اهداف و جنبههای گردشگری فرهنگی در تبلور اندیشههای نوین مقصود گردشگری فرهنگی (Cultural tourism) آن بخش از جریان گردشگری است که به جذابیتهای فرهنگی خاص توجه میکند. این جنبههای جذابیت متفاوتند و شامل کارهای انجام شده، موزهها، نمایشگاهها و از این قبیل موارد میشود. در کشورهای توسعهیافته جذابیتهای فرهنگی شامل حوزههای هنری، نمایشنامهها، ارکسترها. سایر […]
اهداف و جنبههای گردشگری فرهنگی در تبلور اندیشههای نوین
مقصود گردشگری فرهنگی (Cultural tourism) آن بخش از جریان گردشگری است که به جذابیتهای فرهنگی خاص توجه میکند. این جنبههای جذابیت متفاوتند و شامل کارهای انجام شده، موزهها، نمایشگاهها و از این قبیل موارد میشود. در کشورهای توسعهیافته جذابیتهای فرهنگی شامل حوزههای هنری، نمایشنامهها، ارکسترها. سایر کارهای هنری و موسیقی میشود. مسافر به محل خاصی میرود تا از یک موزه مشهور، مثل پرادو در مادرید یا لوور در فرانسه دیدن نماید. یا در سالنی بنشیند که ارکستر سمفونی وین برنامه اجرا میکند.
گردشگری فرهنگی طبق اصول جهانی به دو نوع تقسیم میشود:
۱٫گردشگری نوع اول که دیدار از سایتهای ملموس مانند موزهها، سایتهای تاریخی، باستان شناسی، معماری و… میشود
۲٫گردشگری نوع دوم: که شامل آثار میراثی ناملموس مانند آداب و رسوم، فرهنگ، نوع معیشت و… جنبههای علمی مردمشناسی میباشد.
طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، ۳۷درصد گردشگری بینالمللی با انگیزه فرهنگی است و بهطور چشمگیری این فرایند در حال افزایش است. رشد روزافزون این نوع از گردشگری، توجه برنامهریزان و سیاستگذاران را در جهان به خود معطوف کرده است و در فرایند برنامههای توسعه ایران نیز این تأثیر بهخوبی مشاهده میشود. درهرحال، بهنظر کارشناسان، گردشگری فرهنگی عبارت است از:
مسافرت افراد از محل سکونت خود به مکانهایی که جاذبه فرهنگی و تاریخی و یادمانی دارند. این جابهجایی بهقصدِ کسب اطلاعات و ارضای نیازهای فرهنگی انجام میشود.
مشخصههای گردشگران فرهنگی عبارت است از: تحصیلات دانشگاهی، بالابودن میانگین سنی، شاغلبودن، تمایل به آشنایی با فرهنگ مناطق مختلف، علاقهمندی به چشماندازهای فرهنگی، برنامهریزی برای بازدید از موزهها، نمایشگاههای هنرهای سنتی و صنایع دستی و آثار معماری، تمایل به شناخت آیینها و سنتها و رویدادهایی نظیر چهارشنبهسوری، عزاداریها، تعزیهخوانی و لذتبردن از آثار هنری شامل، نقاشی، خوشنویسی، فیلم، تئاتر، موسیقی، مینیاتور، کاشیکاری، قالیبافی و انواع تزیینات وابسته به معماری.
گردشگری فرهنگی
فرهنگ را میتوان در دو گروه کلی بخش بندی کرد که از نظر فهم گردشگری، امروزه اهمیت بسیاری دارد. از این نظر فرهنگ به دو بخش سنتی و مدرن قابل تقسیم است و در این دو بعد دارای چشماندازهای متفاوتی میباشد. آنچه که در گردشگری بیشتر مدنظر است پردازش جلوههای مختلف فرهنگهای سنتی میباشد. در جهان سنتی، فرهنگ در قالبهای اندیشگی و رفتارهایی شکل میگیرد که در هر جامعهای بنیاد زندگی جمعی را تشکیل میدهند و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. هنجارهای فرهنگ سنتی برگرفته از میراثی است که به نسل امروزی رسیده است. این فرهنگ سنتی با توجه به تقاضای موجود در بازار گردشگری در عصر حاضر میتواند جاذب گردشگرانی باشد که خواهان یافتن مکانهایی با فرهنگ سنتی هستند تا اصالت واقعی را در آن تجربه کنند. از این رو فرهنگ سنتی بهخصوص پا گرفته از گذشتههای دور در مناطق مختلف، که هنوز دارای اصالتی فرهنگی هستند، میتوانند گردشگران بسیاری را به خود جذب کند. بر این مبنا است که برخی نویسندگان بر فرهنگ تأکید میکنند و نقش آن را در شکل گیری، رشد و توسعه گردشگری اساس میدانند و فرهنگ را سنگ بنای توسعه گردشگری در نظر میگیرند. از این رو است که در چارچوب گردشگری، تقاضاهای گوناگون فرهنگی در روندی از شناخت دیگر فرهنگها از راه بازدید از مناطق مختلف شکل میگیرد. این نشاندهنده آن است که بخشی از جریان گردشگری در چارچوب گردشگری فرهنگی، تضاد فرهنگی را پشت سر گذاشته است و بیشتر با قبول فرهنگ میزبان یعنی مناطقی که از آن بازدید میکنند بیشتر به دنبال شناخت از فرهنگ بومی میباشند. که این روند را باید حاصل از تعامل فرهنگی ناشی از اندیشههای پسامدرن دانست که در تبلور از شناخت و تعامل فرهنگی از راه گردشگری شکل میگیرد.
