دستهبندی انواع قراردادهای مهندسی با توجه به سیستم اجرایی پروژهها نویسندگان: گروه حامیپیمان منبع: http: //hamipeyman.com قراردادهای مهندسی قراردادهای مهندسی با توجه به سیستم اجرایی پروژهها به صورت زیر دستهبندی میشوند ۱- سیستم خود اجرا (تک عاملی) ۲- سیستم طرح و ساخت (دو عاملی) ۳- سیستم متعارف (سه عاملی) ۴- سیستم مدیریت ساخت (چهار عاملی) […]
دستهبندی انواع قراردادهای مهندسی با توجه به سیستم اجرایی پروژهها
نویسندگان: گروه حامیپیمان
منبع: http: //hamipeyman.com
قراردادهای مهندسی قراردادهای مهندسی با توجه به سیستم اجرایی پروژهها به صورت زیر دستهبندی میشوند
۱- سیستم خود اجرا (تک عاملی)
۲- سیستم طرح و ساخت (دو عاملی)
۳- سیستم متعارف (سه عاملی)
۴- سیستم مدیریت ساخت (چهار عاملی)
۵- سیستم مدیریت پیمان
۱) سیستم خود اجرا (تک عاملی- امانی)
در این روش تمامی خدمات پروژه توسط خود کارفرما انجام میشود، یعنی کارفرما هم طراحی و نظارت و هم اجرا را در کنار تأمین منابع مالی و مدیریت آن، انجام میدهد. این روش عموماً برای پروژههای کوچک درون سازمانی کاربرد دارد و در کارهای بزرگ، روش ممنوع و منسوخی است. در این روش چون قراردادی خارج از سازمان کارفرما برای کارهای طراحی و ساخت منعقد نمیشود زمان و هزینه پروژه تا حدودی کاهش مییابد زیرا هزینههای تهیه اسناد مناقصه و همچنین سودی که در پروژههای دیگر پیمانکاران معمولاً دنبال آن هستند حذف میشود. این سیستم که از روشهای بسیار قدیمی در قرارداد به شمار میرود علت ضعفهایی که دارد به ندرت استفاده میشود.
۲) سیستم طرح و ساخت(دو عاملی)
در این سیستم، کارفرما مسؤولیت اجرای پروژه را از طریق یک قرارداد به واحد طراح-سازنده واگذار میکند. جذابترین جنبه طرح و ساخت برای کارفرما این است که فقط با یک منبع واحد مسؤولیت ارتباط دارد. بنابراین به جای آن که به صورت جداگانه با یک مشاور، یک پیمانکار و احتمالاً گروههای دیگری مثل مدیر طرح ارتباط داشته باشد یک تأمین کننده خدمات، کلیه کارهای آنها را انجام خواهد داد و به این ترتیب مسؤولیت و خطر پذیری کارفرما به حداقل میرسد. در این روش کارفرما کار را به یک شرکت واگذار میکند که هم طراحی و هم اجرا را به عهده دارد ولی معمولاً تأمین منابع مالی توسط کارفرما صورت میپذیرد.
از مهمترین مزایای این سیستم کوتاه شدن زمان اجرای پروژه است. روشهای کلید در دست (Turn Key)، طرح و ساخت (Design- Build) و طراحی، تدارک و اجرا (EPC) از این نوع هستند.
این روش با توجه به وجود مزایایی مانند کاهش زمانی تصمیم گیری، کاهش هزینههای اضافی و صرفهجویی در زمان و مسؤولیت منحصر به فرد که متوجه شرکت طراح و سازنده است اخیراً مورد توجه قرار گرفته است.
الف) روش طرح و ساخت توأم(Design-Build)
در این قراردادها، اساساً یک شخصیت حقوقی مستقل و منفرد، مسؤولیت طراحی و اجرای پروژه را بر عهده میگیرد. در این روش توصیه شده است که حداقل ۵ تا ۵۵ درصد از خدمات طراحی قبل از مناقصه انجام شود و به عبارتی طراحی اولیه قبلآً انجام شود. یعنی جزییات قبل از انتخاب پیمانکار طرح و ساخت نسبت به روش کلید در دست مشخص تر باشد.
مزایای روش D.B
• معمولاً سریعترین روش اجرای پروژه میباشد.
• یک مجموعه مسؤول طراحی و ساخت است
• صرفهجویی در هزینه و زمان
• بهبود مدیریت ریسک برای کارفرما
• نیاز به مدیریت و هماهنگیهای کمتر توسط کارفرما
• ارتقای قابلیت ساخت داخل کشور و نوآوری
• داشتن قیمت اولیه قطعی هزینه انجام پروژه و جدول زمان بندی اولیه
• دخیل شدن دید اجرایی پیمانکار در امر طراحی
• تداخلات تخصصی، درون پروژهای میشود و شامل کارفرما نمیشود.
