تحلیل نقاط قوت و ضعف پیمانکاران خارجی در تقابل با بازار کار صنعت ساخت و ساز ایران کمک به تبیین زمینههای رقابت و همکاری پیمانکاران داخلی و چینی محمدصادق دایی کوزهکنانی، سید امیر یزدانپرست اباتری چکیده بررسی نقاط قوت و ضعف در یک سازمان و نیز بررسی تهدیدها و فرصتهای بازار فعالیت یک سازمان به […]
تحلیل نقاط قوت و ضعف پیمانکاران خارجی در تقابل با بازار کار صنعت ساخت و ساز ایران
کمک به تبیین زمینههای رقابت و همکاری پیمانکاران داخلی و چینی
محمدصادق دایی کوزهکنانی، سید امیر یزدانپرست اباتری
چکیده
بررسی نقاط قوت و ضعف در یک سازمان و نیز بررسی تهدیدها و فرصتهای بازار فعالیت یک سازمان به منظور تعیین راهکار و استراتژی مناسب عملکرد آینده سازمان امری منطقی میکند. این بررسی قاعدتاً میبایست در برهههای مختلف انجام گیرد تا دید روشنتری از بازار و وضعیت سازمان را بهدست بدهد. یکی از المانهای اصلی برای بررسی بازار و استفاده از فرصتها و تهدیدها تحلیل رقبا و یا همکاران در زنجیره تأمین نیازمندیهای یک پروژه ـ محصول است.
شرکتهای چینی بخشی از بازار کار صنعت ساختوساز محسوب میشوند که بررسی نقاط قوت و ضعف آنها به تعیین فرصتها و تهدیدها چه از دیدگاه کارفرمایی و چه از دیدگاه پیمانکاری کمک شایانی خواهد کرد. از دیدگاه کارفرمایی بررسی این شرکتها به عنوان یک پیمانکار به انتخاب اصلحتر و استفاده مناسب از قابلیتها و تواناییهای آنها میانجامد؛ همچنین از اطلاعات بهدست آمده در رابطه با نقاط ضعف این پیمانکاران میتوان تحلیل ریسک جامعتری انجام داد و از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کرد.
از دیدگاه پیمانکاری نیز این شرکتها به عنوان رقیب ارایه محصول یا همکار در بازار کار صنعت ساختوساز مطرح هستند.
بررسی شرکتهای چینی مشغول در این صنعت به پیمانکاران داخلی کمک خواهد کرد تا زمینههای رقابت و همکاری و حدود این فعالیتها به دقت تبیین شود.
علاوه بر این، تحلیل و نگرش تاریخی به فعالیت این شرکتها در گسترش فعالیتهای برون مرزی به عزمی که برای صدور خدمات فنی و مهندسی در صنعت ساختوساز وجود دارد، کمک شایانی خواهد کرد و الگوبرداری از این فعالیتها موجب کوتاهتر شدن مسیر برای به کمال رسیدن این هدف خواهد شد. در این مطالعه با استفاده از اطلاعات بهروز استخراج شده از منابع معتبر علمی به بررسی نقاط قوت و ضعف شرکتهای چینی خواهیم پرداخت و سپس به تحلیل این مطالب در چارچوب صنعت داخلی ساختمان میپردازیم.
مقدمه
صنعت ساخت و ساز چین یکی از بزرگترین بازارهای جهان و با رشد بسیار سریع است. برآورد ارزش این بازار در سال ۲۰۱۰، ۱٫۷ تریلیون دلار بوده است. پیمانکاران چینی به واسطه عضویت چین در سازمان تجارت جهانی و بازار آزاد ناشی از آن، رقابت سنگینی در داخل کشور خود با رقبای خارجی دارند. از سوی دیگر، بازار بینالمللی به اندازهای بزرگ است که قابل چشمپوشی نیست. لذا دولت چین بهطور پیوسته پیمانکاران را تشویق و حمایت میکند تا در این عرصه حضور فعال داشته باشند و دولت از سال ۱۹۵۰ بهطور مداوم پیمانکاران را در پروسه گرفتن پروژههای زیرساختی یاری رسانده است. امروزه عمده درآمد این پیمانکاران که با عنوان «پیمانکاران بینالمللی چین» اطلاق میشوند، از طریق پیروزی در مناقصات استاندارد بینالمللی بهدست میآید.