در جریان گردشگری فرهنگی جنبههای معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث فرهنگی از پارامترهای اساسی هستند که به شدت دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آن به صورت دیداری منتقل میشود. میراث فرهنگی به عنوان هدف اصلی در بازدیدهای گردشگری فرهنگی شامل عادات محلی، آداب مربوط، سبکهای معماری و موسیقی، زبانهای محلی و ارزشهای دینی-معنوی و تبلور عینی ادیان در چارچوب مناسک و مکانهای مقدس است. از این رو میراث فرهنگی حافظه جمعی یک ملت بوده که در مناطق مختلف فرهنگی در قالب پدیدهها، مکانها و رویدادها قابل بازدید است. همچنین رابطه میان فرهنگ و زیستگاه آن تنگاتنگ است. از این رو رابطهای دو سویه میان نوع زیستگاه و نوع فرهنگ دیده میشود. این برداشت مفهوم پهنه فرهنگی را پدید میآورد. که خود در رابطه با فرهنگ و پهنه جغرافیایی، گونه فرهنگی را شکل میدهد. از این رو پیکربندی فرهنگی و الگوهای فرهنگی مفهومهایی در ارتباط با پهنه فرهنگی و گونه فرهنگی هستند. عناصر مشترک همه این مفهومها این است که نه با اجزا یا ویژه داشتهای آن، بلکه با تمامیت آن همچون سازمان معناداری از ویژه داشتها برخورد میکنند. از این رو توانهای فرهنگی در هر مکان میتواند در زمینههای شناسایی و بررسی راهبردهای گردشگری بهخصوص مفید واقع شود.
در این میان گردشگری فرهنگی از دو بعد تعریف میشود. در بعد مفهومی گردشگری فرهنگی، حرکت انسانها برای جاذبههای فرهنگی و جدا شده از مکان معمولی سکونت با هدف به دست آوردن اطلاعات و تجربه جدید برای ارضای نیازهای فرهنگی تعریف شده است. از نظر فنی گردشگری فرهنگی، حرکت انسانها برای جاذبههای فرهنگی خاص همچون مکانهای میراث، نشانههای زیبا شناختی و فرهنگی، هنرها و نمایشها، که خارج از مکان معمولی سکونت قرار دارد را در بر میگیرد.
این گونه گردشگری در طی منشور گردشگری فرهنگی اهداف زیر را مدنظر دارد:
۱٫ تشویق و تسهیل کار متصدیان حفظ و مدیریت میراث به منظور نشان دادن اهمیت میراث به جامعه میزبان و بازدیدکنندگان.
۲٫ کمک به پیشرفت و تشویق صنعت گردشگری برای حمایت و اداره گردشگری به شیوههایی که میراث و فرهنگهای زنده جامعه میزبان را محترم شمارد و آن را اصلاح کند.
۳٫ تسهیل و تشویق گفتوگو میان طرفداران محیطزیست و متولیان صنعت گردشگری درباره اهمیت و شکنندگی مکانهای میراث، مجموعهها و فرهنگهای زنده از جمله نیاز رسیدن به آیندهای پایدار برای آنها.
۴٫ تشویق تدوینکنندگان طرحها و سیاستها برای شکل دادن به اهداف و راهبردهای جامع و قابل اندازهگیری مرتبط به ارایه و تبیین مکانهای میراث و فعالیتهای فرهنگی در زمینه حفظ و نگهداری آنها
علاوه بر این اهداف شکلگیری گردشگری فرهنگی در یک منطقه خود وابسته به تدارک فرهنگی و ارایه جذابیتهای موجود، پشتیبانی محلی و منطقهای از گردشگری فرهنگی در مفهوم ساختار اجتماعی و سازمانی و همچنین وجود جاذبههای فرهنگی و طبیعی در تلفیق با هم و شکل دادن به یک چشمانداز فرهنگی میباشد. از این رو شکلگیری این گونه گردشگری و همراه با آن افزایش آگاهی ساکنان محلی درباره مضرات و منافع گردشگری فرهنگی میتواند مفید واقع شود. در این مبانی حمایت از میراث بومشناختی و دستیابی به شرایط لازم برای حفظ جمعیت محلی در هرمنطقه از جمله دیگر نیازها میباشد.
بهطور کلی گردشگری فرهنگی در هر منطقه میتواند واجد آثار زیر باشد:
۱- دوباره کشف کردن و اهمیت یافتن امتیازات فرهنگی گمشده ساکنان محلی
۲- امکان تشخیص و توسعه آگاهیهای منطقهای در بعد فضایی و هویت فرهنگی و توسعه فزاینده یک احساس خوب تعلق به یک فرهنگ
۳- ایجاد زیر بناهای اقتصادی، در یک دوره بلند مدت
۴- افزایش اشتغال در یک اقتصاد در حال رکود
*
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.