معایب روش D.B
• پیمانکار ممکن است برای حفظ محدوده سود خود، خدمات کمتری را نسبت به روش مناقصهای ارایه نماید و قیمت اجرا، رقابتی نمیباشد
• درگیریهای کارفرما معمولاً محدود به مراحل اولیه پروژه میشود
• هنگامی که صرفهجوییها و تغییرات طراحی توسط پیمانکار مشخص میشود ممکن است کاهش پنهانی در کیفیت به وجود آید
• مدارک اجرایی تا هنگامی که تعهدها برآورده نشود، کامل نمیشود و ممکن است مخالفت درمورد کیفیت کار و طراحی زمان آینده بروز نماید.
• تداخل دیدگاهها و نظرات به عنوان طراح و سازنده
• نبود نماینده برای کارفرما برای اعلام نظریات او
ب) روش کلید در دست (Turn Key)
در این نوع قرارداد، یک نهاد نه تنها مسؤولیت طرح و اجرای پروژه را بر عهده میگیرد بلکه بهکارفرما این اطمینان را میدهد که تسهیلات بنا شده مطابق نیاز و خواسته او را ساخته و آماده بهرهبرداری شود. مدل این نوع قرارداد مانند D.B است ولی در آن حوزه مسؤولیتهای واحد طراح سازنده، به طراحی پایه و مشارکت در تأمین موقت مالی پروژه گسترش مییابد. در آن، پیمانکار مسؤولیت تدارک، ساخت و مشارکت موقت در تأمین مالی و راهاندازی پروژه را به عهده میگیرد. کارفرما ممکن است پیمان کلید در دست را فقط برای قسمت مشخصی از پروژه انتخاب کند که در این صورت به عنوان Partial Turn Key یا semi Turn Key معروف است.
عموماً در یک قرارداد شرکای خصوصی از روش طرح و ساخت همزمان استفاده میکنند و این نوع ترکیب اغلب بخش خصوصی را قادر به کامل کردن واحد عمرانی در زمان کمتر و با قیمت بسیار پایینتر نسبت به آن چیزی که با کمک از تکنیکهای ساخت قدیمی میتواند انجام شود بسازد.
ج) روش طراحی، تدارک، ساخت (EPC)
این روش یکی از روشهای نوین مدیریت و اجرای پروژههاست. در این روش علیرغم ایجاد برخی محدودیتها برای کارفرما، با قراردادن کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی، خرید تجهیزات، عملیات ساخت و نصب و راهاندازی بر عهده پیمانکار، کارفرما از قید مسؤولیتهای سنگین مدیریتی و اجرایی آزاد میگردد. همچنین امکان شروع کارهای اجرایی قبل از انجام کامل کارهای طراحی فراهم شده و در نتیجه زمان اجرای طرح کاهش مییابد.
چنانچه کارفرما بتواند هزینههای اجرای طرح را خود فراهم نماید، راهحل مناسب برای وی قرارداد E.P.C خواهد بود. در این صورت پرداخت هزینهها به صورت نقدی به پیمانکار امکان پذیر میگردد.
در این پروژهها میبایست در ابتدای کار مطالعات اولیه پروژه همراه با طراحی محتوایی (مفهومی) انجام شده باشد در غیراین صورت ارایه قیمت در فرصت محدود برگزاری مناقصه میسر نمیشود. به علاوه، مبانی پروژه در مدارک مناقصه نیز باید کاملاً تثبیت گردد. در این روش انجام تمام یا بخشی از مراحل مختلف کارهای مهندسی پروژه (مقدماتی یا مفهومی، اولیه یا بنیادی و تفصیلی یا جزییات) مدنظر میباشد.
استفاده از خدمات یک شرکت مشارو به عنوان کارفرما جهت رفع مشکلات مربوط به تبادل اطلاعات و ارتباطات، مرحله بندی عملیات اجرایی، اجرای مناقصات و هماهنگیهای اجرا، گزینه مناسبی است که متأسفانه به دلیل جدا بودن حوزه مسؤولیتها ما بین مشاور و کارفرما در ایران موفق نبوده است.
۳- سیستم اجرایی متعارف (سه عاملی)
در این سیستم که به نام سه عاملی (کارفرما، مشاور و پیمانکار) نیز شناخته میشود کارفرما از طریق قراردادهای جداگانه با طراح و سازنده، پروژه را به اجرا میگذارد. در این روش فرایند طراحی و ساخت به صورت خطی است بدین معنا که ابتدا طراحی توسط مهندس مشاور طراحی کامل میشود و سپس ساخت پروژه از طریق مناقصه به یکی یا چند سازنده (پیمانکار) واگذار میشود، تا براساس طراحی و مشخصات فنی تهیه شده به انجام برسد. در این روش مسؤولیت و خطرپذیری هماهنگی بین طراحی، ساخت و راهاندازی پروژه به عهده کارفرما است. طراح معمولاً به نمایندگی از طرف کارفرما با عنوان ناظر فنی، پیمانکار را در پیشبرد کار و حل و فصل مسائل بین طراحی و اجرا هدایت میکند.
