بسته‌های پر رمز و راز دیتا!

بسته‌های پر رمز و راز دیتا!       دلمان خوش بود بعد از عمری، یک وزیر جوان و قبراق و آماده به رزم که برای خودش تخصص و اهن تلپی دارد، بر اریکه وزارت نشسته است و هنوز سیاسی کاری و حرف‌های صد پهلو زدن و تلویحی گفتمان کردن را فرا نگرفته و البته حس و […]

بسته‌های پر رمز و راز دیتا!

      دلمان خوش بود بعد از عمری، یک وزیر جوان و قبراق و آماده به رزم که برای خودش تخصص و اهن تلپی دارد، بر اریکه وزارت نشسته است و هنوز سیاسی کاری و حرف‌های صد پهلو زدن و تلویحی گفتمان کردن را فرا نگرفته و البته حس و حال و جان و قوه هم دارد که حواسش را ششدانگ جمع کند تا در ذیل پرچم وزارتخانه‌‌اش کسی پا کج نگذارد و حواسش پرت نشود و در این شبکه پر پیچ‌وخم و تودرتو پر رمز و راز از کم اطلاعی و بی‌اطلاعی و اعتماد نیم بند خلق‌ا… برای مخابرات و اپراتور و شبکه و پیمانکار، لقمه چرب و شیرین نگیرد و کسی آن را رصد نکند و اگر می‌کند، آنقدر ملایمت و مماشات و تعارف تکه‌وپاره کند که بقیه هم به صرافت بیفتند که از معرفی بسته‌های رنگارنگ خوش خط و خال عقب نیفتند و لقمه‌های شیرین و آبدار از دهن نیفتد!

     یعنی دلم می‌خواهد آن دستگاه نظارتی مربوطه در آن سازمان تنظیماتی معروفه، در ذیل وزارتخانه معظم منظوره، یک نیم دوری در بین اهالی محل بزنند و از خرد و کلان و کاسب و کارگر گرفته تا بیکار و دانشجو و کاربر، از هر ۱۰ نفر، به احتمال قوی، ۱۱-۱۲ نفری یا از این بسته‌های مخوفه سر در نمی‌آورند، یا یک چیز دیگر به ایشان گفته می‌شود و یک چیز دیگر تحویلشان داده می‌شود، یا سر ماه با دیدن قبض ثابت و همراه و سیار کارشان به غش و ضعف و حرص و جوش کشیده شده است و یا بینوا‌ها هنوز متوجه نشده‌اند که چه صابون پر سودی به بدنشان خورده است!

     پیش پرداخت و پس پرداخت و همراه و همرزم و هم بند و ثابت و سیار هم نمی‌شناسد، آنقدر بالا و پایینش می‌کنند که خودشان هم نمی‌دانند قرار بود چه چیزی تحویل دهند و چقدر و چطور آن را حساب و کتاب کنند، چه برسد به مردم مستأصل که نه راه پیش دارند و نه پس، اگر بخواهند امورات بانکی و کاری و ارتباطی و تفریحی و تحقیقاتی و تحصیلی‌شان بگذرد باید خودشان را بسپارند به یکی از این بسته‌های دهان باز کرده که آماده‌اند پول کاربر را در هوا بزنند. اگر هم از خیر بسته و دسته بگذرند که باید سر ماه به خاک سیاه بشینند و ناله جان سوز، سر دهند!

یک بسته ۱۰۰ تایی را پیشنهاد می‌دهند، پول بی‌زبان را برای آن به باد می‌دهی، بعد متوجه می‌شوی نصف آن برای ساعاتی است که فقط به درد دور دور زدن می‌خورد که نه به‌کار دنیا می‌آید و نه به‌کار آخرت، شروع به استفاده که می‌کنی، هنوز گرم نشده‌ای، فرتی پیغام می‌آید که فرصت را غنیمت ندانستی و دیتا توسط ارواح و اشباح و قدرت‌های نامرئی بلعیده شد و روز از نو و روزی از نو، البته باز پدرشان را بیامرزد که خبر می‌دهند، برخی دیگر از همین قماش دیتادار! خبر هم نمی‌دهند، و فقط از اعتبار مادر مرده کم می‌کنند و یا بر قبض آخر دوره می‌افزایند!

البته انواع مختلف این عناصر مخوفه به گونه‌ای است که هر کدام یک جای کارشان می‌لنگد، این بسته را ر‌ها می‌کنی و به بسته‌ای دیگر دلخوش می‌کنی می‌بینی از چاله به چاه افتاده‌ای، اپراتور و پروانه‌داری را به کل کنار می‌گذاری و به سراغ دیگری می‌روی، به جای چاه و چاله، باید خودت را از گرداب یا باتلاق نجات دهی، خلاصه هر کجا که بروی، آسمان گرگ و میش است و به یکرنگ !

     آش آنقدر شور شده است که برخی از این عزیزان دیتایی، صداقت و شفافیت و درست و دقیق بودن حساب و کتابشان را به عنوان آپشن ویژه خود معرفی می‌کنند و همچین پوست کنده قلیان رقبا را می‌کشند!

هوشنگ خان