بستن دست خودیها یا مجرمان؟! مائده شیرپور اینکه مجامع بینالمللی تحتتأثیر رانت و پول کشورها و افراد خاصی هستند، هیچگاه اقدامی نمیکنند که این کشورها دچار اخلال شوند، بحثی نیست. همچنین در اینکه همواره از کنوانسیونها و معاهدات جمعی توسط همین به اصطلاح ابرقدرتها سوءاستفاده شده است نیز نیازی به اثبات ندارد. در عین حال […]
بستن دست خودیها یا مجرمان؟!
مائده شیرپور
اینکه مجامع بینالمللی تحتتأثیر رانت و پول کشورها و افراد خاصی هستند، هیچگاه اقدامی نمیکنند که این کشورها دچار اخلال شوند، بحثی نیست. همچنین در اینکه همواره از کنوانسیونها و معاهدات جمعی توسط همین به اصطلاح ابرقدرتها سوءاستفاده شده است نیز نیازی به اثبات ندارد. در عین حال میدانیم که اغلب موارد مانند آنچه در منشور مللمتحد آمده، قابل احترام بسیار است! اما هیچگاه در عمل آنطور که باید رعایت نشده، مانند حمایت از مظلومین که درمورد یمن و فلسطین به عنوان نمونه بارز نقض، وجود دارد. اما سؤال اساسی اینجاست که با چنین سوابقی چرا باید به معاهداتی که از طرف چنین سازمانهایی ارایه میشود، بپیوندیم؟!
در مورد کشور خودمان هم بارها پیش آمده که منظور از امضای تعهد چیز دیگری بوده و برداشت فلان کشور خاص یا فلان مجمع نکتهای دیگر را میرسانده، مثلاً درباره ان.پی.تی دیدیم که در عمل مانعی را برای خودمان ایجاد کردیم که اغلب کشورهای دارای کلاهک هستهای چنین مانعی را ندارند!
با این پیشفرضها میخواهیم برسیم به کنوانسیونی بینالمللی که قرار است در مجلس از لحاظ پیوستن یا نپیوستن ما مورد ارزیابی قرار میگیرد. تاکنون کنوانسیون منع تأمین مالی تروریست و کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته به مجلس سپرده شده است که سرانجام در اوج انتقادها با گذاشتن چند پیششرط یکی از کنوانسیونهای مزبور به تصویب مجلس رسید.
بررسی لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی با ۱۳۲ رأی موافق، ۸۰ رأی مخالف و ۱۰ رأی ممتنع از مجمع ۲۲۶ نماینده حاضر در صحن علنی پارلمان مصوب شد.
بعد از مصوب شدن پیوستن ایران به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته حاجیدلیگانی، نماینده مجلس در نقد این رأی مجلس گفته است که «حمایت از حزبا… و گروههای مقاومت منطقه از سوی ایران طبق تعریف آمریکاییها، جرایم سازمانیافته فراملی محسوب میشود بر همین اساس الحاق ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره جرایم سازمانیافته فراملی، شرایطی را فراهم میکند که حتی اگر روحانی یا هر فردی دیگر و یا مسؤولی از جمهوری اسلامی در صحبتهایش از حزبا… حمایت کند و یا اقدامی در این رابطه انجام دهد، طبق این کنوانسیون میتوانند او را از طریق پلیس بینالملل تحت تعقیب قرار دهند.» همین یک مثال کافی است تا باور کنیم که با این اقدام چه بلایی سر خودمان آوردهایم.
به جز اینکه با چنین اقدامی در صحبتهای داخلی کشورمان نیز آزادی بیان نخواهیم داشت! چون ممکن است به زبان آوردن علایقمان باعث تهدید به تحریم! شود، این اقدامات گره بیشتری بر مشکلات اقتصادی زده و عملاً باعث ایجاد همان بحرانهای اقتصادی و تحریمهای بیشتر خواهد شد.
حال آن نمایندگانی که به تصویب چنین کنوانسیونی رأی دادهاند باید توضیح دهند که با چنین رأیی چه دستاوردی را برای کشور در دوردستها دیدهاند که راضی شدند چنین ریسکی را بپذیرند؟ البته که شروطی در ابتدای کنوانسیون آمده است اما در شروطی که ما در آن گنجاندیم، مانند همیشه کلیگویی شده و همین امر راه تفسیر را برای آنهایی که دائماً به فکر نفوذ به کشور و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی هستند، باز گذاشته است. انگار برخی یادشان رفته که چرا باید هر برگ سندی که امضا میکنند را بارها و بارها بخوانند و انگار تجربه تعهدات و کنوانسیونهای بینالمللی را از یاد بردهاند، همین امسال حتی رهبری هم به مسؤولان و مردم یادآور شدند که اگر ما راه نفوذی برای دشمن باز نگذاریم و قصور نکنیم، هیچ ابرقدرتی توان ضربه زدن به ما را ندارد. پس بهتر است قبل از رأی به کنوانسیون بعدی که در ظاهر عنوانی درست دارد، اجازه ندهیم که دشمن با تفسیرهای به رأی خود، ما را در تحریمهای بیشتر به سختی اندازند و به نوعی از دستهای خودمان برای ضربه زدن به کشورمان استفاده کند. از دستهایی که میتوانند از سر ناآگاهی به دشمن کمک دهند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.