طبیعت را دلتنگ نکنیم

مهربانی با طبیعت در تمام ادیان و فرهنگ‌ها توصیه شده است اما گاهی با ورود به بخشی از طبیعت با صحنه‌های بسیار خشن و نامهربان مانند انبوه زباله، درختان سربریده، تنه‌های آتش زده، نوشتن یادگاری بر پیکره درختان و بستن تاب بر شاخه‌های ترد و شکننده مواجه می‌شویم که کوهی از اندوه را به دنبال […]

مهربانی با طبیعت در تمام ادیان و فرهنگ‌ها توصیه شده است اما گاهی با ورود به بخشی از طبیعت با صحنه‌های بسیار خشن و نامهربان مانند انبوه زباله، درختان سربریده، تنه‌های آتش زده، نوشتن یادگاری بر پیکره درختان و بستن تاب بر شاخه‌های ترد و شکننده مواجه می‌شویم که کوهی از اندوه را به دنبال دارد.

به گزارش ایرنا، برخی انسان‌ها گمان می‌کنند طبیعت میراثی است که از نیاکانشان به آن‌ها رسیده و هرکاری که بخواهند می‌توانند با آن انجام دهند در حالی که طبیعت و هر آن‌چه در آن است امانتی است که از نسل‌های گذشته به ما رسیده و باید از آن محافظت کنیم و به آیندگان تحویل دهیم زیرا ما وام‌دار و امانت‌دار نسل آینده هستیم.

توسعه شهرنشینی و به‌طور کلی زندگی مدرن انسان‌ها را از آغوش طبیعت دور کرده است و با بی‌رحمی تمام با آن رفتار می‌کنند در حالی که اگر بدانیم طبیعت و جانداران موجود در آن حس، درک و عاطفه دارند و با نامهربانی دلتنگ می‌شوند قطعاً در روش خود تجدید نظر خواهیم کرد.

در گنجینه طبیعت می‌توان زندگی را جست و جو کرد. از بین بردن آن برابر است با از بین رفتن زندگی، پس بهتر است ما انسان‌ها دست از خودخواهی ‌برداریم و طبیعت را به چشم موجود زنده‌ای ببینیم که حس و شعور دارد.

چه زیبا گفت فردوسی: میازار موری که دانه‌کش است؛ که جان دارد و جان شیرین خوش است یا سعدی گفته است: سیه اندرون باشد و سنگدل؛ که خواهد که موری شود تنگدل

این اشعار نشان می‌دهد که انسان از ابتدا نسبت به طبیعت حس مهربانی داشته است اما امروزه روند به گونه‌ای تغییر کرده که موجب نگرانی دنیا شده و زنگ خطر ادامه این رفتار به صدا در آمده است.

اسماعیل کهرم، پرنده شناس و مشاور رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست در این باره گفت: این‌که گفته می‌شود طبیعت شکننده شده صحیح نیست زیرا طبیعت از ابتدا شکننده و نیازمند مهربانی بوده است.

وی افزود: تمام چرخ‌های طبیعت با مهربانی و محبت می‌چرخد و هر رفتار غیرعادی موجب مختل شدن این گردش طبیعی می‌شود و طبیعت را از بین می‌برد، کافی است مقداری سم در یک دریاچه ریخته شود که دنبال آن تعداد زیادی از آبزیان نابود خواهند شد که این گواهی بر شکننده بودن طبیعت است.

کهرم تأکید کرد: اساس طبیعت بر قوانینی است که میلیون‌ها سال دست نخورده باقی مانده‌اند اما حالا موجودی به نام انسان به خود حق دخالت در این قوانین را داده و تا حدی پیش رفته که موجبات نابودی طبیعت را فراهم کرده است.

وی اظهار کرد: اگر هر فردی هر عنصری از طبیعت را یک موجود زنده تصور کند قطعاً با ملایمت رفتار خواهد کرد در غیر این صورت همین روندی که در پیش گرفته‌ایم را ادامه می‌دهیم تا طبیعت و هر آن‌چه در آن است نابود شود.

مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: مشکل ما این است که هم قشر تحصیلکرده و هم بقیه مردم طبیعت را زنده، فعال و دارای شعور و حس تشخیص نمی‌دهند بنابراین هر کاری که می‌خواهند با آن انجام می‌دهند.

وی افزود: به عنوان مثال اگر یک مهندس سد‌سازی به رودخانه به مانند یک موجود زنده نگاه کند قطعاً با آن مهربان‌تر رفتار خواهد کرد اما زمانی که آن را یک موجود مرده و بی‌جان می‌داند از هیچ رفتار خشنی نسبت به آن کوتاهی نمی‌کند.

کهرم گفت: اگر برای حیوانات و تمام اجزای طبیعت حس، شعور و شکنندگی قائل شویم قطعاً در رفتار خود تجدید نظر خواهیم کرد.

وی افزود: شاید بهترین درسی که می‌توانیم از ادبیات و فرهنگ خود در راستای ملاطفت با حیوانات و طبیعت بگیریم از این بیت شعر است که سعدی می‌گوید: سیه اندرون باشد و سنگدل که خواهد که موری شود تنگدل؛ این حقیقتی است که در این شعر آمده است.

کهرم ادامه داد: زیرا مورچه واقعاً تنگدل می‌شود، زمانی که مورچه‌ها در مسیری پشت سر هم حرکت می‌کنند اسیدی ترشح می‌کنند که به وسیله آن مورچه‌های عقبی مسیر صحیح را می‌یابند حال اگر یک انگشت به این مسیر کشیده شود مورچه‌های پشت سری آشفته می‌شوند و به دنبال رد اسید می‌گردند، در این حالت است که تنگدل و ناراحت می‌شوند.

وی تأکید کرد: این قانون بر تمام طبیعت حاکم است و همان چیزی است که به عنوان ردپای اکولوژیک از آن یاد می‌شود در واقع اثری که انسان از خود در طبیعت به جا می‌گذارد و موجب آشفتگی آن می‌شود.

 

مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: مهربان بودن با طبیعت کار مشکلی نیست فقط کافی است آن را دارای فهم، شعور و حس بدانیم و آن را خانه و نبردگاه خودمان تصور نکنیم و این حق را به خود ندهیم که هرگونه که می‌خواهیم با آن رفتار کنیم.