مسعود طاهری اخذ مالیات از سپردههای بانکی، موضوعی که اکنون تازهترین راهکار دولت برای بهدست آوردن پول بیشتر تلقی میشود. موضوعی که طی سالهای مختلف محل بحث بین کارشناسان بوده و اکنون بعد از مدتها دوباره از آن به عنوان یکی از محلهای درآمد دولت یاد میشود. در واقع هر جایی که کارشناسان و نمایندگان […]
مسعود طاهری
اخذ مالیات از سپردههای بانکی، موضوعی که اکنون تازهترین راهکار دولت برای بهدست آوردن پول بیشتر تلقی میشود.
موضوعی که طی سالهای مختلف محل بحث بین کارشناسان بوده و اکنون بعد از مدتها دوباره از آن به عنوان یکی از محلهای درآمد دولت یاد میشود. در واقع هر جایی که کارشناسان و نمایندگان احتمال میدهند بدون دردسر دولت میتواند درآمد کسب کند، گرفتن مالیات از سپردههای بانکی است.
در خیلی از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعهگرفتن مالیات یکی از اصلیترین موارد تأمین مالیات دولت است. اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی آمریکایی اخذ مالیات یکی از مهمترین عرصههای دولت برای درآمد است. اما آیا واقعاً در کشور ما توان گرفتن مالیات بیشتر از ده درصد با توجه به وضعیت معیشت مردم وجود دارد؟ این مسألهای است که باعث شده تا نمایندگان مجلس و کارشناسان به بحث و تبادل نظر بپردازند.
در همین ارتباط محمدرضا پورابراهیمی نماینده مجلس اخذ مالیات از سود سپردهها را موجب بروز مشکلات دیگر اقتصادی میداند و میگوید: سال گذشته بیشترین رقم مالیات معادل ۷۵ هزار میلیارد تومان را تصویب کردیم اما ۵۰ درصد فرار مالیاتی در کشور وجود دارد. در بازه سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۹۴ به جز یکی دو سال نرخ بازدهی سود سپردههای بانکی در مقایسه با تورم منفی بوده است پس نباید از سود منفی مالیات گرفته شود. با نظام اقتصاد ناکارآمدی کنونی قراردادن مالیات بر سود سپردهها موجب ایجاد مشکلات دیگری برای اقتصاد کشور خواهد شد. چالش اصلی اقتصاد کشور تعیین مالیات بر سود سپرده نیست و این کار بهای اصلی منابع را افزایش و منابع را کاهش میدهد. با قراردادن مالیات بر سود سپردهها بازار غیررسمی بانکی در کشور گسترش مییابد.
اما هستند نمایندگانی که موافق صد در صد گرفتن مالیات از سپردههای بانکی هستند. حجت الاسلام و المسلیمن مصباحی مقدم در این خصوص گفته: چطور تولید ضررده باید مالیات بپردازد ولی از سود سپرده بانکی مالیات نگیریم؟ بر اساس بررسیها ۲۰۰ هزار میلیارد تومان ظرفیت درآمد مالیاتی کشور است اما عدم تحقق درآمدهای مالیاتی به دلیل ضعف نظام جامع مالیاتی کشور است. بهطور قطع بازارهای موازی آمادگی دارند که در صورت دریافت مالیات از سود سپردههای بانکی این سرمایهها را جذب کنند. دریافت ۲۵ درصد مالیات از سود تولیدکنندگان موجب شده است برخی از آنان به جای تولید سرمایه خود را در بانکها سپرده کنند. چطور میشود از کسی که مولد نیست و سرمایهگذاری بیآزمون و خطا انجام میدهد مالیات گرفته نشود. مالیات بر سود سپردهها فشاری به نظام بانکی ایجاد نمیکند بلکه مالیات از سود سپرده کم و الباقی به سپردهگذار پرداخت میشود. اگر یک درصد از نرخ سود سپردههای بانکی مالیات گرفته شود هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان درآمد به دست میآید.
