عبرتهای سانچی! رامین شاهی- حادثه پشت حادثه؛ گویا دیگر برایمان عادی شده بدون هیچ عکسالعمل هیجانی شاهد وقوع زلزله، سیل، آتشسوزی و مرگومیر هموطنانمان در نقاط مختلف کشور باشیم. گویا دیگر درج پیام تسلیت و همدردی با حادثهدیدگان مختلف و درج جمله غمانگیز «ایران تسلیت» در فضاهای مجازی برای همه ما تکراری شده است. از […]
عبرتهای سانچی!
رامین شاهی- حادثه پشت حادثه؛ گویا دیگر برایمان عادی شده بدون هیچ عکسالعمل هیجانی شاهد وقوع زلزله، سیل، آتشسوزی و مرگومیر هموطنانمان در نقاط مختلف کشور باشیم. گویا دیگر درج پیام تسلیت و همدردی با حادثهدیدگان مختلف و درج جمله غمانگیز «ایران تسلیت» در فضاهای مجازی برای همه ما تکراری شده است.
از آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو تا غرق شدن کشتی سانچی فاصلهایست از دی ماه ۹۵ تا دی ماه سال جاری! پس از فاجعه ساختمان پلاسکو تهران، شاهد سیل شمال غرب کشور، انفجار معدن زمستان یورت، واژگونی اتوبوس دانشآموزان هرمزگان، زلزله کرمانشاه و زلزله کرمان نیز بودهایم! در عین حال، شاهد مرگومیر سالیانه ۱۸۰۰۰ نفر در جادههای کشور نیز هستیم.
واقعیت این است که وقوع حوادث در همه جهان امری طبیعی است و کشور ما نیز از این امر مستثنی نیست؛ هر چند که برخی از وقایع مانند وقوع طوفانها و سیلهای بزرگ در سطح قارهای در کشور ما رخ نمیدهد اما در مجموع سرزمین ما، کاملاً حادثهخیز است.
اتفاق کشتی سانچی در آبهای خارج از کشورمان رخ داده است؛ اما میتوان به استناد گفته رییس سازمان مدیریت بحران کشور، ادعا کرد ایران در این رابطه در رتبه ششم جهان و چهارم آسیا به لحاظ حادثهخیز بودن قرار دارد! به گونهای که در نیم قرن گذشته به تنهایی حدود ۱۴ زلزله بین ۶٫۲ تا ۷٫۷ ریشتر درآن رخ داده است لذا باید توجه داشت چه بخواهیم و چه نخواهیم کشورمان حادثهخیز است و این در تمام طول تاریخ بوده است و نیاکان ما بهخوبی با آن کنار آمدهاند.
باید اعتراف کرد حادثه کشتی سانچی اگر اولین حادثه در این سطح بوده، اما آخرین آن نخواهد بود و ممکن است خدای ناکرده در آینده ما شاهد حوادث دیگری باشیم. ناگزیر باید مدیریت بحران را در کشور تقویت کرد و آن را در تمام زمینهها به کارایی سطح اول جهان رساند تا بتوانیم بهترین عملکرد را برای کمک به حادثهزدگان مختلف داشته باشیم. موضوعی که متأسفانه در تمامی حوادث از سیل گرفته تا زلزله و… با ناکارآمدیهای فاجعه بار مواجه است.
باید پذیرفت مدیریت بحران امری است که به تربیت نیروهای انسانی و مدیران کارآمد نیاز دارد تا لحظه بحران قدر ثانیهها را بدانند و بدین ترتیب حجم خسارتهای جانی و مالی، کاهش یابد. در این شرایط سهلانگاریها پذیرفته نیست زیرا همه چیز به ثانیهها وابسته است.
در این رابطه و در ماجرای غرق شدن کشتی نفتکش سانچی، ابهامات بزرگی در ذهن مردم شکل گرفته است که عموماً به ناکارآمدی مدیران کشور مربوط است. اولاً چرا چند روز پس از وقوع این اتفاق، وزیر کار به عنوان نماینده و رییس ستاد بحران به چین میرود؟ ثانیاً چرا نیروهای تکاور کشور با تأخیر به محل حادثه اعزام شدند، ثالثاً چرا عملیات اطفای حریق در به صورت ۲۴ ساعته توسط چینیها انجام نگرفت؟ رابعاً چگونه است که جعبه سیاه این کشتی با همان گرمای شدید اعلامی، از کشتی خارج شده اما تلاشها برای نجات افراد ولو اینکه در همان ساعات اول کشته شده بودند، ناکافی به نظر میرسد و گفته میشود که امکان ورود نیروهای امداد وجود نداشته است؟ از سویی چرا حضور خبرنگاران رسانههای مختلف برای پوشش خبری ضعیف بوده است ؟
از مشکلات مدیریت بحران در کشور ما، دادن وعدههای امید بخش کاذب است که شاید تسکین موقت درد و آلام بازماندگان باشد اما قطعاً موجب افزایش بیاعتمادیها در حوادث مشابه میشود. موضوعی که مجدداً و پس از غرق شدن کشتی سانچی رخ داد به گونهای که گفته شد پیکرهای کشتهشدگان را از عمق ۱۱۰ متری اقیانوس به بیرون خواهیم کشید. در حالی که کشور ما تا کنون تجربه چنین عملیات تجسسی را نداشته و بهتر بود به جای دادن وعدههای بیمورد بیشتر به بررسی واقعیتهای هر تصمیمی پرداخته شود.
باید بپذیریم این اتفاقات در اشکال مختلف، میتواند ادامه داشته باشد! باید امکانات لازم را در کنار افزایش قدرت و سرعت در تصمیمگیریها و هماهنگیها را داشته باشیم تا برای کاهش صدمات جانی و مالی پیشامدهای بعدی برنامهای داشته باشیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.