ریز گردها ره آورد جدید برای پایتخت نشینان «گل بود به سبزه نیز آراسته شد». زور هیچکس به دود که نرسید حالا میگویند پای مهمان سومی هم در میان است؛ ریزگرد. مثل اینکه در میان دود و سیاهی، تنگینفس و آلودگی صوتی پایتخت باید منتظر ریزگردها هم باشیم. آنچه واقعیت دارد اینکه تالابهای استان تهران […]
ریز گردها ره آورد جدید برای پایتخت نشینان
«گل بود به سبزه نیز آراسته شد». زور هیچکس به دود که نرسید حالا میگویند پای مهمان سومی هم در میان است؛ ریزگرد. مثل اینکه در میان دود و سیاهی، تنگینفس و آلودگی صوتی پایتخت باید منتظر ریزگردها هم باشیم.
آنچه واقعیت دارد اینکه تالابهای استان تهران در حسرت آب هستند و کارشناسان ارمغان تشنگی این تالابها را طوفانهای گردوغبار برای پایتخت پیشبینی کردهاند؛ پیام ساده است: «پای ریزگردها کمکم به تهران باز میشود». و این هشدار مسؤولان و کارشناسان محیطزیست است که معتقدند علاوه بر دود خودروها و کارخانهها، تهرانیها باید خود را برای «گردوغبار» هم آماده کنند.
گردوغباری که این بار نه از تالابهای خشک شده خوزستان، عراق، عربستان، اردن و سوریه، که از تالابهای مرده تهران برمیخیزد.
کارشناسان و مسؤولان از «بندعلیخان» و تالاب «قنبرآباد» به عنوان مهمترین تالابهای استان تهران در کنار دیگر سدها و بندها یاد میکنند.
فرماندار ورامین از مدتی پیش زنگ خطر را به صدا درآورده است که اگر تالآببندعلیخان خشک شود، بحران ریزگرد منطقه ورامین و استان تهران را فرا خواهد گرفت و زندگی مردم در این استان را مختل میکند؛ و این یعنی سلامتی جمعیتی بالغ بر ۱۴میلیون نفر در معرض خطر.
* تالابهای تشنه
هشدار معاون فنی اداره کل حفاظت محیطزیست تهران مبنی بر اینکه «تالابهای تهران بعد از خشک شدن، منشأ تولید ریزگردهای آلوده میشوند» جدیتر است.
مهرداد کتالمحسنی، مهمترین مشکل تالابهای این استان را کمبود آب و تأمین نشدن حقابه عنوان کرد و گفت: عوامل خشکی تالابهای تهران نخست تغییرات آب و هوایی و خشکسالی و بعد از آن برداشت بیرویه آب در بالادست رودخانهها برای مصارف کشاورزی و دامداری است.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر آلودگی شدید آبهای تحتالارضی و رودخانهها در اثر تخلیه فاضلاب و پساب و پسماند، تالابها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
کال محسنی اظهار کرد: اولین قربانی کاهش شدید بارندگی در سال جاری طبیعت است، تالابهای تهران بعد از خشک شدن، منشأ تولید ریزگرد میشوند و انواع آلودگیهایی که توسط فاضلابها در خاک آنها تخلیه شده، بر سر مردمان میریزند.
وی تصرف اراضی تالابی بعد از خشک شدن آنها را نیز یکی دیگر از مشکلات دانست و افزود: افت سفرههای آب زیرزمینی هم در خشک شدن تالابهای تهران تأثیر داشته است.
کتال محسنی با اشاره ویژگی تالابها در زمینه محل زمستانگذرانی پرندگان اظهار کرد: در سرشماری امسال تعداد پرندگان کاهش ۳۰درصدی داشته بهطوری که امسال حدود ۶ هزار قطعه پرنده در ۷ سایت استان تهران سرشماری شد، این در حالیست که پارسال ۸هزارو۵۰۰ قطعه پرنده شمارش شده بود.
معاون حفاظت محیطزیست استان تهران گفت: تالآببندعلیخان و تالاب قنبرآباد از تالابهای طبیعی استان هستند، سد خاکی فشافویه، استخر و آببند عشقآباد، دریاچه سدهای ماملو و لتیان از نظر ما براساس تعریف کنوانسیون رامسر (که آبگیرهای طبیعی و مصنوعی را جزو تالاب میداند) نیز جزو تالابهای تهران به شمار میروند اما مهمترین تالاب استان تهران «بندعلیخان» است که اداره کل حفاظت محیطزیست بیشترین تلاشهای خود را برای احیای این تالاب با ارزش متمرکز کرده است.
