ارایه مدلی برای انتخاب پیمانکاران در پروژههای نرمافزاری شیوه ارزیابی پیمانکاران و خدمات ارایه شده توسط آنها در بازار پررونق نرمافزار امیرحسن ناصری امیر افسر چکیده: هر ساله تعداد بسیار زیادی پروژه در بخش فناوری اطلاعات (حوزه نرم افزار) توسط شرکتها و سازمانهای دولتی و غیردولتی تعریف شده و برای اجرا به دست پیمانکاران سپرده […]
ارایه مدلی برای انتخاب پیمانکاران در پروژههای نرمافزاری
شیوه ارزیابی پیمانکاران و خدمات ارایه شده توسط آنها در بازار پررونق نرمافزار
امیرحسن ناصری
امیر افسر
چکیده: هر ساله تعداد بسیار زیادی پروژه در بخش فناوری اطلاعات (حوزه نرم افزار) توسط شرکتها و سازمانهای دولتی و غیردولتی تعریف شده و برای اجرا به دست پیمانکاران سپرده میشود، نکته جالب اینجاست که بنابر تجربههای گذشته، بسیاری از این پروژهها ناتمام متوقف میشوند و یا به نتیجه دلخواه نمیرسند. با توجه به بررسیهای به عمل آمده بسیاری از علل شکست این پروژهها بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم به پیمانکار مجری پروژه مرتبط میشود. این مسأله نشان میدهد، جهت حصول نتیجه دلخواه از اجرای پروژههای فناوری اطلاعات باید در انتخاب پیمانکاران نهایت دقت را به خرج داد.
با توجه به اینکه نکات اصلی در یک مسأله انتخاب، روش انتخاب، معیارهای مورد استفاده و اهمیت هر کدام از آنها است، بنابراین در این پژوهش سعی شده است که به این سؤالات پاسخ داده شود. برای انجام این کار از چارچوب کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات و روش دلفی برای تعیین معیارهای ارزیابی استفاده و بیش از ۲۵ معیار شناسایی شده است. سپس با استفاده از پرسشنامه و روش آنتروپی اهمیت هر معیار تعیین شد و در نهایت معیارهای تعیین شده به کمک مدل پیشنهاد شده در این پژوهش در یک پروژه واقعی بهکارگرفته شدند.
-۱ مقدمه
طی دو دهه گذشته، بسیاری از صنایع که فناوری اطلاعات را در سازمان خود بهکار گرفتهاند، شاهد یک افزایش آشکار در بهرهوری سازمان خود بودهاند. فناوری اطلاعات برای این دسته از صنایع مزایای بزرگی همچون سرعت در عملیات، انسجام و یکپارچگی در تولید اطلاعات خام، دستیابی و تبادل اطلاعات پردازش شده را به همراه داشته است.
گفتنی است، در کنار این سازمانها، سازمانهای زیادی نیز وجود دارند که از سرمایهگذاریهای خود در فناوری اطلاعات ناراضیاند. این نارضایتی به علت عدم موفقیت پروژههای تعریف شده و بازدهی سرمایهگذاریهای انجام شده است. بخش عمدهای از این امر ناشی از عدم درک صحیح آنها از فناوری اطلاعات و اندازهگیری جنبههای مختلف آن است. نتایج پژوهشهای گروه مطالعاتی استندیش در سالهای مختلف نشان میدهد، درصد زیادی از پروژههای فناوری اطلاعات در برآورده کردن اهداف خود ناموفق بودهاند. نتایج این پژوهش در جدول ۱ نشان داده شده است.
