اهمیت دیپلماسی جهانی سلامت

اهمیت دیپلماسی جهانی سلامت  بنا بر اعتقاد محققین بین‌المللی، گسترش بیماری‌ها و انتقال بین‌المللی آن‌ها، لزوم افزایش همکاری بین کشور‌ها برای مقابله با این بیماری‌ها را بسیار پررنگ‌تر کرده است. این مفهوم تحت عنوان «دیپلماسی جهانی سلامت» توسط محققین کشورمان بررسی شده است. به گزارش سیناپرس، پدیده جهانی‌شدن در حوزه سلامت، مدیون پیشرفت‌های فناورانه در […]

اهمیت دیپلماسی جهانی سلامت

 بنا بر اعتقاد محققین بین‌المللی، گسترش بیماری‌ها و انتقال بین‌المللی آن‌ها، لزوم افزایش همکاری بین کشور‌ها برای مقابله با این بیماری‌ها را بسیار پررنگ‌تر کرده است. این مفهوم تحت عنوان «دیپلماسی جهانی سلامت» توسط محققین کشورمان بررسی شده است.

به گزارش سیناپرس، پدیده جهانی‌شدن در حوزه سلامت، مدیون پیشرفت‌های فناورانه در قرن نوزدهم و شناسایی بسیاری از عوامل بیماری‌زای اصلی و همچنین بررسی نحوه همه‌گیری آنها در اوایل قرن بیستم بوده است. گسترش بیماری‌ها و انتقال بین‌المللی آنها لزوم افزایش همکاری‌های بین کشور‌ها برای مقابله با این بیماری‌ها را بسیار پررنگ‌تر نموده است.

ازجمله سازوکارهای بین‌المللی دولت‌‌ها برای مقابله با بیماری‌ها، می‌توان به برگزاری گردهمایی‌های بین‌المللی و تشکیل سازمان‌های بین‌المللی پاسخگو به تهدیدات سلامت جهانی اشاره نمود. پایه و اساس ایجاد نظام‌های پیچیده بین‌المللی در حوزه سلامت به حدود ۱۷۰ سال قبل یعنی به اولین کنفرانس بین‌المللی بهداشت و اولین کنوانسیون بین‌المللی بهداشت بازمی‌گردد.

گسترش بیماری‌ها و انتقال بین‌المللی آنها لزوم افزایش همکاری‌های بین کشور‌ها برای مقابله با این بیماری‌ها را بسیار پررنگ‌تر کرده است.

به بیان محققینی از دانشگاه علوم پزشکی تبریز که اخیراً مقاله آنها در نشریه «پایش»، وابسته به پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی منتشر شده، با آغاز قرن بیستم، اولین سازمان‌های بین‌المللی سلامت ازجمله دفتر بهداشتی پان آمریکا و بنیاد راکفلر در آمریکا و همچنین دفتر بین‌المللی بهداشت عمومی در اروپا ایجاد شدند. عبور سریع بیماری‌ها از مرزهای بین‌المللی و نیز امکان انتقال ویروس‌های بیماری‌زا در طی چند ساعت از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر در جهان بدون مرز و مورد تهدید قرار گرفتن صلح، رشد اقتصادی و توسعه توسط بیماری‌ها، کشور‌ها را متوجه لزوم ارتباطات قدرتمند بین‌المللی در حوزه سلامت در بازار به‌سرعت در حال تغییر جغرافیای سیاسی کرده است.

بسیاری از چالش‌های موجود در سلامت جهانی ازجمله طغیان بیماری سارس در سال ۲۰۰۳، ایدز، ایبولا و موارد دیگر از مرزهای ملی فراتر رفته و باعث ایجاد تقاضا برای اتخاذ سیاست‌های مناسب‌تر و هماهنگی دیپلماتیک در سطح جهانی شده، به‌طوری‌که این امر، سلامت جهانی را تبدیل به یکی از اجزای اصلی سیاست خارجی در دهه‌های اخیر کرده است.

به گفته محققین فوق، در همین راستا مفهوم «دیپلماسی پزشکی» برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ توسط پیتر بورن (معاون مخصوص رییس‌جمهور در مسایل مرتبط با سلامت در دولت کارتر) معرفی شد. بعد‌ها این مفهوم توسعه یافت، به‌طوری‌که هم‌اکنون در عصر جهانی‌شدن، پیشرفت تکنولوژی و افزایش ارتباطات بین‌المللی سیاست‌گذاران و محققین واژه «دیپلماسی سلامت جهانی» را به‌عنوان مفهومی که دربردارنده عملکرد بازیگران دولتی و غیردولتی برای تلاش در جهت ارتقای سلامت جهانی است، بیش‌تر به‌کار می‌برند.

خدایاری زرنق و همکارانش در مقاله خود اشاره کرده‌اند: «از دیپلماسی سلامت جهانی به‌عنوان قدرت نرم نیز یاد می‌شود. در چند دهه اخیر، برخی از برنامه‌ها و سیاست‌های مرتبط با سلامت، موفق به افزایش شهرت سیاسی یا بهبود روابط بین دولت‌‌ها و بازیگران سیاسی شده‌اند. ازجمله این برنامه‌ها به‌عنوان قدرت نرم، می‌توان به ارسال تعداد زیادی پزشک از کشورهای چین و کوبا به کشورهای آفریقایی و همچنین احداث بیمارستان و مراکز ارایه‌دهنده خدمت در‌این کشور‌ها اشاره نمود».

 

 پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تبریز، در نتیجه‌گیری از مطالعه خود می‌گویند: «با توجه به اهمیت مقوله سلامت در توسعه پایدار، لازم است دیپلماسی سلامت به یکی از ابزارهای اصلی سیاست خارجی کشور‌ها تبدیل گردد و دولت‌‌ها برای رسیدن به اهداف عالی سلامت در جوامع خود دیپلماسی سلامت را بیش‌ازپیش مورد توجه قرار دهند».