حفاظتکنندگان طبیعت؛ انسانهایی که باید بزرگ انگاشته شوند پرسش اینجاست که ما «حفاظتگران طبیعت» مشتمل بر محققان، استادان، سمنها، محیطبانان و فعالان، به عنوان یک قشر چقدر در دنیا جدی و مهم دیده میشویم. به گزارش مهر، حفاظتکنندگان طبیعت یکی از بازیگران جامعه هستند که تلاش میکنند نقش خود را به عنوان هماهنگکننده رابطه انسان […]
حفاظتکنندگان طبیعت؛ انسانهایی که باید بزرگ انگاشته شوند
پرسش اینجاست که ما «حفاظتگران طبیعت» مشتمل بر محققان، استادان، سمنها، محیطبانان و فعالان، به عنوان یک قشر چقدر در دنیا جدی و مهم دیده میشویم.
به گزارش مهر، حفاظتکنندگان طبیعت یکی از بازیگران جامعه هستند که تلاش میکنند نقش خود را به عنوان هماهنگکننده رابطه انسان و طبیعت ایفا کنند. فعالیت آنها در دوران معاصر شاید طی ۵۰ سال گذشته خیلی پررنگ شده باشد. این پررنگی در همه جای دنیا یکسان نیست، در برخی کشورها بیشتر و در برخی کشورها، از جمله جهان سوم، کمتر دیده میشوند. ولی پرسش اینجاست که ما «حفاظتگران طبیعت» مشتمل بر محققان، استادان، سمنها، محیطبانان و فعالان، به عنوان یک قشر چقدر در دنیا جدی و مهم دیده میشویم؟
اساساً کسی حفاظتکنندگان طبیعت را دوست ندارد، ما همواره حامل بدترین اخبار هستیم، اخباری که عموماً فاقد راهحلهای سریع و قطعی هستند و تأثیر این اخبار نه فقط بر هر فرد، بلکه حتی بر نسلهای بعدی آن خواهد بود.
ابتدا آلودگی هوا، وقتی همه تلاش میکنند با برنامهریزی و سرمایهگذاری این معضل را حل کنند، نوبت به تغییر اقلیم و اثرات آن بر بارندگی میرسد، درحالیکه هنوز کسی راهحل کاملی برای تغییر اقلیم ندارد، الان باید خبر حجم عظیم پلاستیکها در اقیانوسها را مطرح کنیم. تازه جنگلها و نابودی جانوران و غیره هم که همیشه گفته میشوند. ما همیشه حامل غیرجذابترین و ناراحت کنندهترین اخبار دنیا هستیم. روند مشکل یابی ما از روند راهحل یافتن بشر برای این مشکلات سریعتر است.
در دنیا، حفاظت از طبیعت علیرغم جذابیت ظاهری آن، چندان به لحاظ مالی به صرفه نیست. فارعالتحصیلان رشتههای مربوطه دارای یکی از بالاترین نرخهای بیکاری در سرتاسر دنیا هستند. باور میکنید که گردش مالی صنعت آدامسسازی دنیا بیش از ۲۵میلیارد دلار درسال است؟ این رقم در مقایسه با بودجهای که در کشورهای مختلف برای حفاظت از حیات وحش مصرف میشود، قابل مقایسه است. به عبارت دیگر، در بخشهای زیادی از دنیا، مردم احتمالاً برای آدامس بیشتر از فیل و خرس و پلنگ هزینه میکنند.
ما همچنان یکی از دوستنداشتنیترین اصناف دنیا خواهیم ماند، دانش محدود و منابع اندک به ما اجازه میدهند تا فقط بخشی از مشکلات را برای بشر ترسیم کنیم ولی در یافتن راهحلها چندان موفق نخواهیم بود.
اقتصاد دنیا هنوز در عمل به این نتیجه نرسیده که برای حل این مشکلات اساسی، نیاز به هزینههای اساسی دارد و طبیعتاً، اولین گام درک کامل مشکل و یافتن راهحل برای اجرای آنست.
ما حافظان طبیعت، شاید بین خودمان فکر کنیم که بازیگران مهمی در عرصههای ملی و بینالمللی هستیم، ولی اعداد حکایت از آن دارند که علاقه بشر به یافتن راهحل مشکلاتی که بقای خودش را تهدید میکند، از برخی از غیرضروریترین صنایع هم کمتر است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.