جدول ۱٫ مقایسه وضعیت انجام پروژههای فناوری اطلاعات در سالهای ۱۹۹۴،۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ در کشور آمریکا (استندیش گروپ)
شرح
۱۹۹۴
۲۰۰۰
۲۰۰۴
میزان پروژههای متوقف شده قبل از انتهای کار
۳۱%
%۲۳
%۱۸
میزان پروژههای موفق
۱۶%
%۲۸
%۲۹
میزان پروژههایی که با چالش به اتمام رسیدهاند
۵۳%
۴۹ %
%۵۳
۲ – بیان مسأله
با توجه به نرخ بالای شکست پروژههای فناوری اطلاعات، مطالعه در خصوص عوامل موفقیت و شکست این پروژهها، یکی از عناوین پژوهشهای مورد توجه پژوهشگران و افراد درگیر در صنعت بوده است و مطالعات گوناگونی در این زمینه انجام شده است.
از این پژوهشها، پژوهش انجام شده در مؤسسه پیرستون ریسرچ است که در راستای پاسخگویی به موارد بالا، انجام شده است.
علل شکست پروژههای پیادهسازی نرمافزار پیرستون ریسرچ به ترتیب عبارتند از:
۱- شکست مدیران ارشد در رهبری پروژه
۲- تعهد بیمورد فروشنده پیمانکار
۳- عدم کنترل در هزینههای پیمانکار
۴- باگهای زیاد نرمافزار
۵- فقدان کارکردهای اصلی در نرمافزار
۶- عدم شناخت پیمانکار از تجارت مشتری
۷- عدم مهارت کارکنان پیمانکار
۸- عدم مهارت کارکنان داخلی
۹- مقاومت کارکنان داخلی
۱۰- دشواری در یکپارچهسازی با نرمافزارهای دیگر
همان طور که ملاحظه میشود، بخشی از علل مربوط به شکست پروژهها مرتبط با پیمانکار ارایه دهنده خدمات بوده و مسؤولیت اصلی آنها به عهده این شرکتها است. از این موارد میتوان به عوامل تعهد بیمورد فروشنده پیمانکار، عدم کنترل در هزینههای پیمانکار، باگهای زیاد نرمافزار، فقدان کارکردهای اصلی در نرمافزار، عدم شناخت پیمانکار از تجارت مشتری، عدم مهارت کارکنان پیمانکار و دشواری در یکپارچهسازی با نرمافزارهای دیگر اشاره کرد. باتوجه به اهمیت نقش پیمانکاران در پروژههای فناوری اطلاعات پژوهشهای زیادی در خصوص بررسی نقش آنها درموفقیت این پروژهها انجام پذیرفتهاند که در بخش سوابق پژوهش به تعدادی از آنها اشاره شده است.
با توجه به پژوهشهای انجام شده، یکی از مهمترین فعالیتهایی که در برنامهریزی و تصمیمگیری جهت اجرای پروژهها به نحو مطلوب، میتوان انجام داد انتخاب پیمانکار مناسب برای اجرای آنها است.
این موضوع در کشور ایران نیز، با توجه به رشد روزافزون شرکتهای ارایه دهنده خدمات نرمافزار و تولیدکنندگان بستههای نرمافزار و همچنین تعداد قابل توجه شرکتهایی که قصد استقرار سیستمهای اطلاعاتی در سازمان خویش را دارند، اهمیت زیادی یافته است. در چنین بازار پر رونقی آن چه اهمیت بسیار پیدا میکند شیوه ارزیابی پیمانکاران و خدمات ارایه شده توسط آنها با محکهای مناسب است تا معلوم شود کدام پیمانکار باتوجه به شرایط موجود سازمان برای اجرای پروژه بهترین انتخاب است. در این پژوهش، سعی شده است که با پیشنهاد معیارها و روشهای مناسب به این سؤالات پاسخ داده شود.
-۳ سابقه و مدل نظری پژوهش
۳-۱ -مروری بر ادبیات پژوهش
الف) روش شناسیهای انتخاب پیمانکار: به دلیل اهمیت و نقش روزافزون مشاوران و پیمانکاران در طراحی، اجرا و پیادهسازی پروژههای مختلف روشهای مختلف و متعددی برای انجام فرایند انتخاب پیمانکار توسط دولتها و نهادهای کارفرمایی بزرگ در دنیا طراحی شده و مورد استفاده قرار میگیرد. از جمله آنها میتوان روشهای زیر را نام برد که توسط بانک جهانی و بانک توسعه آسیا توصیه شده و بهکار برده میشوند.
