از سرگرمی تا تولید ثروت در بستر دنیایی مجازی! امروزه پیشرفتهای جدید در عرصههای مختلف در صحنه جهانی، کشورهای در حال توسعه را با چالشهای عمدهای مواجه کرده که در بین آنها میتوان به چگونگی بهرهمندی مؤثر از این پیشرفتها با هدف دستیابی به رشد پایدار اقتصادی در زمینههای مختلف اشاره کرد. به گزارش ایسنا، […]
از سرگرمی تا تولید ثروت در بستر دنیایی مجازی!
امروزه پیشرفتهای جدید در عرصههای مختلف در صحنه جهانی، کشورهای در حال توسعه را با چالشهای عمدهای مواجه کرده که در بین آنها میتوان به چگونگی بهرهمندی مؤثر از این پیشرفتها با هدف دستیابی به رشد پایدار اقتصادی در زمینههای مختلف اشاره کرد.
به گزارش ایسنا، اساساً توسعه اقتصادی یا به شکل توسعه فیزیکی است که بعضاً «انرژی پایه» گفته میشود و یا توسعه بر پایه اطلاعات است که به آن اقتصاد «دانشمحور» میگویند. همچنین در برخی منابع و گزارشها اقتصاد کشورها به ۳ بخش «منبع پایه»، «کارایی پایه» و «دانش پایه» تقسیم شدهاند. بر این اساس در دنیای کنونی شاهد تغییرات عمیق و اساسی در اقتصاد کشورها هستیم.
اقتصاد کشورهای «منبع پایه»ای مانند کشور ما بیشتر مبتنی بر فروش منابع خام است. شاخص گروه «کارایی پایه» بر مزیت کارایی نیروی انسانی قرار دارد مانند کشورهای چین و ویتنام و اقتصادهای «دانش پایه» کشورهای توسعه یافته هستند که اطلاعات و کاربرد آن نقش مؤثری در رشد اقتصادی آنها دارا میباشد و تولید و بهرهبرداری از دانش سهم عمدهای در ایجاد ثروت دارد.
در واقع اقتصاد جدید بیانگر وجوه یا بخشهای مختلف اقتصادی است که در حال تولید یا بهکارگیری ابداعات و فناوریهای جدید به منظور رسیدن به یک رشد با ثبات و بلندمدت است. براساس تجربیات جهانی، ارتباطات و فناوری اطلاعات یکی از بسترهای ایجاد و رشد فناوریهای جدید است که اغلب به عنوان یک هدف در سیاستگذاریهای اقتصادی مورد توجه است و از این رو بسیاری از کشورها قصد دارند که با پایهریزی طرحها و زیرساختهای لازم این عرصه، اقتصاد خود را از سطح اقتصاد وابسته به منابع نفتی به اقتصاد مبتنی بر دانش، ارتقا داده تا از این رهگذر بتوانند با سرعت با تحولات این عرصه هماهنگ شده و از تأثیرات مثبت جانبی آن هم بهرهمند شوند.
در این زمینه بررسیهای مرکز ملی فضای مجازی نشان میدهد برنامههای توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات در کشورهای مختلف روندها و نتایج متفاوتی را داشته است. برخی از آنها برنامههای موفقی را به اجرا گذاشته و توانستهاند که ICT را به عنوان یک ابزار رشد به سرعت گسترش داده و از فواید آن بهرهمند شوند اما برخی دیگر علیرغم برنامهریزیها و سرمایهگذاری در این بخش، در عمل نتوانستهاند از تأثیرات مثبت آن سهمی داشته باشند. حالا سؤال این است وضعیت کشور ما در این بخش چگونه است و آیا کشور ما توانسته در کنار انبوه برنامههای اجرایی و حجم بالای سرمایهگذاری در این بخش از مزایا و منافع آن برخوردار شود؟
امروزه تحول فناوریهای جدید اینترنتی در بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات طوری همه بخشهای اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرارداده که سنجش، ارزیابی و پیشبینی اندازه این اقتصاد، از جمله اهداف توسعه کشورها به شمار میرود و این در حالی است که هنوز بخش ICT به عنوان یک صنعت زیربنایی کشور در حسابهای ملی دارای جایگاه و آمار مشخصی نیست و سهم این بخش در اقتصاد کشور براساس آمار و اطلاعات بینالمللی و نه داخلی برآورد میشود.