روش سه عاملی، یک روش سنتی مورد استفاده در ۵۰ سال اخیر بوده که برای اجرای پروژه، یک تیم مهندسی برای طراحی پروژه براساس اهداف، بودجه و نیازهای کارفرما بهکار گرفته میشود با کامل شدن طراحی اجرای پروژه، یک پیمانکار بر طبق فرایند مناقصه برای ساخت و نصب براساس حداقل قیمت انتخاب میشود در مدت زمان ساخت مهندسین طراح بر عملکرد پیمانکار ساخت براساس طراحی و مشخصههای فنی و همچنین قوانین کارفرما نظارت دارند. این روش معمولترین روش کار میباشد که مسؤولیت کارفرما، مشاور و پیمانکار کاملاً مشخص است ولی به دلیل معایبی مانند طولانی شدن زمان، عدم انگیزه جهت کاهش هزینه و… کمکم جای خود را به روشهای دیگر قراردادی خواهد داد.
۴- سیستم مدیریت ساخت حرفهای (مدیریت طرح یا چهار عاملی)
در این سیستم اجرا، کارفرما تبع خارجی دیگری را به منظور مدیریت و کنترل پروژه و هماهنگی بین طراحی و ساخت با عنوان مدیر طرح به خدمت میگیرد و بدین ترتیب میزان مسؤولیت و ریسک خود را کاهش میدهد.
مدیریت ساخت حرفهای سیستمی است که کارفرما با یک شرکت صلاحیت دارد در ساخت توافق میکند که رهبری ساخت و انجام امور اداری از جمله سیستمهای اجرای پروژه است که در ۳ دهه گذشته تکامل یافته است. یک عامل کلیدی در این سیستم، میزان خطر پذیری مدیر ساخت در انجام خدمات است این موضوع اساس تفاوت بین دو گزینه سیستم یعنی (مدیریت ساخت، نمایندگی) و (مدیریت ساخت همراه با خطرپذیری) را شکل میدهد. در نوع اول شرکت مدیریت ساخت به عنوان نماینده کارفرما عمل میکند و وظیفه اداره کردن و مدیریت پروژه را در قبال دستمزد معینی بر عهده دارد. در نوع دوم این شرکت در دوره ساخت به عنوان پیمانکار عمومی عمل میکند و به این لحاظ در خطر پذیری با کارفرما مشارکت دارد.
۵- سیستم پیمانکاری مدیریت
در این شیوه، هزینههای انجام کلیه فعالیتهای اجرایی، به صورت هزینه مستقیم، از طرف کارفرما پرداخت میشود معمولاً دریافتی مجری پیمان مدیریت به صورت درصدی از کل هزینه انجام شده یا مقطوع میباشد در حقیقیت عامل مدیریت امین و مباشر کارفرما، برای اجرای عملیات با دریافت حقالزحمه مقطوع خواهد بود.
در این حالت هیچ محدودیتی از نظر مبلغ کار وجود ندارد و پیمانکار با گرفتن درصد معینی از کلیه مخارجی که انجام میدهد آن کار را انجام میدهد.
روش دیگری نیز در قرارداد به صورت پیمان مدیریت وجود دارد که آن را قرارداد امانی با پرداخت ثابت به پیمانکار مینامند. در این روش کلیه مخارج پیمانکار عیناً پرداخت میگردد و فقط مبلغی که به عنوان سود و مخارج بالا سری پیمانکار تعیین میگردد به صورت مبلغ ثابتی خواهد بود و این مبلغ را میتوان از طریق برگزاری مناقصه بین چند پیمانکار، و یا تبادل نظر و توافق بین پیمانکار و کارفرما مشخص نمود. میتوان ضمن ثابت نگه داشتن مبلغ در قیمت تمام شده را نیز پس از اتمام کار به عنوان پاداش پیمانکار منظور نمود. این روش در مورد کارهای دقیق و به خصوص کارهای پیچیده و مشکل مهندسی بهترین روش خواهد بود.
روش کارهای پیمان مدیریت با پرداخت ثابت را که در آن جریمه و پاداش برای پیمانکار، در صورت بیش تر یا کم تر شدن مبلغ هزینه انجام کار در نظر گرفته میشود روش قرارداد مدیریت شرطی مینامند به عنوان مثال کارفرمایی با پیمانکار قرارداد مدیریت شرطی میبندد که اگر پروژهای را با مبلغ پنجاه میلیون ریال به اتمام برساند بابت سود و هزینههای بالاسری پانزده درصد به او پرداخت نماید و در صورتی که کار با بیش از این مبلغ تمام شود جریمهای از پیمانکار کسر شود و چنانچه کم تر از مبلغ پیشبینی شده تمام شود به هر ده میلیون ریال کاهش هزینه، دو درصد به مبلغ سود و هزینههای بالا سری اضافه میگردد.
این روش از نظر اقتصادی روش مناسبی است ولی در اکثر موارد در عمل درست اجرا نمیشود و نتیجه مطلوب از آن به دست نمیآید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.