چرا شهرکهای صنعتی باید خصوصی شوند؟ در طول دو دهه گذشته، صنایع کوچک و متوسط کشور بحرانهای متعددی را پشت سرگذاشته و با وضعیت نامطلوبی مواجه شدهاند. طی این مدت این صنایع کارایی خود را از دست دادند و نتوانستند به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کنند. اما سؤالی که مطرح میشود این است […]
چرا شهرکهای صنعتی باید خصوصی شوند؟
در طول دو دهه گذشته، صنایع کوچک و متوسط کشور بحرانهای متعددی را پشت سرگذاشته و با وضعیت نامطلوبی مواجه شدهاند. طی این مدت این صنایع کارایی خود را از دست دادند و نتوانستند به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کنند. اما سؤالی که مطرح میشود این است که چرا صنایع کوچک و متوسط از هدف اصلی خود دور ماندند؟
اگر نگاهی دقیقتر به گذشته کنیم، به روشنی در مییابیم که علت اصلی تمامی این اتفاقات این بود که از ابتدا هیچ توجهی به نقشه راه برای ایجاد این صنایع نشد. به عبارت دیگر مشخص نبود که این صنایع در چه نقطهای و براساس چه نیازی احداث میشوند. ضمن اینکه نظارتی نیز بر احداث واحدها و تسهیلات دریافتی صورت نگرفت.
در واقع استراتژی صنعتی برای راهاندازی این واحدها وجود نداشت آنچنان که هر فرد به راحتی میتوانست پروانه و مجوز لازم را برای احداث این واحدها را دریافت کند. فارغ از اینکه اصلاً نیازی به راهاندازی این واحدها در رشتههای موجود وجود داشته باشد یا نه؟ چنین اشکالاتی، علت آن شد که امروز شاهد وضعیت نامناسبی در این واحدها باشیم.
در سالهای گذشته بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط در محلهایی راهاندازی شد که فاصله زیادی با محل مصرف داشت و همین مسأله هزینههای زیادی را بر صاحبان این صنایع تحمیل کرد. در صورتی که اگر از همان ابتدا برنامهریزی درستی صورت میگرفت و کالاها در نزدیکی محل مصرف تولید میشد مشکلات به حداقل میرسید.
این موضوع به خصوص پس از افزایش ۳ برابری نرخ ارز سبب شد تا بسیاری از این صنایع بدهکار شوند و نتوانند تسهیلات دریافتی برای راهاندازی واحدهای خود را بازپرداخت کنند پس از این اتفاق اعمال تحریمها هم موجب شد که خیلی از واحدها نتوانند به فعالیت خود ادامه دهند و متوقف شدند.
واقعیت این است که رشد واحدهای صنعتی در راستای رشد اقتصادی کشور رقم میخورد و بنابراین حتی پرداخت تسهیلات نیز در شرایط کنونی نمیتواند به خروج از بحران رکود در این واحدها بینجامد. صرفاً در یک مدیریت و جهش کلان اقتصادی است که میتوان به رونق گرفتن صنایع کوچک امیدوار بود. در عین حال پتانسیلها، ظرفیتها و امتیازات کشور ما برای توسعه صنایع کوچک بسیارند.
جمعیت بالا و مصرفکننده، نیروی تحصیل کرده فراوان در تمامی رشتهها، دارا بودن نیروی جوان کاری مناسب، مدیریت چابک در این واحدها، پایین بودن قیمت تمام شده واحد محصول در مقایسه با واحدهای بزرگ از جمله مهمترین ظرفیتهای کشور ما برای توسعه صنایع کوچک و متوسط است.
مقیاس کوچک این واحدها، چابکی مدیریت و نیروی انسانی و پراکندگی این واحدها باعث میشود که اشتغال بالایی را در خود جا دهند و در یک اقتصاد در حال رشد و شکوفا، صنایع کوچک درصد بالایی از اشتغال را تأمین میکنند.
از سویی از آنجا که وضعیت اشتغال در ایران مطلوب نیست و حدود ۱۲ درصد از نیروی کار کشور فاقد شغل به معنای صحیح کلمه هستند، به جرأت میتوانیم بگوییم که بیش از ۶۰ درصد اشتغال را صنایع کوچک دارد و با افزایش رشد اقتصادی این صنایع شکوفا شده و سهم بیشتری را در اشتغال خواهند داشت.
از همینرو، ضروری است که وزارت صنایع، معادن و تجارت طرح جامع خصوصیسازی شهرکهای صنعتی را تهیه و آنها را واگذار نماید. در این سناریو، کلیه واحدهای موجود در هر شهرک صنعتی میتوانند در شهرک صنعتی خود سرمایهگذاری کنند.
در سالهای گذشته بارها بحث واگذاری شهرکهای صنعتی به واحدهای شهرک مطرح بود. منتهی از آنجا که ساختار و مالکیت این شهرکها دولتی هستند، حمایت لازم از واگذاری شهرکها صورت نگرفته است. در کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه سالهاست که شهرکهای صنعتی با توجه به خوشههای صنعتی شکل میگیرند. مثلاً در چین صنایع خاص در شهرهای مختلف قرار دارند و این همخوانیها مزایای زیادی را هم برای سرمایهگذار و هم برای مشتریان فراهم ساخته است.
فراموش نکنیم که اگر واحدهای صنعتی متوقف شده از دانش روز و قیمت رقابتی و مدیریت روز برخوردار نشوند، محکوم به نابودی هستند. دیگر وقت آن رسیده است که اولویت کار را به بازارهای صادراتی بدهیم و کالایی تولید کنیم که بتواند با کالاهای سایر کشورها رقابت کند.
* حسین سلیمی، نایب رییس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.