برای این منظور میبایست نقاط قوت و ضعف پیمانکاران را در قالب بازار رقابت بررسی کرد. رقابتپذیری یک پیمانکار با تعداد زیادی از عوامل تعیین میشود. ارضا کردن تمامی این عوامل همیشه دشوار بوده است زیرا در حوزه مدیریت همواره با منابع محدودی از سرمایه، نیروی انسانی، زمان و… روبهرو هستیم. از این رو تعیین لیستی از عوامل که پیمانکاران بتوانند با تمرکز بیشتر روی آنها در جهت ارتقای رقابتپذیری حرکت کنند، از طریق بررسی نقاط قوت و ضعف آنها ارزشمند است.
بررسی نقاط قوت و ضعف
نقاط ضعف و قوت مجموعه معمولاً به عنوان فاکتورهای داخلی شناخته میشوند که به صورت داخلی قابل کنترل هستند، در حالیکه فرصتها و تهدیدها عواملی برون سازمانی هستند که شرکتها کنترل مستقیمی روی آنها نداشته و تنها میتوانند متناسب با منافعشان نسبت به آنها واکنش نشان میدهند.
برای نمونه خواصی که برای تحلیل SWOT شرکتها در نظر گرفته میشود را میتوان در شکل ۱ نمایش داد.
شکل ۱- ویژگیهای مورد بررسی پیمانکاران در تحلیل SWOT
روند کلی مجموعه بررسی شده به این صورت است که براساس انجام مصاحبه از صاحبنظران و مرور ادبیات فنی صنعت مورد مطالعه میتوان به شناسایی موارد مختلف تأثیرگذار دست یافت.
حاصل تحقیقات «ون»۳۵ فاکتور را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر روی رقابتپذیری پیمانکاران در بازار ساخت و ساز معرفی میکند که در این میان عواملی چون «برنده شدن تعداد زیادی از قراردادها با اتخاذ استراتژی موفق در مناقصات»، «داشتن استراتژی رقابتی برجسته» و «ایجاد روابط مناسب با دولت» به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار شناخته شدهاند. نکته جالب قرار گرفتن «کاربرد IT» و «اندازه و تاریخچه شرکت» در انتهای ردهبندی، عواملی هستند که بر رقابتپذیری شرکتهای چینی در شرایط کنونی تأثیر میگذارند.
تحلیل انجام یافته روی ۳۵ فاکتور مذکور، آنها را به ۸ گروه کلی تقسیم میکند. این گروهها نمایشگر بحرانیترین فاکتورهای موفقیت در رقابتپذیری یک پیمانکار بوده و عبارتند از: «مدیریت پروژه»، «ساختار سازمانی»، «منابع»، «استراتژی رقابتی»، «روابط»، «شرکت در مناقصات»، «بازاریابی» و«تکنولوژی.»
همچنین در مطالعه انجام شده در ابتدا به بررسی ادبیات موضوع عمدتاً با استفاده از مقالات منتشر شده بین سالهای ۲۰۰۳تا ۲۰۰۸ و نیز آمار رسمی منتشره از مراجع رسمی انجام پرداخته است. دادههای آماری استفاده شده اغلب برگرفته از سالنامههای صنعت ساختمان چین، سالنامه آمار چین و آمار اتحادیه بنگاههای اقتصادی چین است که در کنار اطلاعات ارایه شده از سوی سایر ارگانها و نهادها مجموعه بسیار کاملی را تحت پوشش قرارداده است. سپس در بخش مصاحبه با شرکتها، ۴۲مصاحبه در فاصله زمانی مارس ۲۰۰۵ تا مارس ۲۰۰۸ انجام پذیرفت که هدف از آنها اعتبارسنجی و بررسی نتایج مطالعه ادبیات فنی بود. مصاحبه شوندگان شاغلین در ۹ شرکت پیمانکار بینالمللی چینی بودند که ۴ شرکت جزو ۲۲۵ پیمانکار برتر دنیا اعلام شدهاند. این افراد در مشاغل مدیرعامل، مدیر پروژه و مهندسین ارشد در حال فعالیت بوده و سابقه سالها فعالیت در پروژههای برون مرزی را دارا بودند.
