شبیخون به فازهای گازی پارسجنوبی؟! موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی و در صدر آن بنزین امروزه به موضوع داغ روز تبدیل شده است و تحلیل تبعات احتمالی افزایش آن بحث بسیاری از محافل اقتصادی است. اما در روزهایی که توجه افکار عمومی بیش از پیش به افزایش قیمت بنزین معطوف شده است، گزارشهای قابلتأملی از […]
شبیخون به فازهای گازی پارسجنوبی؟!
موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی و در صدر آن بنزین امروزه به موضوع داغ روز تبدیل شده است و تحلیل تبعات احتمالی افزایش آن بحث بسیاری از محافل اقتصادی است. اما در روزهایی که توجه افکار عمومی بیش از پیش به افزایش قیمت بنزین معطوف شده است، گزارشهای قابلتأملی از میزان مصرف گاز طبیعی در کشور که غالباً به مصرف تأمین انرژی و سوخت مورد نیاز خانگی میرسد عمق فاجعه و بالا بودن شدت مصرف انرژی در ایران را گوشزد میکند.
سعیدساویز از جمله کارشناسان ارشد حوزه نفت و انرژی با اشاره به موضوع بحران مصرف گاز در یادداشتی که دراختیار روزنامه مناقصهمزایده قرارداده است، مینویسد؛ میزان مصرف گاز خانگی در ۱۷ آذر ماه ۱۳۹۶ برابر ۴۵۰ میلیون متر مکعب بوده که این عدد در آخرین یکشنبه آذر ماه تا میزان ۴۸۵ میلیون متر مکعب افزایش یافت. این در حالی است که مهندس مشکین فام مدیرعامل جوان شرکت نفت و گاز و پارس میزان مجموع ظرفیت تولید از پارسجنوبی را ۵۷۰ میلیون متر مکعب و حجم برداشت روزانه را حدود ۵۵۵ میلیون متر مکعب اعلام کرد؛ اما این تمام قصه نیست چرا که در هفته ابتدایی دی ماه مصرف گاز در کشور با ثبت مصرف ۶۳۹ میلیون متر مکعب بالاترین رکورد سال ۹۶ را به ثبت رساند.
جالب است بدانیم که تهران این روزها آب و هوای کم و بیش معتدلی را تجربه میکند و از تنها چیزی که خبری نیست سوز و سرمای دی است. در مقایسه دهههای پیشین کاهش سرما و نزولات جوی تقریباً در سراسر ایران پدیدهای غالب است، از سوی دیگر شدت مصرف انرژی، که بیانگر تولید ناخالص داخلی به ازای مصرف یک واحد انرژی است در ایران به شدت بالاست و تازه این را هم در نظر بگیرید که میعانات گرانقیمت گازی در حساب تولید ناخالص داخلی محسوب میشود یعنی وضعیت از آنچه اعداد و ارقام نشان میدهند، بدتر است.
بد نیست در اینجا مشتقات توسعه فازهای پارسجنوبی نیز یادآوری شود، از بیع متقابلهای بینالمللی تا فازهای ۹ و ۱۰ و قراردادهای داخلی که قرار بود ۳۵ ماهه به بهرهبرداری برسند؛ هدف از تکمیل و نهایی کردن این پازلهای گازی چه بود؟ که در یک روز به اندازه یک پارسجنوبی و گاهی هم بیشتر با پایینترین راندمان برای مصارف خانگی مصرف گردد؟
تنها کافی است تا از دریچه آمار و ارقام به سرانه مصرف انرژی در کشور نگاه شود. مطمئناً در هیچ جامعه امروزی از کشورهای پرجمعیتی مانند چین و هند و برزیل گرفته تا کشورهای مترقی و توسعه یافته اروپایی و آمریکایی چنین مصرف بیرویهای سابقه ندارد. به گفته دیگر حاملهای انرژی آنقدر قیمت معقولی در جهان دارد که در هیچ کشوری مصرف خانگی تا به این حد بیرویه و بدون ملاحظه صورت نمیگیرد.
تصور کنید که تنها حجمی از گاز که در خانهها به دلیل عدم استفاده از وسایل گرمایشی با راندمان بالا و یا عدم استفاده از پنجرههای دو جداره و یا حتی درزگیر به هدر میرود میتوانست به چندین واحد پتروشیمی خوراک رسانی کند و یا به خاطر آوریم که مجموعه پرسنل و مدیران شرکتهایی که در زنجیره تولید و توزیع گاز در کشور دخیل هستند در فصول سرد سال و اوج سرمای زمستان چه فشار روانی را جهت تداوم تولید و جلوگیری از قطع آن تحمل میکنند و آنگاه به سادگی و با بیملاحظگی تمامی این خون و دل خوردنها به هدر میرود.
روزی را تصور کنید که کفگیر پارسجنوبی به ته دیگ بخورد، آنگاه به ناچار باید دست به سایر مخازن گازی کشور دراز کنیم تا بتوانیم انرژی مورد نیاز برای مصرف خانگی تأمین کنیم چرا که این چنین سبک و سیاقی در مصرف در فرهنگ ما نهادینه شده و دیگر تغییر آن ممکن نخواهد بود.
با این اوصاف به نظر میرسد حداقل در مورد قیمت هر متر مکعب از گاز خانگی یک تجدید نظر اساسی لازم و ضروری است چرا که شاید اگر قیمت این موهبت خدادای معقول و منطقی شود در بسیاری از خانهها به جای افزایش دمای خانه از البسه مناسب تری استفاده گردد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.