در همین حال، علی عسگری، رییس سابق سازمان امور مالیاتی کشور نیز میگوید: دریافت مالیات از سود سپرده موجب افزایش تأمین مالی نمیشود. مسأله مالیات بر سود سپرده برپایه درآمدی است و هر کس درآمدی کسب میکند باید مالیات آن را بپردازد. اگر با دریافت مالیات از سود سپردهها سرمایهگذاری اشخاص از بانکها نیز خارج شود این سرمایه وارد بورس یا سکه، ارز میشود که در نهایت دوباره به بانکها باز میگردد.
در همین ارتباط، بیژن بیدآباد- یک اقتصاددان- معتقد است گرچه دریافت مالیات از سپردههای بانکی ممکن است باعث هدایت پول به سمت بازارهای موازی شود ولی به هر حال، طبق قاعده نرخ سپردههای بانکی هم مانند هر درآمدی که به مثابه ارزش افزوده در اقتصاد تلقی میشود باید مشمول پرداخت مالیات شوند. وی میگوید: « نگاه مسؤولان اقتصادی کشور نسبت به مسایل اقتصادی همواره مقطعی بوده است. این در حالی است که اقتصاد ما نیازمند آن است که به صورت اصولی سیاستهای اصلاح ساختاری اقتصادی کشور دنبال شود. مسلم است درآمدهای وصولی مالیاتی کشور باید افزایش داده شود ولی این افزایش باید بعد از اصلاح اصولی نظام مالیاتی کشور صورت گیرد. سیاست کلی که دولت باید در ارتباط با اصلاح نظام مالیاتی در پیش گیرد، کم کردن نرخ مالیات و افزایش پایه مالیاتی، بهکارگیری شیوههای خوداظهاری، تنبیه تصادفی متخلفان و مکانیزه کردن نظام اخذ مالیات، برقراری نظام مالیات بر ارزش افزوده واقعی و تطبیق اطلاعات مالیاتی با اطلاعات پولی است. موضوع بستن مالیات بر سود سپردهها ممکن است عوارض متعددی داشته باشد. مثلاً عوارض آنی اجرای چنین سیاستی این است که پول را از بانکها به سایر بازارهای رقیب مانند بازارهای احتکاری و مالی مانند ارز و طلا، فلزات گرانبها، اوراق بهادار و… هدایت کند. البته این موضوع نباید مبنای این عمل قرار گیرد که سود سپرده بانکی مشمول مالیات نشود. طبق قاعده هرگونه درآمدی که به مثابه ارزش افزوده در اقتصاد تلقی شود باید مالیات خود را بپردازد. این درآمد میتواند از طریق سپردهگذاری در بانکها حاصل شده باشد یا ناشی از سود حاصل از سرمایهگذاریها در فعالیتهای اقتصادی باشد و یا ناشی از حقوق یا دستمزد. باید همه موارد مطرح شده در یک نظام یکسان شفاف و روشن، با ثبات و مکانیزه در کشور تحت نظارت و مداقه وزارت اقتصاد مشمول مالیات شوند. فقط در چنین شرایطی است که میتوان بسترها را برای افزایش درآمد مالیاتی دولت فراهم کرد و همین موضوع سبب میشود که سود سپردهها نیز که بخشی از ارزش افزوده ایجاد شده در اقتصاد را تشکیل میدهند مشمول نرخ مالیاتی معقول شوند. نرخ مالیاتی معقول و یکپارچه برای کلیه فعالیتها و تمام سرمایهگذاریها و سپردهگذاریها و پرداختیها به عوامل تولید مانند سود سهام، حقوق و دستمزد بستگی دارد و باید به رقم ۱۰۰ درصد بر قرار شود.
این در شرایطی است که هنوز بسیاری از ارگانها و نهادهای خاص از پرداخت مالیات معاف هستند و همین امر باعث شده تا خیلیها برای پرداخت مالیات خود شاکی باشند. در اصل هم دلیلی برای فرار مالیاتی یا معافیت مالیاتی آنان وجود ندارد. نهادهایی که هر کدامشان پولهای بادآورده بسیار کسب میکنند و با ترفندهایی خود را از پرداخت مالیات معاف میدانند!
حال باید منتظر ماند و دید که آیا انگیزه و ارادهای برای گرفتن مالیات از خواص به وجود میآید یا خیر.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.