وی مساحت تالابهای تهران را در حدود ۲۷هزار هکتار دانست و با بیان اینکه هیچکدام از تالابهای تهران در لیست تالابهای بینالمللی (رامسر سایت) ثبت نشدهاند، افزود: تالابهای بندعلیخان و قنبرآباد تالابهای طبیعی هستند، تالآببندعلیخان ۲۳هزار هکتار وسعت دارد که در سالهای پرآبی ۵هزار هکتار آن کاملاً پرآب میشود اما امسال از آن لکههای آبی با وسعت ۱۰۰ هکتار باقیمانده، تالاب قنبرآباد ۹۰ هکتار بوده که امسال کاملاً خشک شده و سد فشافویه با ۲۰۰ هکتار امسال به حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است، البته آببندان عشقآباد (سد انسان ساخت که از استخرهای پرورش ماهی تشکیل شده است) با ۵۰ هکتار و دریاچه سدهای ماملو و لتیان تغییر چندانی نداشته است.
۰٫۱ جیره آبی
تالاب «بندعلیخان» که در ۳۵ کیلومتری جنوب شهرستان ورامین واقع شده، یک تالاب فصلی آب شیرین به مساحت تقریبی ۵هزار هکتار (زیستگاه تالابی) است که بخش زیادی از آن در منطقه حفاظت شده کویر قرار دارد و بخشی از آن نیز در استان قم واقع شده، آب مورد نیاز این منطقه پیش از این از رودخانههای شور و شیرین، کرجی و کن و رودخانه جاجرود تأمین میشد.
معاون حفاظت محیطزیست استان تهران با بیان اینکه تالآببندعلیخان رو به خشکی کامل است و ارزش اکولوژیک و اقتصادی خود را از دست داده، گفت: این تالاب حائلی بین کویر و استانهای همجوار آن (تهران، قم و سمنان) است که در راستای تعدیل درجه حرارت مناطق اطراف آن و جلوگیری از بیابانزایی، تثبیت خاک و جلوگیری از فرسایش اهمیت بهسزایی دارد.
وی عامل خشک شدن تالاب را خشکسالی و برداشت بیرویه آب برای مصرف کشاورزی و دامداری عنوان کرد و گفت: براساس مصوبه سال ۹۳ قرار بود که ۳۰ درصد از آب رودخانه شور به تالاب اختصاص یابد ولی این حقابه تا کنون اختصاص نیافته و اکنون کمتر از ۱۰درصد حقابه خود را دریافت میکند.
کتال محسنی تأکید کرد: تأمین حقابه این تالاب در شورای برنامهریزی ورامین در هفتههای اخیر تصویب و مقرر شده شرکت آب منطقهای در این زمینه اقدام کند.
وی تصریح کرد: محیطزیست به تنهایی قادر نیست حقابه تالابها را تأمین کند از این رو با طرح و پیگیری این مسأله در شورای برنامهریزی و اعمال فشار از طریق استاندار و فرماندار تلاش دارد حقابه تالابها را محقق کند.
ریزگرد میکروبی
کتال محسنی انجام مطالعات جامع توسط دانشگاهها و مراکز علمی برای تعیین حقابه تالآببندعلیخان را ضروری دانست و گفت: عدم تخلیه فاضلاب به آبهای سطحی و زیرزمینی نیز یکی از خواستههای جدی محیطزیست در شورای برنامهریزی بوده که در این زمینه پیگیریهایی از طریق شرکت آب و فاضلاب برای تکمیل طرحهای تصفیه فاضلاب صورت گرفته است.
وی درباره تخلیه فاضلاب شهرک صنعتی چرمشهر نیز اظهار کرد: این شهرک دارای تصفیهخانه است اما به دلیل اینکه فاز دوم تصفیهخانه راهاندازی نشده، ظرفیت کافی ندارد و خروجی فاضلاب به سمت تالاب آلوده به فلزات سنگین و آلودگی میکروبی است و میزان BOD و COD آن بالاتر از میزان استاندارد است که همین مسأله باعث میشود این تالاب بعد از خشک شدن منشأ تولید گردوغبارهای آلوده باشد.
به گفته وی، از طریق مراجع قضایی، اداره کل صنعت و معدن، خانه صنعت و شهرکهای صنعتی پیگیریهایی برای جلوگیری از تخلیه فاضلاب آلوده به این تالاب و اعمال جرایم آلایندگی زیستمحیطی، شده است.