نتایج حاصله از این تحقیق به صورت زیر است:
نقاط قوت پیمانکاران بینالمللی چینی:
S1 هزینه پایین نیروی کار
S2 قیمت پایین مصالح و ماشینآلات ساختمانی
S3 تجربهکاری در پروژههای عظیم و پیچیده
S4 فعالیت و تجربه در زمینه تخصصی
نقاط ضعف پیمانکاران بینالمللی چینی:
W1 کمبود ظرفیت و تعهد به تحقیق و توسعه
W2 توان طراحی ناکافی
W3 کمبود نیروی کارگری ماهر و بهرهوری نسبی پایین
W4 توان تأمین مالی و فاینانس نسبی پایین
W5 ناآشنایی با نظامهای محلی
W6 ضعف زبان مکالمه
فرصتهای پیمانکاران بینالمللی چینی:
O1 رشد سریع اقتصاد جهانی
O2 حمایت دولتی
O3 ارتباطات دیپلماتیک با کشورهای در حال توسعه
O4 ارتباط تجاری سنتی پیمانکاران با برخی کشورها
O5 عضویت چین در سازمان تجارت جهانی و امکان ورود به کشورهای جدید
تهدیدهای پیمانکاران بینالمللی چینی:
T1 ریسکهای تجاری و سیاسی
T2 هزینههای رو به رشد
T3 تشدید رقابت در عرصه بینالمللی
T4 توان ناکافی مالی کارفرمایان
تحلیل کلی
شناسایی مؤلفههای SWOT در قالب ماتریس شکل زیر، از راههای مناسب جهت کمک به پیمانکاران در جهت ارتقای فعالیت بینالمللی است که استراتژیهای کاری شرکت را به ۴قسمت تقسیم میکند.
شکل۲- ماتریس استراتژی SWOT
SO: استراتژیهای حداکثر کردن عملکرد شرکت با بهرهگیری از نقاط قوت و فرصتها
: ST استراتژیهای بهبود عملکرد شرکت با حداکثرسازی نقاط قوت و کاهش تهدیدها
: WO استراتژیهای بهبود عملکرد شرکت با کاهش نقاط ضعف و حداکثرسازی خروجی فرصتها
: WT استراتژی کاهش نقاط ضعف و تهدیدات
با توجه به مطالعه انجام شده، نتایج حاصل را میتوان طبق جدول زیر تقسیم بندی کرد :
جدول شماره ۱ – نتایج تحلیل SWOT پیمانکاران بینالمللی چینی در فعالیتهای برونمرزی
نقاط قوت
نقاط ضعف
فرصتها
استراتژیهای: SO
– تمرکز بر بازارهای جذب مانند کشورهای آسیایی و آفریقایی
– رقابت برای پروژههای مسکونی
استراتژیهای: WO
– همکاری با اتحادیه دولتی مهندسی ساخت و ساز چین در ورود به بازار کار الجزایر
– دعوت منظم از مقامات و مسؤولین بومی جهت آموزش تیمهای کاری
تهدیدها
استراتژیهای: ST
– انتخاب بازارهای با ریسک کمتر مانند بازارهای مسکن در کشورهای دارای ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی
– استفاده از نیروی کار بومی و پیمانکاران جزء
استراتژیهای: WT
– نهادینه ساختن فرهنگ سازمانی قوی
– ایجاد محیط انگیزه بخش
– همکاری با دانشگاههای چین در بخش R&D
– همکاری با مؤسسات آکادمیک بومی جهت آموزش زبان و درک فرهنگی
نتایج ارایه شده در جدول شماره ۱: همانطور که برای شرکتهای چینی داوطلب فعالیتهای بینالمللی میتواند راهنمای خوبی باشد، از منظر دیگر که در این پژوهش مورد نظر بوده است، میتواند بیانگر نکاتی کلیدی و مفید جهت اتخاذ سیاستهای مدیریتی، همکاری و یا رقابتی به ترتیب برای دولت و فعالان عرصه ساخت وساز کشورمان باشد. در یک بازار رقابتی، شناسایی نقاط قوت و ضعف، و فرصتها و چالشهای یک سازمان میتواند بیانگر زمینههای رقابت یا همکاری سایر رقبا باشد.
