دستگاه های نظارتی بارها بر تعطیلی سامانه ستاد تاکید کرده بودند!

رییس سابق سازمان توسعه تجارت الکترونیک مطرح کرد دستگاه های نظارتی بارها بر تعطیلی سامانه ستاد تاکید کرده بودند! با توجه به ابهامات در شرایط فعالیت سامانه تدارکات الکترونیک دولت و متولی بودن مرکز توسعه تجارت الکترونیک؛ در ادامه مصاحبه با دومین رییس مرکز توسعه تجارت الکترونیک، محمدگرکانی‌نژاد آمده است. وقتی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی […]

رییس سابق سازمان توسعه تجارت الکترونیک مطرح کرد

دستگاه های نظارتی بارها بر تعطیلی سامانه ستاد تاکید کرده بودند!

با توجه به ابهامات در شرایط فعالیت سامانه تدارکات الکترونیک دولت و متولی بودن مرکز توسعه تجارت الکترونیک؛ در ادامه مصاحبه با دومین رییس مرکز توسعه تجارت الکترونیک، محمدگرکانی‌نژاد آمده است.

وقتی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی را تحویل گرفتید چه انتظاری داشتید؟ آیا انتظارتان برآورده شد؟

-از یک زاویه‌ای بله و از یک زاویه‌ای خیر. وقتی وارد مرکز شدم دیدم ۳یا ۴ پروژه خیلی خوب تعریف شده‌اند و در حال کار کردن هستند و من با این‌که فعال حوزه فناوری اطلاعات بودم تا حالا چیزی از آنها نشنیده بودم. حیف بود که اطلاع‌رسانی در این زمینه صورت نگرفته بود. از این نظر واقعاً سورپرایز شدم. از یک نظر هم انتظارات من برآورده نشد، چون فکر می‌کردم اگر یک‌جایی کارهای درستی را شروع کرده، آن‌ هم جایی که نقش آن بین‌سازمانی و هماهنگ‌کننده است و نقش عملیاتی ندارد، پس چرا نتوانسته با سازمان‌های دیگر تعامل کند و برای انجام پروژه‌ها سازمان‌ها را صدا نزده و آنها را درگیر پروژه‌ها نکرده است.

جایگاه مرکز را در آن زمان چگونه برآورد کردید؟

-مرکز به‌واسطه جایگاهی که در وزارت صمت داشت، مورد کم‌توجهی قرار گرفته بود. به این معنا که مرکزی طبق قانون تجارت الکترونیکی تشکیل شده بود. این سازمان دولتی با کلی اختیارات و وظایف تأسیس شده بود، اما متأسفانه توجه کافی به آن نمی‌شود. این واقعیتی است که از ابتدا بر مرکز حاکم بوده است و در بدو ورود دلایل را نمی‌دانستم، من نتایجش را می‌دیدم. نتیجه این بی‌توجهی نارس بودن پروژه‌ها بود.

 مرکز ۴ پروژه داشت: سامانه ستاد، مرکز ریشه و امضای الکترونیکی، نماد و پنجره واحد تجارت فرامرزی. در این پروژه‌ها کارنامه خودتان را چگونه برآورد می‌کنید؟

اگر بخواهم کارنامه‌ام را بگویم باید بگویم که در چه وضعیتی تحویل گرفتم و در چه وضعیتی تحویل دادم. اولین کار من بی‌تردید شناسایی وضع موجود بود.

در مورد امضای الکترونیکی و مرکز ریشه در چه وضعیتی پروژه‌ها را تحویل گرفتید؟

در آن زمان حدود ۳۰۰ هزار امضا در سال عمدتاً برای مؤدیان مالیاتی طبق تفاهمنامه‌ای که با سازمان امور مالیاتی صورت گرفته بود صادر می‌شد؛ اما آن تفاهمنامه نیز سال ۹۳ از سوی سازمان امور مالیاتی لغو شد و دیگر اجرا نشد و هیچ کاربردی هم برای امضای الکترونیکی در تراکنش‌های اداری و سازمانی جز در سامانه ستاد پیش‌بینی نشده بود. برخی از مراکز میانی نیز شکل گرفته بودند.

پنجره واحد تجارت فرامرزی یکی دیگر از پروژه‌ها بود.