· انتخاب بر مبنای کیفیت و قیمت
· انتخاب بر مبنای کیفیت
· انتخاب با قیمت ثابت
· انتخاب بر مبنای حداقل قیمت
· انتخاب بر مبنای صلاحیت مشاور
· انتخاب مشاور انحصاری
فرایند عمومی این روشها در یک قالب کلی از مراحل زیر تشکیل میشود:
· تهیه شرح خدمات پروژه
· برآورد هزینه برای تأمین منابع مالی پروژه
· فراخوان عمومی برای اعلام آمادگی پیمانکاران
· تهیه لیست کوتاه (در حدود ۵ الی ۷ پیمانکار)
· تهیه و ارسال درخواست برای ارایه پیشنهاد
· ارزیابی فنی پیشنهادها
· ارزیابی مالی پیشنهادها
· انتخاب برنده
· مذاکره برای عقد قرارداد
هر نهاد یا سازمانی بسته به نوع الگویی که برای انتخاب پیمانکار انتخاب میکند، ممکن است یک یا چند مرحله را اجرا نکند یا جزییات مراحل را با توجه به شرایط خود تغییر دهد.
ب) کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات: فارغ از نوع روشی که برای انتخاب پیمانکاران مورد استفاده قرار میگیرد، برای هر انتخابی باید معیار وجود داشته باشد.
معیارها باید بهگونهای باشند که تمام جنبههای مختلف موضوع را پوشش دهند. بنابراین، برای نتیجهگیری بهتر در این زمینه لازم است که از مدلهای موجود استفاده شود. کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات که در سال ۲۰۰۳ توسط استیوارت و محمد ارایه شده است، مدلی است که میتوان برای این منظور از آن استفاده کرد.
در کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات ۵ دیدگاه مطرح میشود، که بهطور خلاصه عبارتند از:
دیدگاه عملیاتی: با تأثیر فناوری اطلاعات بر بهرهوری و کارایی مرتبط است.
دیدگاه مزایا: ارتباط بین پیادهسازی فناوری اطلاعات و مزایای ملموس (پولی) و غیرملموس (غیرپولی مانند صرفهجویی در زمان) را بررسی میکند.
دیدگاه سیستم/فناوری: به سختافزار و نرمافزار و مسایلی مانند عملکرد، قابلیت اطمینان، در دسترس بودن، ایمنی سیستم/فناوری و تناسب برنامههای کاربردی با فرایندها اشاره میکند.
دیدگاه رقابت استراتژیک: بر اهداف استراتژیک بلندمدت سازمان و چگونگی ایجاد مزیت رقابتی از طریق فناوری پیادهسازی شده تمرکز دارد.
دیدگاه کاربرگرا: مسایلی مرتبط با استفاده مانند میزان استفاده از فناوری، آموزش، حمایت فنی و رضایت از فناوری را در بر دارد.
-۳-۲ سابقه پژوهشهای انجام شده
در ارتباط با رتبهبندی و انتخاب پیمانکاران پژوهشهای متعددی انجام شده است. از گذشته بیشتر این پژوهشها بر روی مسایل عمرانی و ساختمانی متمرکز بوده، ولی طی سالهای گذشته دامنه این پژوهشها به صنایع دیگر نیز گسترش پیدا کرده است.
