دومینوی ۳ قطعهای در گرانی بنزین! سمیه مهدوی- پشت سرت را که نگاه کنی چالشهایی میبینی که به ازای هریک از آنها هزار راه رفته و نرفته مقابل دیدگانت چشمک میزنند. ادامه مسیرِ نگاهت را که دنبال میکنی، نظارهگره صدها علامت سؤال دیگری هستی که درحال خوشرقصی هستند. لاجرم برای یافتن پاسخی دقیق برای آنها […]
دومینوی ۳ قطعهای در گرانی بنزین!
سمیه مهدوی- پشت سرت را که نگاه کنی چالشهایی میبینی که به ازای هریک از آنها هزار راه رفته و نرفته مقابل دیدگانت چشمک میزنند. ادامه مسیرِ نگاهت را که دنبال میکنی، نظارهگره صدها علامت سؤال دیگری هستی که درحال خوشرقصی هستند. لاجرم برای یافتن پاسخی دقیق برای آنها باید کشکول پرسشگری خود را در پیش بگیری تا شاید دری به تختهای بخورد و از پیشگاه صاحبان فن، دست خالی برنگردی، اما همیشه بخت و اقبال با تو یار نیست. ممکن است در این دور نامتناهی فقط به ازای انگشتان دستت، شانس این را داشته باشی تا بلیتت برنده شود و تو بتوانی از کلاف پیچیده برخی طرحها و احتمالاً نظرات و راهکارهایی که در سطح خرد و کلان و در بخشهای مختلف بهویژه در حوزه اقتصادی ارایه میشود، سر در بیاوری!
بر همگان واضح و مبرهن است که اقتصاد کشور حال مساعدی ندارد، به همین جهت و برای بهبود شرایط، دستاندرکاران درحال تلاش و تقلا هستند تا اوضاع را کمی سامان بخشند.
اما در این وادی، گاه از راه اصلی خارج شده و به خاکی میزنیم و به جای ارایه راهکار، صورت مسأله را پاک میکنیم.
هرازگاهی نیز در خلال این مباحث نظراتی بیان میشود که بسان زلزلهای چندریشتری وجود آدمی را به رعشه در میآورد.
کاهش تلفات جادهای با گرانی سوخت و بنزین، یکی از همان ایدههای جالب و جذابی است که چندی پیش از سوی یکی از مسؤولان مطرح شد. ایدهای که آدمی را در بهت و حیرت فرو میبرد؛ آیا واقعاً مسایل دیگری که در این امر دخیل هستند، البته به زعم من و شما، نقشی در این موضوع نداشته و فقط و فقط ذهن ما را منحرف میکنند؟
فرهنگسازی برای رانندگی درست و ایمن، ایمنسازی جادهها، استانداردسازی خودروها، توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی، نظارت بیشتر و دقیقتر بر تردد خودروهای سبک و سنگین با تجهیزات بهروز و مدرن و البته از همه مهمتر بازنگری قوانین رانندگی از جمله مسایلی هستند که نقش بسیار مؤثری را در به صفر رساندن خلق حوادث مهیب جادهای، برگرده خود یدک میکشند. در نتیجه برای کاهش آمار حوادث باید بر روی آنها سرمایهگذاری صورت گیرد تا ماحصل کار به صورتی رضایتمندانه ترسیم شود. البته ناگفته تحقق همه این راهکارها تخصیص بودجههایی نه چندان خرد و کوچک را میطلبد تا به حالت بالفعل درآیند و در مدیریت اوضاع کمک حال باشند.
اما گویا، دیگر مواردی که برشمردیم، حنایشان رنگی ندارد! و شاید به تعبیری واگویهکردنشان از مد افتاده و به حاشیه رفتهاند تا عرصه برای خودنمایی مسایل دیگری باز شود!
اینکه برای دستیابی به این هدف که از خودروها استفاده نشود و از خودرومحوری در جادهها کاسته شود؛ رانندگان را از رانندگی و استفاده از سوخت، محروم کنیم،کمی دور از ذهن و بعید به نظر میرسد.
با گران کردن بنزین فقط موج تورم قدش بلندتر میشود و به این واسطه بسیاری از اقلام دیگر که رقابت خاصی با بنزین دارند و به نوعی دچار چشم و همچشمی هستند، تصمیم میگیرند تا گوی سبقت را از بنزین بربایند و میشود آنچه نباید… .
در این شرایط و با در پیش گرفتن راهکار مذکور به جای درست کردن ابرو، چشمش را کور میکنیم! و این همان پاک کردن صورت مسأله است.
از سوی دیگر بسیاری از سوانح جادهای به وسایل نقلیه عمومی برمیگردد که یا در حال چپ کردن هستند و یا آتشسوزی… آیا گرانی بنزین در این امور نیز تأثیری بر اوضاع خواهد داشت؟!
چرا سورنا را از دم گشاد آن مینوازیم؟ این دومینوی ۳قطعهای راهکارها از افزایش قیمت سوخت بهعنوان قطعه اول شروع میشود؛ قرار است با فشار بر جیب مردم قطعه دومینوی بعدی یعنی بهبود زیرساختهای وسایل ناوگان عمومی را تکانکی بدهد و در انتها فیتیله آمار کشتهها و قربانیان جادهای را به حداقل برساند. اما از آنجایی که تجربه نشان میدهد در ارایه طرحها البته تا زمانی که روی کاغذ هستند؛ خوب عمل میکنیم، ولی در حین پیادهسازی در موارد انگشتشمار دچار اخلال میشویم، بنابراین انتظار میرود با نظر به شواهد و قرائن نباید بیگدار به آب زد… .
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.