در این میان اثرگذاری اینترنت به عنوان بستر ارایه خدمات و تبادل اطلاعات، از طریق ایجاد یکپارچگی بیشتر میان اقتصاد و جوامع بهصورت سراسری و جهانی توانسته موجبات توسعه اقتصادی کشورها را فراهم کند بهطوری که اقتصاد جدید بر جنبه اینترنتی اقتصاد تمرکز دارد و توسعه آن از جهت دامنه تأثیرگذاری در حوزههای مختلف باعث شکلگیری فضای پیچیدهای به نام فضای مجازی شده است.
یکی از ابعاد توسعه فضای مجازی در کشورها توسعه شبکههای پهن باند ملی است که به جهت اثرات مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی، یکی از برنامههای اصلی در اکثر کشورهاست. ایجاد و بهرهبرداری از شبکه ملی اطلاعات به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور با مجموعهای از الزامات و ویژگیها، دارای نتایج مثبت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی بسیاری برای کشورها است که در این گزارش ابعاد اقتصادی آن مورد بررسی قرار میگیرد.
اگر در اقتصاد تنها یک واژه وجود داشته باشد که بعد از عرضه و تقاضا، اقتصاد را تعریف کند، آن واژه قطعاً تولید ناخالص داخلی است. GDP مهمترین شاخص در آمارهای اقتصادی است که همه چیز را اعم از تورم و بیکاری تا نرخها و نسبتهای مبادلات و قیمتها در دل خود جا میدهد. به زبان سادهتر GDP یک کشور کل درآمد اقتصادی آن کشور است که به عنوان معیار سنجش اقتصادی کشورها شناخته شده است.
در واقعGDP یکی کل درآمد یک کشور و دوم کل هزینه یک کشور را اندازهگیری میکند. در یک اقتصاد، درآمد و هزینه معادل یکدیگر هستند. اگر هزار تومان یا یک دلار یا یک یورو برای یک خدمت پرداخت کنید، آن پول در عوض تبدیل به درآمد برای شخص دیگری میشود.
تولید ناخالص داخلی، ارزش کلیه تولیدات داخلی یک کشور معین را طی یک سال، مستقل از اینکه مالک آنچه کسی یا چه کسانی هستند مورد ارزیابی قرار میدهد. بنابراین اگر برای نمونه، کشور کره یک کارخانه تولیدات تجهیزات مخابراتی در کشور ما داشته باشد، تولیدات این کارخانه در تولید ناخالص داخلی کشور ما محاسبه میشود. در مقابل این شاخص، شاخص تولید ناخالص ملی وجود دارد که میزان تولیدات اقتصادی شهروندان یک کشور را مستقل از محل جغرافیایی محاسبه میکند.
اگرچه گاهی GDP برای انعکاس سطح رفاه ملی بهکار گرفته میشود اما اقتصادهای مدرن و پویا نسبت به محدودیتهای آن آگاه هستند. به عنوان نمونه GDP نابرابری بالقوه میان افراد جامعه را نشان نمیدهد. همچنین میزان کیفیت اجتماع یا محیطزیست یا شادی افراد یا میل به زندگی را نشان نمیدهد. اگرچه شاخص و معیار آماری دیگری که بتواند از نظر اهمیت در نشان دادن اینکه اقتصاد یک کشور در حال شکوفایی یا رکود است؛ با GDP توان رقابت ندارد. به اعتقاد برخی اقتصاددانان در مسیر طولانی اقتصاد، هیچ چیز در رفاه اقتصادی به اندازه نرخ رشد بهرهوری مهم نیست و نتیجه نهایی اینکه کلید عملکرد اقتصاد یک کشور GDPاست.
همانگونه که تحقیقات نشان داده است طی ۱۰ سال اخیر هرچند از نظر مقداری تولید ناخالص داخلی افزایش داشته است ولیکن این افزایش ناشی از افزایش تورم بوده است که از سال ۸۴ روند افزایش تورم شدت بیشتری پیدا کرده است. همچنین براین اساس تولید ناخالص داخلی در سال ۹۱ حدود ۷٫۷ درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است.
رشد اقتصادی کشور نیز در این مدت حدود ۳ درصد کاهش داشته است. این شاخص در سال ۹۱ منفی ۷٫۷ درصد بوده است که نشان میدهد کشور از ظرفیتهای تولیدی خود به درستی بهرهبرداری نکرده است. منظور از ظرفیتهای تولیدی منابع فیزیکی، انسانی، بهرهوری و فناوری است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.