در ادامه به برخی از پژوهشهای انجام شده، اشاره میشود:
۱ – دی. جی. وات، بی. کایز و کی وایلی در مقالهای که در سال ۲۰۱۰ به چاپ رسیده است بیان میکنند که تعیین اهمیت نسبی معیارهایی که برای انتخاب پیمانکار یا عرضه کننده مناسب استفاده میشوند، متکی است به پاسخهای شهودی که توسط پاسخ دهندگان ارایه میشود. آنها در پژوهش خود رویکردی را پیشنهاد میکنند که براساس تجربه طراحی شده و برای کمی کردن اهمیت نه معیار عمومی در یک ارزیابی و انتخاب پیمانکار واقعی استفاده شده است. ایشان در نتایج پژوهش خود معیارهایی را با سطوح اهمیتی متفاوت معرفی میکنند
۲– پی. جاسکوسکی، اس. بیروک و آر بوکان در مقاله خود در سال ۲۰۱۰ در رابطه با روشهای مختلف برگزاری مناقصهها و انتخاب پیمانکاران در قانون مناقصات عمومی کشور لهستان مطالبی را عنوان میکنند. آنها بیان میکنند، در مناقصات محدود ارزیابی براساس معیارهایی که به توانایی فنی و اقتصادی پیمانکار مرتبط است، انجام میشود.
نویسندگان این مقاله روشی را بر اساس AHP فازی برای فرایند تصمیمگیری گروهی پیشنهاد داده و آن را در یک مثال عملی بهکار گرفتهاند.
۳– امیلی و دیگران در مقالهای که در سال ۲۰۰۶ به چاپ رسیده است، رویکردی را که بر مبنای فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و روش امتیازی متوازن (BSC) ایجاد شده است، برای ارزیابی یک واحد فناوری اطلاعات در صنایع تولیدی کشور تایوان پیشنهاد میکنند. آنها از روش امتیازی متوازن برای تعریف شاخصهای عملکرد در هرکدام از دیدگاههای این مدل استفاده میکنند.
۴ – رادنی استیوارت و شریف محمد در مقالهای که در سال ۲۰۰۳ به چاپ رسیده است، نگاهی دارند به نرم افزارهای بالقوه و همچنین مزایای استفاده از روش امتیازی متوازن به عنوان چارچوبی برای ارزیابی ارزشهایی که فناوری اطلاعات به فرایندهای مدیریت پروژه در صنعت ساختمانسازی اضافه میکند. آنها در مقاله خود مدل IT’ BSCرا با ۵ دیدگاه مزایا، عملیاتی، رقابت استراتژیک، کاربرگرا و تکنولوژی /سیستم به همراه معیارهایی برای هر دیدگاه بهعنوان یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی عملکرد و تعیین شاخصههای ارزیابی واحد فناوری اطلاعات پیشنهاد میکنند.
-۵ رادنی استیوارت و شریف محمد در مقاله دیگر که در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسیده است، چارچوبی را برای ارزیابی پروژههای سیستمهای اطلاعاتی/فناوری اطلاعات به مدیران اجرایی پیشنهاد میکنند. چارچوب پیشنهادی براساس تئوری مطلوبیت چندشاخصه به همراه اصول اقتصادی اطلاعات بر مبنای دو معیار ارزش تجاری و ریسک ساخته شده است.
-۶ گریهالت در مقالهای که در سال ۱۹۹۸ به چاپ رسیده است، روششناسیهای مختلف انتخاب پیمانکاران را تشریح کرده و ویژگیها و مزایا و معایب هر کدام از روششناسی را عنوان میکند. تمرکز این مقاله بر روی پروژههای ساختمانی است.
۷– علیرضا سوادی چولابی در پایاننامه خود که در سال ۱۳۸۳ از آن دفاع کرده است، با استفاده از نظرات خبرگان معیارهایی را برای رتبهبندی پیمانکاران در پروژههای عمرانی شهرداری مشخص کرده و سپس با استفاده از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره اقدام به رتبهبندی پیمانکاران کرده است.
-۸ شهرام فداکار در پژوهشی اشاره میکند، با توجه به تخصصی شدن فعالیتها و برونسپاری بسیاری از آنها ارزیابی و انتخاب پیمانکار (پیمانکاران) مناسب یکی از مسایل بسیار مهمی است که اگر در آن دقت شود از بروز مشکلات و مسایل زیادی در آینده جلوگیری خواهد کرد.
