نگاه مثبت روسیه و ترکیه به یک عملیات نظامی پشت پرده توافق «شاخه زیتون» چیست؟ عملیات شاخه زیتون ترکیه در شهر عفرین سوریه و اکتفای روسیه و همپیمانانش به چند بیانیه به همراه سکوت برخی طرفهای منطقهای، نشان میدهد که احتمالاً توافقی در پس پرده میان سوریه و ترکیه حاصل شده است. به گزارش ایسنا، […]
نگاه مثبت روسیه و ترکیه به یک عملیات نظامی
پشت پرده توافق «شاخه زیتون» چیست؟
عملیات شاخه زیتون ترکیه در شهر عفرین سوریه و اکتفای روسیه و همپیمانانش به چند بیانیه به همراه سکوت برخی طرفهای منطقهای، نشان میدهد که احتمالاً توافقی در پس پرده میان سوریه و ترکیه حاصل شده است.
به گزارش ایسنا، عبدالباریعطوان، تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأیالیوم درباره عملیات شاخه زیتون ترکیه در شهر عفرین سوریه نوشت: دعوت نیروهای سوریه دموکراتیک از ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا به عنوان مهمترین حامیانش به پذیرفتن مسؤولیت خود پس از حمله ترکیه به شهر عفرین در شمال غرب سوریه که غالب ساکنان آن را کردها تشکیل میدهند و عدم دریافت هیچگونه پاسخی از سوی آمریکا، خطوط کلی در عرصه سیاسی و نظامی منطقه را مشخص کرد.
به نظر میرسد که رجبطیباردوغان، رییسجمهور ترکیه اگر به تمامی اهدافش در عفرین نرسیده باشد به بیشتر آنها از جمله نفوذ نظامی در شهر عفرین و بمباران پایگاههای یگانهای مدافع خلق کرد در طول ۳ روز گذشته دست یافته و بعید نمیدانیم که او در حال آمادگی برای آغاز مرحله پس از این ورود به عفرین یعنی ایجاد منطقهای حائل و خالی از اسلحه متعلق به نیروهای کرد تحت حمایت آمریکا باشد تا امنیت مرزهای کشورش را که صدها هزار پناهجوی سوری در آن مناطق ساکن هستند، تأمین کند.
اردوغان زمانی که از استقبال روسیه از این عملیات نظامی در عفرین گفت، حقیقت را گفته بود، روسها از این عملیات به دلیل خروج مشاورانشان از عفرین به تل رفعت استقبال کردند و بعید نیست که حتی شاهد اتفاقاتی بیش از این مانند عدم مخالفت سوریه و ایران با این عملیات در چارچوب قرارداد بزرگ میان دو طرف باشیم که بازنده آن کردها هستند، همانگونه که همیشه در بیشتر قراردادهای منطقه در طول چند دهه اخیر شاهد آن بودهایم.
سکوت ایران بسیار روشن است و چه بسا تأکید مولودچاووشاوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه بر ارسال نامهای رسمی برای دمشق پیش از آغاز عملیات نظامی در عفرین نشان میدهد که رهبری سوریه قصدی برای عملی کردن تهدیدات خود مبنی بر هدف قراردادن هر جنگنده ترکیهای که حریم هوایی این کشور را نقض کند، ندارد.
اکنون سؤال درباره جزییات نفوذ نیروهای ترکیه به عفرین و منبج دو شهر تحت کنترل کردها نیست بلکه الان سؤال درباره ماهیت توافقی است که اردوغان با رهبران روسیه و پس از آن رهبران سوریه و ایران به دست آورده و از طریق آن چراغ سبز برای اجرای این عملیات را دریافت کرده است.
دیمیتریپسکوف، سخنگوی کاخ کرملین تأکیدکرد، مسؤولان روس در رابطه با عملیات نظامی ترکیه در عفرین علیه یگانهای مدافع خلق کرد با مسؤولان ترکیه در تماس هستند و روسیه همچنان به حفظ تمامیت ارضی سوریه باور دارد.
اما سرگئیلاوروف، وزیر امور خارجه روسیه با انتقاد از آمریکا گفت: اقدامات آمریکا در سوریه، تحریکآمیز عامدانه و یا دلیلی بر عدم درک این کشور از وضعیت آنجاست. لاوروف در ادامه ترکیه را به خویشتنداری تشویق کرد.
زمانی که ریاندالون، سخنگوی ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا اعلام کرد که کشورش قصد تشکیل نیرویی با ۳۰ هزار سرباز دارد که نیمی از آنها را نیروهای سوریه دموکراتیک(قسد) تشکیل میدهند، -در حالیکه یگانهای مدافع خلق کرد ستون اصلی نیروهای قسد را تشکیل میدهند- مشخص شد که این آمریکا است که شعله جنگ در عفرین، جدیدترین بحران در سوریه را روشن میکند.