جمع بندی و بحث
تعیین نقاط مبنا برای الگوبرداری در هر صنعت از نکات کلیدی برای شروع فعالیتی موفق به حساب میآید. برای یک الگوبرداری موفق اولاً میبایست الگوهایی انتخاب شوند که در محیط و شرایطی متناسب با وضعیت حاضر صنعت اجرا شدهاند و ثانیاً قابلیت پیادهسازی در شرایط بومی و یا در مقیاس بزرگتر بومیسازی را داشته باشند.
با توجه به آنکه روند صنعتی شدن در کشورهای صنعتی با ایجاد بازار در سایر کشورها همراه بوده است و اغلب تجربیات در صنعت ساختوساز به خصوص برای کشورهای اروپایی با روند توسعه و حفظ بازار همراه بوده است، الگوبرداری از این کشورها با دشواریهای فراوان برای انطباق با شرایط محیطی فعلی و بومیسازی آنها همراه خواهد بود.
همانطور که گفته شد کشور چین در یک روند ۶۰ ساله به نمونه موفقی از رقابت در بازار این صنعت و افزایش سهم اجرای پروژهها در آن داشته است. آمار منتشر شده توسط وزارت بازرگانی جمهوری خلق چین حاکی از آن است که پیمانکاران بینالمللی چین در حال انجام پروژه در بیش از ۱۸۰ کشور دنیا هستند که در این میان ۹۰درصد کارها در کشورهای در حال توسعه آسیایی و آفریقایی رخ میدهد.
همچنین مطالعات نمونههای موفق در این رابطه علاوه بر الگوبرداری میتواند به بررسی عملکرد آنها در قالبهای مختلف بینجامد. در زیر به بحث مختصری در چارچوبهای مختلف خواهیم پرداخت که میتواند سرآغازی برای کاربرد چنین مطالعاتی در سطح فعالان صنعت ساخت کشورمان باشد:
الف. تحلیل در چارچوب کارفرمایی
لازمه بهرهگیری از حداکثر کارایی یک پیمانکار آشنایی کارفرما به نقاط قوت و ضعف آن است؛ چنانچه حتی پیش از انتخاب پیمانکار و با توجه به انگیزههای سازمانی میتواند در خصوص معیارهای تصمیمگیری خود بازنگری کرده و معیارهایی که ممکن است با حضور این پیمانکاران از اهمیت خاصی برخوردار شود به معیارهای خود اضافه کند.
در همین راستا دستهبندی زیر از منظر کارفرمایی انجام شده است تا همزمان بتوان مؤلفههایی را که ممکن است برای کارفرمایان مشکل آفرین باشد بهتر دنبال کرد:
هزینه: عموماً هزینه تمام شده فعالیتهای این دسته از پیمانکاران به نسبت رقیبان پایینتر(s1) است اما در عین حال باید به سایر نکاتی که در کنار این هزینههای پایین ممکن است مشکل آفرین باشند توجه کرد.
با آنکه هزینههای برآورد پایینتر خواهد بود اما به دلیل قدرت کم مالی (w4) این پیمانکاران میبایست به تأمین مالی این پروژهها از طرف کارفرما عنایت خاصی شود؛ چرا که اغلب این پیمانکاران با قوانین داخلی (w5) مخصوصاً شرایط استفاده، از وامها نیز آشنایی چندانی نداشته و در صورت بهوجود آمدن مشکل مالی به راحتی نمیتوانند از این شرایط بهرهگیری کنند. بنابراین موضوع پرداختهای بهموقع حقالزحمه (که از چالشهای دایمی پیمانکاران و کارفرمایان داخلی است) میتواند از اهمیت بالاتری برخوردار باشد. علاوه بر این باید به هزینههای مترتبه به علت عدم آشنایی به زبان (w6) نیز توجه کرد. هزینههایی که از این طریق به خود سازمان تحمیل میشود ممکن است به کیفیت کار نیز آسیب وارد کند.
