگی خود به دست آورده باشند، نه تنها در هنگام فروش مالیات از آن کسر خواهد شد، بلکه باید در مقایسه با مالیات بر سرمایه، مبلغ بیش‌تری بپردازند.

بنابراین، به عبارت ساده، این طرح به معنای معافیت مالیاتی فوق ثروتمندان و بر دوش کشیدن بار حمایت از دولت توسط افراد عادی از طریق مالیات بیش‌تر، دریافت خدمات کم‌تر، یا بدهی فدرال بیش‌تر است. به قول بلاتمچر: «چیزی به نام کاهش مالیاتی وجود ندارد، بلکه از شانه‌ای به شانه فرد دیگر محول می‌شود. وقتی مالیات بر ثروتمندان کاهش یابد، فقیرتر‌ها باید ما به‌التفاوت آن را بپردازند.»