این تصمیم آمریکا که رکستیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا تلاش کرد از شدت آن بکاهد و البته آن را انکار نکرد، اردوغان را تشویق کرده و حمایت لازم برای حمله علیه عفرین را فراهم آورد و باعث جلب نظر بیشتر احزاب مخالف به او شد. از جزییات این قرارداد که پشت سکوت آمریکا و روسیه دو قدرت بزرگ جهانی و برخی کشورهای منطقه مانند ایران و حمایت علنی کشورهای بزرگ اروپایی چون انگلیس و آلمان در برابر ورود ترکیه به عفرین وجود دارد، اطلاعی وجود ندارد اما چیزی که میتوان گفت آن است که چیزی که سوریه در برابر آن دریافت کرده بازپسگیری کنترل بر منطقه ادلب باشد و چه بسا ورود نیروهایش به فرودگاه نظامی ابوالضهور تنها مرحله اول این پرداخت بوده است.
فرارپسکوف، سخنگوی کاخ کرملین از پاسخ به این سؤال که آیا کرملین از پیش از عملیات ترکیه مطلع بوده است یا نه و تأکید او بر این مسأله که روسیه همچنان حفظ تمامیت ارضی و وحدت سوریه را مهم میداند، میتواند محتوای نامهای که چاووشاوغلو از ارسال آن برای رهبری سوریه خبر داده بود، تفسیر کند.
با توجه به منافع مشترک سوریه، ایران و ترکیه در مقابله با طرح آمریکا برای ایجاد دولتی کرد در طول مرزهای مشترک سوریه-ترکیه و گسترش آن در شمال عراق، به نظر میرسد که رهبری روسیه نیز تصمیم خود را گرفته و حمایتهایش از کردها را در این چارچوب کاهش داده است.
همه طرفها و بهطور خاص گروههای درگیر در سوریه باید اعتراف کنند که تغییری اساسی در سوریه رخ داده است و آنها باید اقرار کنند که «انقلاب سوریه» به شکلی که در طول چند سال اول برقرار بود، پایان یافته و همراه با آن تمامی عنوانهای قبلی مانند جنگ داخلی، جنگ طایفهای و یا جنگ برای دموکراسی و آزادی و سرنگونی رژیم «دیکتاتوری» پایان یافته و همه در برابر عنوان جدیدی هستند که این روزها مشخصتر شده است و آن عنوان جنگی منطقهای و جهانی علیه سوریه است.
موافقت اردوغان با مشارکت در کنار همپیمانانش در کنفرانس سوچی و مخالفت با مشارکت کردها در این گفتوگو احتمالاً یکی از مهمترین بندهای قرارداد یاد شده است، چراکه هجوم نیروهای ترکیهای به عفرین و نابود کردن پایگاههای یگانهای مدافع خلق کرد خطر نظامی آنها علیه ترکیه را هر چند به شکل موقت از بین میبرد.
اردوغان پس از آنکه اطمینان یافت آمریکا هرگز از سر ترس و یا به دلایل دیگری وارد این درگیری نخواهد شد، جنگی آسان را علیه دشمنی ضعیف انتخاب کرد که بر حمایت آمریکا تکیه کرده بود به همین دلیل نیز تا این لحظه با خسارات و تلفات بسیار اندکی، اگر نخواهیم بگوییم بدون هیچ خسارت و تلفاتی پیروز بوده است و در آینده نیز این جنگ به عنوان ذخیرهای برای او در امتیازگیری در دیگر موقعیتها خواهد بود.
بعید نمیدانیم که طی چند هفته آتی شاهد گشایشی در روابط سوریه و ترکیه باشیم، ارسال نامهای از سوی آنکارا برای اطمینان بخشی به دمشق و عدم موضعگیری دمشق در برابر این دخالت نظامی در عفرین نشانههایی دال بر چنین نتیجهگیری است.
این چهارمین یا دهمین بار است که برادران کرد ما از سوی آمریکایی–اسرائیلی گزیده میشوند، امیدواریم که آنها به خوبی از این مسأله درس بگیرند و توهم حمایت آمریکا از خود برای تشکیل دولتی مستقل را کنار بگذارند، آمریکا از آنها به عنوان برگی در درگیریاش با روسها و قدرتهای منطقهای استفاده کرد و خیلی زود آنها را تنها گذاشت. شاید یادآوری این نکته مفید باشد که مسعودبارزانی و قبل از او پدرش، مصطفیبارزانی در شمال عراق از آمریکا ناامید شدند و اکنون نیز صالح مسلم و دوستانش در عفرین و منبج نمونههایی از این ناکامی هستند.
اصل همزیستی در منطقه براساس آزادیها، دموکراسی و احترام به حقوق بشر به دور از نژادپرستی، طائفهگرایی و مذهبگرایی جایگزینی ندارد، این همان مبارزه واقعی است که تمامی دربها را به روی دخالتهای خارجی، سیاسی و یا نظامی میبندد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.