سامانه تدارکات الکترونیکی و ستاد در چه مرحله‌ای قرار داشت؟

-دستور کاری که طی جلسات اولیه در وزارتخانه به من می‌دادند -وقتی هنوز حضور من در مرکز قطعی نشده بود- این بود که ستاد را تعطیل کنیم. در نشستی که با آقایان نعمت‌زاده و توفیق داشتیم، برداشت این بود که باید این سامانه تعطیل شود. برداشت من این است که رویکرد آقایان نعمت‌زاده و توفیق به این سامانه نیز مشابه ایران‌کد و شبنم بود، آنها تصمیم داشتند سامانه‌های بازدارنده را متوقف کنند، آن زمان اعتراضات زیادی در مورد این سامانه مطرح شده بود و همه آن را مخل کارهای سازمانی و اداری می‌دانستند؛ معاون اداری و مالی وزارتخانه خودمان و مدیرکل‌های مربوطه نیز همه شمشیر را برای این سامانه از رو بسته بودند. مرتب گزارش می‌کردند که ما می‌خواستیم فلان چیز را بخریم اما در سامانه مجبور شدیم با قیمت بیش‌تری بخریم. گزارش‌های نظارتی هم که بر سامانه صورت می‌گرفت همه بر این پایه بود که این سامانه به جای این‌که موجب شفافیت شود، تبدیل به ضد خودش شده و فرایند را غیرشفاف می‌کند و قیمت‌ها را بالا می‌برد. پس به من دستور کار دادند که این را هم تعطیل کنم. من از وزیر وقت خواستم و گفتم با توجه به این‌که قراردادی بسته شده، کار شده و زحمت کشیده شده، اگر اجازه دهید، چند ماهی این را بررسی کنم چون به نظر می‌رسد، تعریف این سامانه درست است. آقای نعمت‌زاده درک سیستمی درستی داشت، نمی‌گفت این سامانه به درد نمی‌خورد، می‌گفت اجرای این سامانه کار را خراب کرده است. فقط گفت سریع تکلیف را روشن کن.

در دوره‌ای که شما بودید توانستید جایگاه اداره کلی را به جایگاه معاونت برسانید؟

-حتماً از اداره کلی بالاتر رفتیم. واقعیت این است که تقریباً در حد معاونت وزیر در حرکت بودیم، وقتی از مرکز جدا شدم بالاخره یکی از معاونان وزیر جای من نشست. شخص من مهم نیستم اما نوع نگاه وزارتخانه و سایر وزارتخانه‌ها نسبت به مرکز توسعه تجارت تغییر کرد؛ آنها متوجه شدند که مرکز متولی اجرای پروژه‌هاست و در بسیاری از جلسات و کمیسیون‌‌ها ما را صدا می‌زدند، اگر قرار بود طرحی در مورد تجارت الکترونیکی در جلسات کمیسیون‌های دولت و هیأت دولت مطرح شود، حتماً نماینده‌ای از مرکز حضور داشت.

اما به نظر می‌رسد شما نتوانسته‌اید سامانه پنجره واحد یا ستاد را به نتیجه برسانید؛ مثلاً پنجره واحد دیگر معلوم نیست اجرا می‌شود یا خیر. یا ستاد به نتیجه و نقطه معلومی نرسید.

-نه من با شما موافق نیستم. همه اینها پایدار شدند. سامانه‌ای مانند ستاد که قرار بود تعطیل شود و دستگاه‌های نظراتی بار‌ها بر تعطیلی این سامانه تأکید کرده بودند، پایدار شد. این ارزیابی غیرمنصفانه‌ای است که بگوییم به جایی نرسید. چرخه زندگی این سامانه یک چرخه چندساله است و من به‌زعم خودم تلاش کردم که این سامانه‌ها بمانند؛ ماندند و نجات پیدا کردند.

از چه نظر می‌گویید ماندند و نجات پیدا کردند؟

-من ستاد را مثال می‌زنم. این سامانه از همه نظر تحت هجوم بود. وزارتخانه‌ها دوستش نداشتند، وزارت خودمان اجرایش نمی‌کرد، وزیر در این مورد توجیه نبود و دستگاه‌های نظارتی نیز آن را نمی‌خواستند، اما الان دو مصوبه قانونی برای آن گرفته‌ایم، دستگاه‌های نظارتی را همراه کرده‌ایم و رییس دیوان محاسبات به‌عنوان یک مقام ارشد در جلسه‌ای مشترک با وزیر صمت صرفاً حول محور تاد حضور پیدا کرده‌اند. نوع نگاه دیوان محاسبات به این موضوع تغییر کرد. همه مشکلات را رد کردیم و خوشبختانه موضوعات حل شد و سامانه به رسمیت شناخته شد و این سامانه اکنون دو قانون دارد. در برنامه ششم توسعه پیش‌بینی کرده‌ایم معاملات از طریق سامانه انجام شود. در چنین شرایطی نمی‌توان گفت ناموفق است.

اگر در دوره شما به تثبیت رسیده بود، شاید حرکت‌شان سریع‌تر بود.