گفتنی است، بیشتر پژوهشهای انجام شده بر روی روشهای رتبهبندی و انتخاب بوده و درباره اینکه در انواع پروژههای مختلف به خصوص پروژههای IT (که بهعلت ماهیت غیرملموس این خدمات دارای تفاوتهای اساسی با سایر پروژهها است) چه معیارهایی باید مد نظر قرار گیرند چندان کار نشده است. همچنین با در نظر داشتن این مسأله که معیارهای انتخاب در کشورهای مختلف میتواند متفاوت باشد، ضروری به نظر میرسد که در داخل کشور نیز پژوهشهایی در این زمینه انجام شود. در پژوهش حاضر بر این معیارها و اهمیت آنها تأکید شده است.
-۳-۳ چارچوب نظری پژوهش
معیارهای شناسایی شده برای ارزیابی و رتبهبندی پیمانکاران در چارچوب مدل کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات در نمودار ۳ نشان داده شده است. همان طور که گفته شد، این معیارها با استفاده از مطالعه و بررسی پژوهشهای پیشین به دست آمدند. به این منظور جستوجویی گسترده در میان بانکهای اطلاعاتی مقالات معتبر از جمله امرالد، ساینس دایرکت و ابسکو انجام شد. سپس معیارهای استخراج شده از مقالههای گفته شده در جریان مصاحبه با خبرگان بررسی و مهمترین آنها شناسایی شده است و برخی از معیارها که ممکن بود در شرایط خاص مورد استفاده قر ار گیرند و یا از اهمیت کمی برخوردار باشند، از لیست معیارهای انتخاب شده حذف شدند.
-۴ روش شناسی پژوهش
این پژوهش در ۳مرحله انجام شده است. در مرحله اول با مطالعه عمیق و دقیق مستندات و پژوهشهای پیشین و مصاحبه با خبرگان، مجموعهای از عوامل مؤثر بر ارزیابی و رتبهبندی پیمانکاران جمعآوری شده، سپس با استفاده از نظرات خبرگان و روش دلفی مهمترین این عوامل شناسایی شده و بر اساس ۵دیدگاه مدل کارت امتیازی متوازن فناوری اطلاعات دستهبندی شدند. در مرحله دوم برای تأیید معیارهای به دست آمده و تعیین اهمیت هر کدام از آنها، پرسشنامهای ۳۰ سؤالی طراحی شده است که هریک از معیارهای مدنظر را در قالب یک طیف ۵ تایی از میزان اهمیت خیلی کم تا میزان اهمیت خیلی زیاد مورد سؤال قرار میداد. این پرسشنامه بین ۳۵ نفر از افراد خبره و مجریان پروژههای نرمافزاری یکی از شرکتهای داخلی که در اجرای بیش از ۱۵۰۰ پروژه کوچک و بزرگ نرمافزاری نقش داشتهاند، توزیع شده است. این افراد در قالب شرکت یاد شده و با توجه به شناخت پژوهشگر از ایشان انتخاب شدند. از بین پرسشنامههای توزیع شده، تعداد ۲۷ پرسشنامه قابل قبول بودند. برای تأیید روایی پرسشنامه در ابتدا پرسشنامه طراحی شده، بین ۳نفر از استادان توزیع شد و مورد تأیید ایشان قرا گرفت؛ در ضمن با نظرخواهی از خبرگان توسط یکی از سؤالهای پرسشنامه و با میانگین ۴٫۱ (بین زیاد و بسیار زیاد) روایی پرسشنامه مورد تأیید مجدد قرار گرفت. جهت تأیید پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده ۰٫۸۱۸ است که پایایی مناسب پرسشنامه را نشان میدهد. در مرحله سوم سعی شد، با توجه به پژوهشهای پیشین و روشهای پیشنهادی در این پژوهش مدلی تهیه شود تا در یک پروژه واقعی استفاده شود و در نهایت در مرحله چهارم نتایج به دست آمده از مراحل قبل در یک پروژه واقعی در یکی از شرکتهای داخلی مورد استفاده قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز در این مرحله نیز از جلسات تصمیمگیری گروهی جمعآوری شدهاند.