توان فنی: این پیمانکاران اغلب تجربهکار در پروژههای بزرگ و پیچیده را دارند (s3) و با استفاده از نیروی کار ارزان و فراوان تقریباً میتوانند تمامی فعالیتهای فنی پایه را به خوبی انجام دهند اما این نکته از دو جهت قابل بحث است.
اولاً این نیروها عمدتاً در فعالیتهای کمی پیچیدهتر و با فناوری بالاتر به مشکل برخورد میکنند و توان فنی لازم در بعضی مقاطع، در صورت وجود، به صورت محدود در آنها دیده میشود. این توان به صورت الگوبرداری تکنولوژیکی از پروژههای قبلی و فقط توسط بعضی از نیروهای ماهر در دسترس است. به همین دلیل کارفرمایان باید در صورت استفاده از تکنولوژی خاص چندین گام جلوتر باشند و برای حل مشکلات تکنولوژیکی به راهکارهای جایگزین نیز بیندیشند. این مشکلات علیالخصوص در زمینههای طراحی بیشتر خودنمایی میکند.
ثانیاً به دلیل ضعف در مسائل فنی، یا الگوبرداری صرف، انتقال تکنولوژی به نیروهای کارفرما در این پروژهها اندک خواهد بود. علاوه بر این عدم تسلط به زبان محلی و بینالمللی این انتقال را در بسیاری موارد ناممکن میکند. این مسأله بهخصوص در پروژههایی که کارفرمایان خواستار آموزش پرسنل خود یا سایر پیمانکارانی که در کنار پیمانکاران خارجی فعالیت میکنند هستند، باید مد نظر قرارداده شود.
ب. تحلیل در چارچوب همکاری در بازار کار داخلی
همکاری در پروژههای مختلف با دو رویکرد میتواند انجام گیرد. رویکرد اول استفاده از این پیمانکاران به منظور پوشش نقاط ضعف داخلی مثلاً در خصوص تأمین کالا و ماشینآلات (s2) است. این رویکرد به پیمانکاران داخلی کمک میکند تا مسائلی را ممکن است برای آنها مشکل ساز باشد راحتتر حلوفصل کرده، در عین حال مدیریت کار را در دست داشته باشند و همزمان با پوشش نقاط ضعف خود به صورت مقطعی، به افزایش تواناییهایی خود در بلندمدت مبادرت ورزند.
توصیه میشود که پیمانکاران قدرتمند داخلی از این وضعیت به نفع خود و برای افزایش ظرفیتهای خود بهرهگیری کنند.
در رویکرد دیگر، پیمانکاران داخلی میتوانند به عنوان مکمل فعالیتهای این شرکتها ایفای نقش کنند. شرکتهای داخلی میتوانند در جهت رفع نقاط ضعفی مانند عدم آشنایی به قوانین و زبان محلی و یا تأمین نیروی ماهر وارد عمل شوند. با استفاده از این فرصت شرکتهای پیمانکاری کوچکتر یا شرکتهایی که در زمینه تأمین نیروی انسانی فعالیت دارند، میتوانند راه نفوذی حتی به بازارهای خارجی پیدا کنند.
نکته قابل بحث در هر دو رویکرد این است که شرکتهایی که تصمیم به همکاری با شرکتهای چینی میگیرند باید توجه خود را به نکاتی مانند توان مالی کم این شرکتها معطوف داشته و در قراردادهایی که با این شرکتها تنظیم میکنند راهکارهایی برای رویارویی با مسائلی از این دست بگنجانند.