کتال محسنی تأکید کرد: محیطزیست یک مقوله فرابخشی است و نیازمند این است که همه دستگاهها، اهالی و ذینفعان برای احیای آن دست به دست هم بدهند بهطور مثال برای تغییر الگوی مصرف آب (در همه بخشها اعم از شرب، کشاورزی و صنعت) همه باید همت کنیم، زیرا در ایران که یک سوم متوسط بارش جهانی را دارد ما بیش از ۳ برابر استاندارد جهانی آب مصرف میکنیم و این مسأله بر روی محیطزیست تأثیر منفی دارد.
* تالابهای شهری جان میدهند
مطالعات ارزش اقتصادی تالابها نشانگر آن است که یک تالاب حدود ۱۰ برابر جنگلها و ۲۰۰ برابر زمینهای زراعی ارزش اقتصادی دارد، اگر چه بسیاری از اکولوژیستها معتقدند که هنوز ارزش و فواید تالابها به درستی شناسایی نشده است.
دوم فوریه (۱۳ بهمن) به عنوان روز جهانی تالابها نامگذاری شده، شعار امسال این روز «تالابها برای آینده شهری پایدار» اعلام شده است.
عضو هیأت علمی دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران معتقد است: تالابها یکی از پدیدههای طبیعی با اکوسیستمهای پیچیدهای است که دارای ارزشهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی فراوان هستند و همواره با خطر تخریب و نابودی مواجه بودهاند.
محمدجواد امیری با اشاره به شعار جهانی امسال «تالابها برای آینده شهری پایدار، تالابهای شهری، شهرها را قابل سکونت میکنند»، تأکید کرد: لازم است اثرات منفی تخریب تالابها بیشتر مورد توجه قرار گیرد مثلا در اثر خشک شدن تالابها، آنها به مراکز اصلی گردوغبار تبدیل شده و هجوم ریزگردها به شهرها را به دنبال خواهد داشت، ورود آبهای آلوده به تالابها سبب از بین رفتن اراضی کشاورزی و به تبع آن آلودگی محصولات زراعی و کاهش کمی و کیفی محصولات و در نتیجه بیماریهای مختلف انسانی و دامی و همچنین آلودگی خاک میشود، از بین رفتن زیستگاه امن پرندگان مهاجر، نابودی مراتع اطراف تالاب که بر معیشت و زندگی عشایر تأثیر دارد؛ همچنین عدم حفظ تنوع ژنتیکی، ایجاد فرونشستها، عامل کوچ اجباری و کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی را به بار خواهد داشت.
وی با انتقاد از بهرهبرداری از تالابها در کشور بدون آگاهی از ظرفیت برد و توان اکولوژیک که بسیاری از آنها را به ورطه نابودی کشانده تصریح کرد: یکی از مشکلات اصلی تالابهای تهران، تأمین نشدن حقابه آنها با توجه به احداث سدهای ماملو و لتیان است.
امیری افزود: همچنین میتوان به عوامل انسانی که از مؤلفههای عمده تخریب تالابها است شامل «برداشت غیرمجاز کشاورزان شهر ری و ورامین یا به عبارتی بهرهبرداری غیراصولی و نامناسب از منابع آبهای زیرزمینی و سطحی، عدم مدیریت و برنامهریزی دقیق برای استحصال آب، تغییر کاربری اراضی اطراف تالاب، شرایط طبیعی و اقلیمی حاکم بر این منطقه و همچنین تغییر اقلیم و کمبودهای بارش در سالهای اخیر و از همه مهمتر عدم آگاهی در خصوص ویژگیها و خدمات اکولوژیک تالابها» اشاره کرد.
وی خدمات اکولوژیک را عبارت از منافعی دانست که انسانها از اکوسیستمها کسب میکنند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر بقاء و کیفیت زندگی و رفاه آنان تأثیر میگذارد. خدمات در حقیقت فرایندها و فرصتهای طبیعی هستند و در ساختار و کارکرد سرزمین و اکوسیستم مشهودند، این موارد را تحت عنوان خدمات برای تصمیم گیرندگان بیان میکنیم تا ارزش آنان را مد نظر قرار دهند.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: حقابه تالابها از آبهای باران و منابع آبهای سطحی مثل رودخانه است ولی در تهران با توجه به کمبود بارش و مصرف بیش از حد آبهای سطحی و عدم تأمین حقابه آن، به ناچار از طریق آبهای فاضلاب مشروب میشوند که خود آلودگیهای مربوط به خود را به همراه دارد.