-۵ تجزیه و تحلیل دادهها
-۵-۱ معیارهای رتبهبندی و اهمیت آنها
همان طور که اشاره شد پس از این که معیارهای رتبهبندی تعیین شدند، برای تأیید و تعیین اهمیت آنها، معیارهای به دست آمده در قالب یک پرسشنامه در اختیار خبرگان و مجریان پروژههای نرمافزاری قرارداده شد.
این معیارها به ترتیب اهمیت عبارتند از:
– موفقیت پیمانکار در انجام پروژههای مشابه
– حسن شهرت پیمانکار و رضایت کارفرمایان قبلی
– تعداد نیروی انسانی پیمانکار
– کیفیت نیروی انسانی پیمانکار از لحاظ تخصص، دانش و تجربه
– سابقه و تجربهکاری پیمانکار در حوزه نرمافزار
– کیفیت برنامه زمانبندی و مدت زمان پیشنهادی جهت اتمام پروژه
– قدرت مالی و اعتباری پیمانکار(بنیه مالی پیمانکار)
– روش مورد استفاده پیمانکار در پیادهسازی و استقرار نرمافزار
– کیفیت مستندسازی مراحل اجرای پروژه
– نحوه آموزش کاربران توسط پیمانکار
– میزان رعایت استانداردها و نظام مهندسی توسعه نرمافزار
– کیفیت خدمات پشتیبانی پیمانکار از نرمافزار
– قیمت پیشنهادی
– میزان پوششدهی کارکردها وظایف تعیین شده در مستندات نیازمندیها((RFP
– سهولت استفاده از نرمافزار
– تکنولوژی مورد استفاده پیمانکار در تولید نرمافزار
– میزان یکپارچگی بین ماژولهای مختلف نرمافزار
– توانایی نرمافزار در انطباق با سیستمهای محیطی
– امنیت و قوانین امنیتی نرمافزار
– قابلیت نگهداشت نرمافزار
– قابلیت انطباق نرمافزار با سختافزار موجود
– قابلیت بالقوه ارتقای نرمافزار
– قابلیت اطمینان نرمافزار
– کارآیی نرمافزار
– وابستگی نرمافزار به نوع خاصی از پلتفرم
میانگین اهمیتی محاسبه شده برای کل معیارها ۳٫۸۶ است که نشان میدهد پاسخ دهندگان اهمیت معیارها را بهطور میانگین نزدیک به زیاد ارزیابی کردهاند.
معیارهای «سابقه و تجربهکاری پیمانکار در حوزه نرمافزار»، «تکنولوژی مورد استفاده پیمانکار در تولید نرم افزار»، «تعداد نیروی انسانی پیمانکار»، «قدرت مالی و اعتباری پیمانکار(بنیه مالی پیمانکار)»، «قابلیت انطباق نرمافزار با سختافزار موجود» و «وابستگی نرمافزار به نوع خاصی از پلتفرم» به علت میزان اهمیت کمتر از متوسط (مقدار ۳) و برای کاهش حجم محاسبات از شرکت در محاسبات بعدی کنار گذاشته شدند.
۵-۲– مدل انجام رتبهبندی
پس از تعیین معیارهای رتبهبندی و اهمیت هر کدام، سعی شد که با توجه به پژوهشهای پیشین و روشهای پیشنهادی در این پژوهش، مدلی برای انجام رتبهبندی در یک پروژه واقعی تهیه شود. چارچوب این روش ترکیبی است از روشهای پیشنهادی توسط بانک جهانی، بانک توسعه آسیا و شرکت تک. در اجزا نیز از روشهای تصمیمگیری چند معیاره و پژوهشهای مرتبط استفاده شده است. بر این اساس مدل زیر تهیهشده و در یک پروژه واقعی بهکار گرفته شد.
