ترامپ گنگستر جدید جهان با قدری اکراه تصمیم گرفتم در خصوص آخرین بیانیه پرزیدنت دونالدترامپ مطبی بنویسم، چرا که بیانیه مملو از حقایق نصف و نیمه، مطالب کذب و سفسطههایی است که برای فشار خون هر کسی که هر قدر برای خواندنش وقت بگذارد مضر است. من سعی میکنم تنها روی بخشهای به شدت مشوش […]
ترامپ گنگستر جدید جهان
با قدری اکراه تصمیم گرفتم در خصوص آخرین بیانیه پرزیدنت دونالدترامپ مطبی بنویسم، چرا که بیانیه مملو از حقایق نصف و نیمه، مطالب کذب و سفسطههایی است که برای فشار خون هر کسی که هر قدر برای خواندنش وقت بگذارد مضر است.
من سعی میکنم تنها روی بخشهای به شدت مشوش تمرکز داشته باشم تا کمترین صدمه را به وضع طبیعی خود بزنم.
بیانیه رویکردی بسیار شوکهکننده در قبال متحدان اروپایی ایالاتمتحده دارد. ماههاست که این متحدین به دولت ترامپ میگویند که برنامه جامع اقدام مشترک که در ژوئیه ۲۰۱۵ امضا شد، ابزاری رضایتبخش و مفید برای منع تکثیر تسلیحات هستهای است و آنها مصمم هستند آن را حفظ کنند.
بیانیه پرزیدنت ترامپ نه تنها آنچه متحدان اروپایی او میگویند را زیر پا میگذارد بلکه آنها را تهدید به پیامدی کرده است که اگر آنها نتوانند خواستههای رییسجمهور را برآورده کنند رخ خواهد داد:
«امروز من اعمال تحریمهای مشخص هستهای را تعلیق میکنم، اما تنها به این قصد که نواقص وحشتناک توافق هستهای ایران توسط متحدان اروپایی ما بر طرف شود. این آخرین شانس است. در غیاب چنین توافقی ایالات متحده دیگر برای باقی ماندن در توافق هستهای ایران تحریمها را تعلیق نخواهد کرد. و در هر زمانی اگر من قضاوتم این باشد که چنین توافقی در دسترس نیست، به سرعت از توافق خارج خواهم شد.»
این شیوهای خارق العاده در تهدید متحدان قدیمی است. به گونهای استعاره از قراردادن تفنگ روی سر آنها است. اگر جنایتکاران زیر زمینی توجه کنند میتوانند پرزیدنت ترامپ را به عنوان گانگستر ماه انتخاب کنند. آنگلامرکل، صدر اعظم آلمان حق داشت: زمان آن رسیده است که اروپا راه خود را از ایالات متحده جدا کند.
افسوس که ما به این رویکرد عادت کردهایم، وگرنه موضوعی که همین قدر شوکه کننده، اما کمتر غافلگیرکننده است بیاعتنایی به حق حاکمیت دولتها و معاهدات حقوقی بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل است که این حقوق را مشخص کرده است.
حاکمیت ایران حق دارد از ابزار غنیسازی اورانیوم استفاده کند. در حال حاضر این حق به دو شیوه محدود شده است. معاهده منع تکثیر (انپیتی) ایران را موظف میکند که فناوری هستهای را تنها برای اهداف صلحآمیز و در قالب توافقی امن استفاده کند. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تا سال ۲۰۳۱ محدودیتهایی را بر ظرفیت غنیسازی و تولید اورانیوم ایران اعمال میکند.
ایران از حق حاکمیت برخوردار است تا موشکهای خود را با هدف حمله کلاهکهای متعارف (غیرهستهای) توسعه دهد. هیچ معاهده بینالمللی برای محدود کردن این حق وجود ندارد. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل ایران را «فرا میخواند» که موشکهایی که قابلیت حمل مواد هستهای دارند را توسعه ندهد اما به صورت حقوقی منعی برای ایران در نظر نمیگیرد. بنابراین بر خلاف ادعای پرزیدنت ترامپ، آزمایشهای موشکی ایران و فعالیتهای مرتبط «برخلاف» و یا نقض هیچ کدام از قطعنامههای سازمان ملل نیست.
در ادامه باید گفت که پرزیدنت ترامپ حقی برای دیکته کردن هیچ محدودیتی فرای آنچه توصیف شد ندارد. در عوض اگر او و مشاورانش تصور میکنند که مقررات غروب برجام (محدودیتهای مشخص بر حق غنیسازی ایران بین سالهای ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۱ به پایان میرسند) و موشکهای ایران صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکنند، میبایست جلسه شورای امنیت را برگزار کنند و خواستار تصویب قطعنامهای در این شورا شوند که به صورت قانونی محدودیتها و ممنوعیتهایی که تصور میکنند ضروری است اعمال کند.
این شیوهای است که دولت ترامپ میبایست در پیش گیرد. هر چند احتمال اینکه این کار را انجام دهد نزدیک به صفر است. حتی چنین دولتی نیز قادر به فهم این موضوع است که شورای امنیت از تصویب چنین قطعنامهای سر باز خواهد زد.
چرا؟ به این خاطر که در سال ۲۰۱۸ هیچ مدرکی وجود ندارد که حکایت از آن داشته باشد که افزایش توانایی هستهای ایران بعد از سال ۲۰۳۰ صلح و امنیت بینالمللی را به مخاطره میاندازد یا اینکه موشکهای کوتاه برد یا میان برد ایران تهدیدی بیش از موشکهای عربستانسعودی، اسرائیل، پاکستان، هند، کره جنوبی و برزیل است.
نویسنده: پیتر جنکینز
ترجمه: سایت دیپلماسی ایرانی
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.