وی همچنین مهمترین مانع مدیریتی و ناپایداری تالابهای استان تهران را بیتوجهی به شناخت دقیق تالابهای این استان دانست و افزود: بهتر است در این راستا به کمک دانشگاه و مراکز تحقیقاتی به شناخت و ردهبندی تالابهای استان تهران همت گمارد که به رغم پایتخت بودن تهران هنوز عرصههای طبیعی آن مورد شناخت دقیق قرار نگرفته، در این استان محیطزیست انسانی بیشتر مورد توجه بوده و از محیطزیست طبیعی غفلت شده است.
امیری با اشاره به قرار گرفتن ایران در منطقه نیمه گرمسیری گفت: تدوین برنامههای منسجم و بلندمدت، احیای رودخانههای تغذیهکننده تالابها، جلوگیری از برداشت غیرمجاز و بیش از حد آبهای سطحی با همکاری تمامی سازمانهای مسؤول و ذینفع، فرهنگسازی از سوی اصحاب رسانه و سمنها برای معرفی اهمیت تالابها و حفاظت از این گنجینه ارزشمند، شناخت خدمات اکولوژیک و آشنایی با اثرات منفی خشک شدن تالابها بر اکوسیستم، شناسایی آسیبپذیری و ریسکهای تالاب و سرزمین آن، ارزیابی خدمات و کالاهای قابل عرضه توسط تالاب، شناسایی مصارف و تقاضاها برای عملکردها، و در نهایت ردهبندی تالاب بر اساس شرایط هیدروژئومورفولوژیک(مطالعه برای شناخت ناهموارهای ناشی از آب در زمین) از راهکارهای بهبود وضعیت تالابهاست.
* از حوض سلطان تا بندعلیخان
«۲۵۰ تالاب در کشور شناسایی شدهاند که از این تعداد ۱۰۵ تالاب بهطور دقیق مورد مطالعه قرار گرفته و مشخص شده که ۲۸ تالاب آسیب جدی دیدهاند. بین ۴۰ تا ۹۰ درصد این تعداد تالاب، به منشا گردوغبار در کشور تبدیل شدهاند.» این را حمید ظهرابی معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست یک هفته پیش اعلام کرده است.
یک فعال محیطزیست نیز خواستار توجه مسؤولان استان تهران به دریاچه نمک
«حوض سلطان» شد و گفت: این تالاب که در شمال قم و در جنوب تهران قرار دارد و با سدسازی روی رودخانههای کرج و جاجرود روبه خشکی گذاشته، بر شرایط اقلیمی و درجه حرارت تهران تأثیر بهسزایی دارد.
مسعود امیرزاده درباره تالآببندعلیخان نیز گفت: صاحبان ثروت و قدرت حقابه آن را گرفته و این تالاب که در سالهای گذشته به «آمازون کوچک» توصیف میشد در حال نابودی است.
وی با انتقاد از اجرای طرحهای عمرانی در اطراف تالابها به ویژه دریاچه نمک و بندعلیخان اظهار کرد: متأسفانه شاهد هستیم که طرحهای عمرانی همچون جادهسازی غیرضروری و مخرب با بودجههای میلیاردی به سرعت اجرایی میشود اما برای تأمین حقابه یک تالاب، سیستم اداری افلیج است و چند سال پیگیری هم نتیجه نمیدهد.
امیرزاده با اشاره به خشک شدن تالاب قنبرآباد در جنوب تهران نیز اضافه کرد: تالابها بیشترین خدمات اکولوژیک دارند، اگر به تالابها خدمات بدهیم میتوانیم از خدمات متعدد آنها هم استفاده کنیم.
وی افزود: حتی در صورت ثبت نشدن در فهرست تالابهای بینالمللی نیز از ارزش زیستگاهی آنها کم نمیشود، این تالابها با صرف بودجه و تعریف پروژه احیا نمیشوند بلکه تنها راهکار احیای آنها تأمین آب مورد نیاز است.
این فعال محیطزیست همچنین با بیان اینکه دریاچه سدهای لتیان و ماملو شایستگی ندارند تالاب نامیده شوند، گفت: مخازن سدها فاقد ویژگیهای تالابی بهخصوص از جنبه اکوسیستمی و گردشگری هستند و نمیتوانند جزو تالابها طبقهبندی شوند، در واقع آب مخازن سدها همان سهم رودخانهها و تالاب هاست که پشت سد ذخیره شده و ظلمی است که به طبیعت تحمیل شده است.
* طعم تلخ خاک
تالابها که با تهران وداع کنند، گردوغبار چترش را پهن میکند روی پایتخت. حالا که مرگ «هامون» و «هورالعظیم» طعم تلخ طوفانهای گرد و خاک را به مردم شرق و غرب ایران چشانده، آیا سزاوار است این تجربه یک بار دیگر در تهران تکرار شود؟
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.