ج. تحلیل در چارچوب رقابت در بازار کار داخلی
پیمانکاران داخلی میتوانند با تکیه بر نقاط ضعف رقبا در مناقصاتی وارد شوند که در آن برتری نسبی دارند؛ آشنایی این پیمانکاران به ریسکها و مخاطرات داخلی و همچنین آشنایی به قوانین و محیط داخلی کار کمک میکند تا تصمیمگیری در بسیاری از موارد با سرعت بیشتری صورت بگیرد.
علاوه بر این، پیمانکاران با بهرهگیری از شرایط تأمین مالی در داخل کشور میتوانند از پیمانکاران چینی بهتر عمل کنند.
متأسفانه در بسیاری از مناقصات، شرکتهای داخلی به برآورد صرف هزینههای پروژه روی میآورند در صورتیکه باید امکانات تأمین مالی موجود را نیز در محاسبات خود دخیل کرده و از این امکانات بهرهبرداری کنند.
علاوه بر این شرکتهای داخلی با استفاده از نیرویهای تحصیل کرده آماده بهکار در بازار داخلی میتوانند به راحتی بهرهوری نیروی انسانی را تا حد زیادی افزایش دهند. با در نظر گرفتن آمار بالا و روزافزون تحصیلکردگان بیکار در جامعه، این امکان میتواند در ایجاد اشتغال، توسعه دانش فنی و تجربه عملیاتی افراد برای سالهای آینده نیز به مثابه اندوختهای ارزشمند باشد.
نکته دیگری که در بازار رقابت داخل کشور و شرایط موجود شایان توجه است، بیانگر این مطلب است که شرکتهای داخلی، میتوانند با افزایش ظرفیت اطلاعاتی و فناوری خود در سطح داخلی به تنها تأمینکننده و سازنده بسیاری از خدمات یا کالاها تبدیل شوند. در این صورت میتوانند به بازاری وارد شوند که بازار هدف پیمانکاران چینی نبوده و در بسیاری جهات توانایی رقابت ندارند. این استراتژی، ورود به بازار محصولات تکنولوژیکی، میتواند قدرت رقابتی از بسیاری از شرکتهای چینی را سلب کند.
د. تحلیل برای کار در بازار کارهای خارجی
رویکرد ابتدایی که در این مقاله مطرح است استفاده از الگوی این کشور برای افزایش سهم بازار کار خارج از کشور میباشد.
همانطور که مشخص است پیمانکاران چینی با رویکردی مخالف با دیگر کشورها وارد بازار کار ساخت شدهاند. اغلب شرکتهای کشورهای توسعه یافته با استفاده از فنآوریهای نوین و ارایه خدمات خاص، که در کشورهای بازار هدف ضعیف هستند، بازار خود را توسعه دادهاند؛ اما چینیها با تمرکز بر هزینه پایین و پروژههای به نسبت ساده و با حجم کاری بالا که نیاز به توان طراحی بالا ندارد وارد بازارهای دیگر شدهاند.
از همین الگو میتوان به این مسأله پی برد که شرکتهای داخلی میبایست روی خلأهای موجود در بازارهای خارجی تمرکز کنند تا بتوانند در آینده موفق باشند. برای مثال تمرکز بر پروژههایی با سطح تکنولوژی متوسط و در حجم کاری کم که بهصورت مکمل برای شرکتهای چینی و شرکتهای کشورهای توسعه یافته باشد، میتواند رویکردی مناسب در این بازار تلقی شود. مشارکت شرکتهای مشاور و پیمانکاران ایرانی با شرکتهای خارجی در پروژههایی نظیر زیرساختهای توسعهای کشور عراق را میتوان در همین راستا در نظر گرفت. این رویکرد علاوه بر اینکه به توسعه بازارهای خارجی کمک میکند، راهکار مناسبی برای تأمین نیازهای داخلی خواهد بود.
امید است که این قبیل مطالعات و بررسیهای کارشناسی در زمینه شناخت فعالان عرصه ساخت و ساز بینالمللی، راهنمایی برای ارتقای سطح همکاری و اتخاذ سیاستهای صحیح در تعامل با آنها شود.
منبع: ارایه شده در سومین کنفرانس بینالمللی صنعت احداث
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.