-از نظر من سامانه‌ای که قرار بود متوقف شود، برایش قانون مصوب مجلس صادر شده و وزارت را همراه کرده به نقطه غیرقابل برگشت رسیده است. توجه داشته باشید دوره زندگی این سامانه حتی در سایر کشور‌ها هم چندین ‌ساله است. این یک سامانه کوتاه‌مدت نیست. بزرگ‌‌ترین اشکال سامانه، به‌رغم طراحی خیلی خوبش، نحوه استقرارش بود. متولیان این سامانه با سامانه‌ای که در دوره کودکی خود به سر می‌برد، مانند یک انسان بالغ رفتار می‌کردند و تصور می‌کردند می‌توانند قدرت رؤسای دستگاه‌ها را بگیرند و در اختیار سامانه بگذارند، در صورتی‌که وظایف رؤسای دستگاه‌ها در مورد مناقصه و مزایده و خرید کالا را قانون به آنها داده است. شاید وقتی این سامانه به بلوغ خود رسید و تکمیل شد و تمامی تأمین‌کنندگان کالا در آن قرار گرفتند بتوان چنین انتظاری از آن داشت، اما در دوره کودکی سامانه نمی‌توان چنین انتظاری از آن داشت. ما اشکالات سامانه را در این حدود برطرف کردیم و سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی و نظارتی را متقاعد کردیم، در قوانین نیز تلاش‌های ما بازخورد مثبت داشت.

اما دیگر نامی از پنجره واحد در میان نیست؟

-حرف شما را در مورد پنجره واحد به نوعی قبول دارم. در مورد پنجره واحد هم پیشتر گفتم که اتفاق اجرایی نیفتاده بود. یکسری مطالعات انجام شده بود، تمرکز پروژه در تعریف اولیه خودش بر پنجره واحد، تجارت فرامرزی بود؛ اتفاقی که افتاد این بود که از ابتدای دولت یازدهم گمرک وارد این موضوع شده بود. اگر گمرک می‌خواهد پنجره تجارت فرامرزی را رهبری کند، زیرا چون وظیفه اصلی‌اش است که انجام دهد. به جای آن ما الان چیزی به نام سامانه جامع تجارت داریم که یکی از زیرمجموعه‌های آن پنجره واحد تجارت فرامرزی است. طبق طراحی قرار شد به این سامانه ۴ زیرسامانه انبارش، تجارت داخلی، کدینگ کالا و رهگیری کالا متصل باشد که توسط وزارت صمت انجام می‌شود و مسؤولیت آن از سوی وزارتخانه به مرکز تفویض شد. عملاً این ۴ سامانه را مرکز از هیچ ایجاد کرد. از سویی مسؤول ایجاد ظاهر و فریم پنجره واحد کشور نیز شدیم که همان سامانه جامع تجارت است. قرار شد بستری فراهم کنیم که تمامی این سامانه‌ها شامل سامانه گمرک و سامانه حمل‌ونقل وزارت راه نیز به این سامانه جامع متصل شوند. این سامانه‌ها در بخش B2B و B2G مؤثر بودند. ستاد مبارزه با قاچاق کالا نیز با این ساختار هماهنگ بود و تمامی این سامانه‌ها در کمیسیون‌های مختلف دولت و سازمان‌ها و وزارتخانه‌های دیگر جا افتاد. توانستیم بودجه سال ۹۶ را افزایش دهیم. سازمان برنامه‌وبودجه ما را به‌طور جدی به‌عنوان مسؤول سامانه‌های تجاری کشور در وزارت صمت به رسمیت می‌شناخت. ۶ تا ۷ سامانه به ما ارجاع شده بود و کلی از این سامانه‌ها و طراحی‌‌ها را انجام داده بودیم. کدینگ کالا در کشور اجرا شد بدون این‌که دردسرهای ایران‌کد را داشته باشد. خوب یادم است که پنجشنبه شبی بود، حدود ساعت‌های ۹ و نیم یا ۱۰ شب، آقای وزیر به من زنگ زد و پرسید سامانه کد کالا در چه مرحله‌ای است. من توضیح دادم و گفتند می‌خواهیم کارت اعتباری کالای ایرانی را راه بیندازیم، این سامانه جواب می‌دهد یا نه. من گفتم جواب می‌دهد. کاری ندارم که آن طرح کارت اعتباری درست بود یا نه اما زیرساختی که ما درست کرده بودیم، جواب داد.

فضای کلی کشور به مرکز توسعه تجارت الکترونیکی نیاز دارد؟

-هم می‌توان به‌راحتی گفت بله و هم می‌توان گفت نه. بستگی دارد که مرکز چگونه اقدام کند و چگونه کار کند. اگر مسؤولان مرکز متوجه جایگاه هماهنگ‌کننده مرکز توسعه تجارت الکترونیکی باشند و رنج تعامل و حوصله لازم را برای ارتباط گرفتن و جلو رفتن کار‌ها برعهده بگیرند، بی‌تردید لازم است. با فورس و دستور کار جلو نمی‌رود، باید صبر داشت و تعامل کرد.

 

مصاحبه از « پیوست»