نمودار ۴٫ مدل انتخاب پیمانکار
۵-۳ -رتبهبندی پیمانکاران در یک پروژه واقعی
یکی از اهداف پژوهش استفاده از معیارها و روشهای پیشنهادی در یک پروژهی واقعی عنوان شده بود. با توجه به اینکه یکی از شرکتهای داخلی در نظر داشت که یکی از سیستمهای اطلاعاتی مورد نیاز خود را از شرکتهای آمادهی ارایه سیستم تهیه کند، بنابراین سعی شد که در انتخاب بهترین شرکت از معیارها و روش پیشنهادی در این پژوهش استفاده شود. در این روش برای تعیین اهمیت معیارها و رتبهبندی پیمانکاران از روشهای تصمیمگیری چند شاخصه استفاده شده است. مراحل طی شده و ابزارهای مورد استفاده در انجام این کار به صورت خلاصه به قرار زیر بوده است.
مرحله ۱: جمعآوری اطلاعات
• تهیه RFP: با کمک تیم پشتیبانی فنی شرکت و استفاده از تجربیات گذشته در این زمینه RFP سیستمهای مورد نظر تهیه شد.
• شناسایی پیمانکاران و ارسال RFP: با کمک تیمی که برای انجام این کار و از کارشناسان فنی شرکت تشکیل شده بود، پژوهش و جستجوی بازار انجام گرفت.
نتیجه این مرحله شناسایی ۱۳ شرکتی بود که توانایی انجام پروژه را داشتند.
• جمعآوری پاسخها به RFP: پاسخهای دریافتی از شرکتها در قالب یک بانک اطلاعاتی جمعآوری شد.
مرحله ۲: تهیه لیست کوتاه
با توجه به تعدد گزینههای اولیه و عدم امکان بررسی دقیق تمامی گزینهها، از روش رضایتبخش شمول، که یکی از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه است، برای کاهش تعداد مجموعه اولیه پیمانکاران استفاده شد. معیار «میزان پوشش کارکردها و وظایف تعیین شده در مستندات نیازمندیها» به عنوان معیار اصلی تعیین
شده و پیمانکارانی که در این معیار امتیازی کمتر از میزان ۷۵ درصد را آوردند، از ادامه فرایند حذف شدند. تعداد ۵ پیمانکار برای رتبهبندی نهایی باقی ماندند.
مرحله ۳: ارزیابی و انتخاب
· تعیین معیارهای ارزیابی و اهمیت آنها: یکی از مراحل بسیار مهم و اثرگذار در تصمیمگیری، تعیین وزن هرکدام از معیارهاست. همچنین این واقعیت را باید پذیرفت که همهی معیارها دارای اثرهای یکسان بر تصمیمات نیستند. بنابراین، هر چه در این مرحله دقت شود نتایج به دست آمده دقیقتر و به واقعیت نزدیکترخواهد بود. در این پروژه برای تعیین وزن هر کدام از معیارها از روش آنتروپی استفاده شده، سپس نتایج به دست آمده از این روش با استفاده از میانگینهای اهمیتی محاسبه شده در مرحله قبلی تعدیل شدند.
· جمعآوری اطلاعات مورد نیاز: پس از جمعبندی نتایج پژوهشهای میدانی ۱۹ معیاری که مهمتر از بقیه بودند را انتخاب کردیم. از میان ۱۹ معیار انتخاب شده ۴ معیار دارای مقیاس کمی و ۱۵ معیار باقیمانده کیفی بودند. استفاده از این معیارها مستلزم این مسأله بود که اطلاعات هر کدام از پیمانکاران درباره هرکدام از این معیارها جمعآوری شوند. بنابراین، تیم کارشناسان فنی شرکت به عنوان عهدهدار این مسؤولیت انتخاب شد.
· ارزیابی فنی پیشنهادها: پس از جمعآوری اطلاعات مورد نیاز جلسهای با حضور ۷ تن از مدیران تصمیمگیر و ۳ تن از کارشناسان سیستمهای اطلاعاتی ترتیب داده شد.
در رابطه با معیارهای کمی اطلاعات بهطور مستقیم از اسناد ارسالی توسط پیمانکاران استخراج شد، معیارهای کیفی نیز با توجه به اطلاعات جمعآوری شده و توضیحات کارشناسان سیستمهای اطلاعاتی حاضر در جلسه و در نهایت نظر مدیران تصمیمگیر مورد قضاوت قرار گرفتند. برای انجام این کار فرمی در اختیار مدیران و کارشناسان قرار گرفت.
در قالب این فرم تصمیمگیران باید هر کدام از پیمانکاران را با توجه به ۱۹ معیار انتخاب شده در یک طیف ۵تایی لیکرت از میزان «خیلی ضعیف» تا «خیلی خوب» ارزیابی میکردند.
حاصل کار این مرحله، تشکیل ماتریس تصمیمگیری برای هر کدام از تصمیمگیران بود.
· رتبهبندی و انتخاب: در این مرحله به کمک روش تاپسیس پیمانکاران مورد ارزیابی قرار گرفته و بر اساس نتایج رتبهبندی شدند. گفتنی است، با توجه به اینکه روش تاپسیس این اجازه را بهکاربر میدهد که گزینهها را با گزینه ایدهآل مقایسه کند؛ بنابراین، کاربر میتواند خود اقدام به تعریف گزینه ایدهآل کند، این امر در بیشتر موارد نیازمند داشتن تجربیات قبلی است.
در نهایت نزدیکی نسبی گزینهها به گزینه ایدهآل محاسبه و اولویتبندی انجام شد.
نتایج این مرحله در قالب گزارشی به تصمیمگیران نهایی ارایه شد.
کلیه مراحل فوق به صورت شماتیک در نمودار ۴ نشان داده شده است.
۶ -نتیجهگیری و ارایه پیشنهادها
همان طور که اشاره شد، بسیاری از پروژههای فناوری اطلاعات و بهخصوص پروژههای نرمافزاری، با توجه به عدم دقت در انتخاب پیمانکار، در هنگام اجرا متوقف شده و یا با هزینه و زمان بیشتری از برآوردهای اولیه به انجام میرسند. در این پژوهش، نشان داده شد که برای انتخاب یک پیمانکار ابتدا باید یک روش مشخص را انتخاب کرد. این روش میتواند مراحل مختلفی بسته به شرایط خاص هر شرکت داشته باشد. اصلیترین بخش در مسأله انتخاب تعیین معیارهای ارزیابی و میزان اهمیت هر کدام از آنها است. معیارهایی که در این پژوهش استفاده شده است، حاصل نظرهای کارشناسان و خبرگان پروژههای پیادهسازی نرمافزار بوده است. پس از تعیین معیارهای ارزیابی میتوان پیمانکاران مختلف را توسط روشهایی مثل تصمیمگیری چند معیاره ارزیابی کرده و بهترین پیمانکار را انتخاب کرد.
با توجه به اینکه در اجرای پروژههای نرمافزاری پیمانکاران یکی از ارکان اصلی موفقیت هستند، بنابراین، به شرکتها و سازمانهای دولتی و غیردولتی پیشنهاد میشود که در انتخاب مجریان پروژههای خود نهایت دقت را داشته و از روشهای علمی استفاده کنند. معیارها، اهمیت هرکدام از آنها و روشی که در این پژوهش بهکار گرفته شده است، میتواند در این زمینه سودمند باشد.
منبع: مدیریت فناوری اطلاعات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران– دوره ۳، شماره ۶
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.